بحثی که بسیاری از اذهان را به خود جلب کرده است، نظم جهانی و کشمکش قدرتهای جهانی تحت تاثیر کروناویروس است. برخی بر این عقیدهاند که کروناویروس خود ابزاری برای تغییر نظم جهانی و بیرون راندن قدرتهای جهانی از صحنه بینالمللی است؛ البته این نکته را باید در نظر گرفت که قدرتهای جهانی بیشترین نفوذ را در اقتصاد جهانی دارند. اقتصادی که با پشتوانه سیاسی قدرتهای بینالمللی دچار چالش میشود و یا به تکامل و بالندهگی میرسد. گاهی دستاندرکاران اقتصادی برای منفعت خود، دست به ایجاد تغییرات سیاسی در نظام کشورها میزنند. تحولات سیاسی جهان نقش به سزایی در اقتصاد بینالمللی دارد و اقتصاد هم متقابلاً میتواند در تغییر، رشد، براندازی و یا ادامه حیات یک نظام سیاسی نقش بازی کند. اگر به دقت بررسی کنیم، قدرتهای اقتصادی جهانی به شدت در حال رقابتاند و سعی در عقب راندن رقیبانی دارند که به تازهگی سر برآوردهاند. مثال بارز این قدرتهای اقتصادی نوظهور، چین، هندوستان و کشورهای آسیای جنوبشرقی هستند که میتوانند اقتصاد قدرتهای جهانی را تحت تاثیر قرار دهند. اما برخی از عوامل غیر قابل پیشبینی وجود دارد که اوضاع و کنترل بازار را از دست اقتصاددانان و سرمایهگذاران بزرگ خارج میکند. کروناویروس هنوز پس از گذشت ماهها در روی کره زمین در حال سیر است و کنترل آن کار مشکلی به نظر میرسد. تمام اقدامات صورتگرفته، نافرجام به نظر میرسد. همهی دستاندرکاران درمانی و بهداشتی دست در دست یکدیگر دادهاند تا با این بیماری مقابله کنند، اما در بسیاری از موارد از کنترل آن عاجز شدهاند. این مساله تبدیل به یک خطر جهانی شده است و بسیاری از کشورهایی که با چین رابطه اقتصادی داشتهاند، قربانی این رابطه هستند. بیش از نیم میلیون نفر در جهان جان باختهاند و میلیونها انسان به آن گرفتار شدهاند. از آغاز سال نو مسیحی، مساله جدیتر شد. کرونا تبدیل به یک بحث جهانی شده و دشمن خاموش نامگذاری شد. با فراگیر شدن کروناویروس، بسیاری از کشورهای قدرتمند مجبور شدهاند سیاستهای مقابله با رشد و درمان کروناویروس را در پیش بگیرند. بر اساس این سیاستها، بسیاری از شرکتهای بزرگ اقتصادی مجبور به تعلیق فعالیت شدهاند و تعداد بیکاران افزایش یافته است. بیش از دو میلیون شرکت خصوصی اعلام ورشکستهگی کردهاند و بسیاری از کارمندان پایینرتبه و کارمندانی که در حوزه اقتصاد خصوصی مشغول به کار بودهاند، کار خود را از دست دادهاند. در عین حال بسیاری از کارآفرینان و دستاندرکاران اقتصادی به این نتیجه رسیدهاند که جهان یک رکود اقتصادی بزرگ را تجربه خواهد کرد. سازمانهای اقتصادی بینالمللی و سازمان جهانی پول، سعی میکنند راههای جدیدی در جهت مهار رکود اقتصادی جهانی ارایه کنند؛ اما واقعیت نشان میدهد که کمپنیهای بزرگ از جمله کمپنیهای نفتی و شرکتهای چندملیتی که اقتصاد بینالمللی را در دست داشتهاند، با مشکلات عدیدهای روبهرو شدهاند. برخی از شرکتهای بینالمللی ارقام میلیاردی را اعلام کردهاند که برای دولتها قابل جبران نخواهد بود و اگر همینطور ادامه پیدا کند، تعداد زیادی از آنان محو خواهند شد. از سوی دیگر بسیاری از شرکتهایی که در دنیای مجازی و انترنت در حال فعالیت بودهاند، به قدرتهای اقتصادی تبدیل شدهاند. به عنوان مثال شرکت آمازون یکی از شرکتهایی است که به شدت رشد کرده و درآمد میلیاردی غیرقابل پیشبینی را به دست آورده است. البته این نکته را باید در نظر گرفت که شرکت آمازون یک نهاد واحد نیست، بلکه تعداد بیشماری از شرکتها زیرمجموعه این شرکت هستند و در سایه این شرکت فعالیت میکنند. بنابراین باید این نکته مهم را در نظر بگیریم که شرکتهایی که فعالیت مجازی دارند و از طریق انترنت معاملات خود را انجام میدهند، توانستهاند بازار کار خوبی پیدا کنند و برخی حتا جای شرکتهای بینالمللی و چندملیتی را بگیرند. بازار دیگری که رشد فزایندهای را در سراسر جهان تجربه کرده است، بازار دارو و فراوردههای دارویی است. دولتها و شرکتهای بزرگ برای مبارزه با