مکاتب فکری اقتصاد لیبرال جامعه را به طبقههای فقیر، متوسط و پولدار تقسیمبندی میکنند. اقتصاد سرمایهای و تولیدی دو گروه از افراد را ضرورت دارد؛ یک گروه که پول، سرمایه و پسانداز دارند، اما نمیتوانند با آن کار کنند، دوم کسانی که ایده و توانایی انجام فعالیتهای اقتصادی دارند، اما سرمایه و پول کافی ندارند. پس کدام مدلهای اقتصاد مبتنی بر سرمایه بین این دو گروه رابطه برقرار میکند و چگونه میتوان اقتصاد را تامین مالی کرد؟ این مقاله به پرسش فوق پرداخته است.
چگونهگی بهرهگیری از دارایی کشور یکی از مباحث رشد و توسعه اقتصادی است. علم اقتصاد، علم تخصیص منابع محدود برای تأمین نیاز و خواستههای نامحدود بشر است. سیاست و نظام اقتصادی یک کشور تلاش میکنند تا از بهرهگیری دارایی کشور به رونق اقتصادی برسند. تأمین مالی اقتصاد و روابط برقرار کردن بین دولت، سرمایهگذاران و سرمایهپذیران، مهمترین موضوع است. کشورهایی که دارای مکانیزم خاص به منظور جمعآوری پولهای پسانداز شده استند و فرصت بیشتر را نیز برای جذب منابع مالی فراهم میسازند، سبب تضمین بیشتر در رشد و توسعه اقتصادی میشوند.
در دهههای گذشته شکوفایی اقتصادی در کشورها با محوریت بازار سرمایه بسیار سریع نسبت به کشورهایی که با محوریت بانکها بوده، چون تزریق نقدینهگی در سکتورهای تولیدی و وسعت دادن سکتورهای تولیدی، خدماتی و سکتورهای اشتغالزایی از سوی بازار سرمایه یا بورس سیر گراف صعودی داشته، بازار سرمایه کسانی را تأمین مالی میکند که از توازن قابل قبول میان درآمد و ریسک کم برخوردار باشد. بر این اساس سرمایهگذاران اطمینان حاصل میکنند که پول تزریق شده در جایگاه مطمین و امن بوده است.
بورس اوراق بهادار یکی از جذابترین بازار سرمایهگذاری نوین است. این بازار زمینهای را فراهم میکند تا دو گروه از مردم (سرمایهگذاران و سرمایهپذیران) به طور قانونی در یک فعالیت اقتصادی شریکاند و علاوه بر تأمین مالی نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود فعالیتهای اقتصادی بهره میبرند. افراد مختلف با میزان سرمایه و پول متفاوت میتوانند وارد بازار سرمایه (بورس) شوند، در فعالیتهای خرد و بزرگ شریک شوند و هر زمانی خواسته باشند سهم خود را در بازار میتوانند به فروش برسانند.
در نظامهای اقتصادی مبتنی بر بازار سرمایه، میزان جمعآوری پولهای اضافی افراد، گروهها، موسسههای داخلی و خارجی برای خرید سهام بیشتر است نسبت به بانکها. با این کار منابع مالی مورد نیاز اقتصاد به طور مستقیم و غیرمستقیم تأمین میشود و سبب رونق کسبوکار، اشتغالزایی، رشد و شکوفایی اقتصاد کشور میگردد.
اکثر کشورهای فقیر برای رشد و توسعه اقتصادی پایدار با مشکل کمبود منابع سرمایهگذاری مواجهاند. کمبود درآمدهای صادراتی نسبت به واردات، میزان تولید کم ناخالص ملی و مصرف بیشتر نسبت به عاید در سطح ملی، از عواملی است که منابع پسانداز و تبدیل شدن آن به سرمایه مولد را به شدت محدود میسازد. جبران عقبماندهگی و فعال ساختن چرخ اقتصاد نیازمند سرمایهگذاری داخلی و خارجی است. کمبود سرمایه در نظام اقتصادی یکی از عوامل اساسی عقبماندهگی اوضاع اقتصادی است. رشد و توسعه اقتصادی بدون سرمایه امکانپذیر نیست. اقتصاددانان دلیل توسعه نیافتن اقتصاد کشورهایی که در ردههای پایین اقتصادی قرار دارند را نبود نظام اقتصادی مبتنی بر سرمایهگذاری، کمبود درآمد و نبود پسانداز میدانند.
مدیریت سرمایه و استفاده درست آن، ماشین اقتصاد را فعال میسازد. با افزایش تولید، رشد تجارت، اشتغالزایی، بهبود سطح زندهگی مردم و در نتیجه رونق اقتصادی در کشور اتفاق میافتد. در مباحث توسعه اقتصادی راه حل مشکل کمبود سرمایه و خارج شدن از فقر اقتصادی، ایجاد نظام اقتصادی مبتنی بر سرمایهگذاری و تولید است. آنچه استفاده از پساندازهای داخلی را الزامی میسازد، ایجاد بازار سرمایه است. تجارب در کشورهای فقیر و در حال توسعه نشان داده که بازار سرمایه سبب تشویق و رشد فرهنگ پسانداز در کشورها شده و شکافهای عمیق میان پسانداز و سرمایهگذاری را از میان برمیدارد و سبب افزایش میزان پسانداز در سطح ملی میشود.
در ۲۱ سرطان ۱۳۹۴ رییس جمهور اشرف غنی، در دیدار با مقامات افغان و مسوولان اداره انکشاف آلمان، اطمینان داد که حکومت وی روی چاپ صکوک و اوراق بهادار کار میکند. در ۱۵ سرطان سال ۱۳۹۵ ایمل عاشور، سخنگوی بانک مرکزی، از ایجاد کمیتهای خبر داد که روی طرح قانون چاپ اوراق بهادار و صکوک کار میکند. وی افزود که با نهایی شدن این قانون و چاپ اوراق بهادار، زمینه سرمایهگذاری مالی جدید برای شهروندان فراهم میشود. مساله چاپ صکوک از زمان حکومت حامد کرزی مطرح شده بود، اما تا به حال حکومت افغانستان برای چاپ و ایجاد بازار اوراق بهادار اقدام عملی نکرده است. اگر حکومت افغانستان بتواند بازار سرمایه یا بازار اوراق بهادار را ایجاد کند، اقتصاد افغانستان وارد یک مرحله حساس میشود. مدیریت بازار سرمایه به شکل نوین و پولهای جمعآوری شده مردم سبب افزایش نقدینهگی، بهبود در ساختار و عملکردهای صنعتی، رشد اشتغال و سرمایه انسانی، پیوندهای اقتصادی محلی با مرکز و کشورها بیرونی، شکلگیری سرمایههای بزرگ و دستیابی به بازارهای ملی و بینالمللی میشود.
مجیبالرحمن عثمانی