کرونا، بیشترین سرمایهگذاری را در حوزه تولیدات دارویی و پزشکی کردهاند که باعث رشد بیش از پیش صنایع دارویی شده است. پزشکان، پرستاران و دستاندرکاران صنایع دارویی بیش از پیش مورد توجه دولتها و سرمایهگذاران بودهاند. آنها با سرمایهگذاری روی مواد بهداشتی و پزشکی، باعث رشد روزافزون صنایع پزشکی شدهاند. آنان با بالا بردن قیمت چند درصدی مواد بهداشتی، این محصولات را در اختیار مصرفکننده قرار دادهاند. از این طریق، با توجه به حساسیت بازار، میزان بالای تقاضاکننده و کمبود محصولات، سودهای فراوانی کردهاند. اما در مقابل، موضوع بازار فروش نفت، کاهش قیمتها، سقوط شرکتهای بزرگ نفتی و نفتکشهای سرگردان در دنیا مطرح میشود که در برخی موارد به خاطر هزینههای گمرکی و بندرهای بینالمللی، در دریاها سرگردان شناور بودند. این موضوع در دوره قرنطینه تبدیل به بحران بزرگی شده بود که مشکلات فراوانی را در بازار اقتصاد جهانی ایجاد کرده بود. با رشد کروناویروس و سخت شدن شرایط قرنطین، تقاضاها نیز کاهش یافت و قیمت نفت به سرعت سقوط کرد. این بحران، در هژده سال گذشته بیسابقه بوده است. هیچگاه بازار نفت چنین تجربهای را در کارنامه خود ثبت نکرده است. در سال ۲۰۰۲ میلادی، قیمت نفت به ۲۳ دالر رسیده بود که با رشد معاملات به مرور زمان رشد پیدا کرد؛ اما در دوره قرنطین، قیمت نفت به -۳۴ دالر رسید که این موضوع بیسابقه بوده است. این موضوع فشار زیادی بر شرکتهای نفتی وارد کرد و در برخی از موارد آنان را دچار مشکلات مالی عدیدهای کرد. کشورهای تولیدکننده نفت یکی از عوامل تغییرات قیمت بودند. آنها بر این باور بودند که با کاهش تولید نفت، از سقوط قیمت نفت جلوگیری کنند. بنابراین مذاکراتی بین تولیدکنندهگان نفت صورت گرفت تا بتوانند از تولیدات خود حمایت کنند و شاهد کاهش بیش از حد قیمت نفت نشوند. از سوی دیگر نفت برای برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی، نقش حیاتی دارد. به عنوان مثال، کشورهای آفریقایی که جزو کشورهای توسعهنیافته هستند، تنها منبع درآمدشان نفت است و با کاهش قیمت نفت، حتا نمیتوانند هزینههای درمانی یا دارویی کروناویروس را در دوره قرنطین پرداخت کنند. از سوی دیگر، یکی از بزرگترین خریداران نفت جهان، چین به شمار میآید. با رشد بیماری و کاهش تقاضا، چین نیز تولیدات خود را کاهش داد و این عامل باعث کاهش تقاضای خرید آن کشور در بازار جهانی نفت بود. بنابراین، تولیدکنندهگان، درصد قابل توجهی از درآمد خود را از دست دادند. بسیاری از کارخانههای جانبی که محصولاتشان وابسته به فراوردههای نفتی است، تولیدات خود را متوقف کردند و بسیاری از شرکتهایی که قطعات جانبی را از چین خریداری میکردند، با مشکل روبهرو شدند. کروناویروس، نقش به سزایی در سقوط اقتصادی تولیدکنندهگان ماشین و موتر نیز داشت. کارخانههای بزرگ تولیدکننده موترهای پیشرفته، کار را متوقف کردند و درصد بالایی از خریداران خود را از دست دادند. این موضوع برای کشورهای اروپایی به خصوص شرکتهای آلمانی، گران تمام شد. آنها رسماً اعلام کردند که ضررهایی با رقم بالایی را متحمل شدهاند. قرن بیستویک بعد از بحران کروناویروس، موارد تازهای را تجربه خواهد کرد. روشهای تازه تولید و بازار عرضه تولیدات به شدت متحول خواهد شد و بازار با تقاضاهای تازهای آشنا خواهد شد. محصولات تولیدی با خصوصیات تازهای روبهرو خواهد بود. تولیدکنندهگان، کارشناسان دگراندیشی را نیاز خواهند داشت که بازار تولیدات آنان را با افزایش تقاضا روبهرو کنند. موضوع چرخش اقتصادی برای بازار کشورهای در حال توسعه میتواند بسیار مهم باشد؛ زیرا با مطالعه تغییرات میتوانند سودهای اقتصادی کلانی را وارد بازار داخلی کنند. آنها با شناخت بازار و کموکاست بازار جهانی، میتوانند حداقل آسیب را در عرصه بینالمللی متحمل شده و راه و روش هوشیارانهتری را در پیش بگیرند، به خصوص برای کشورهایی که اقتصاد آنان وابسته به فروش نفت نیست و از روشهای دیگری برای درآمدزایی در سطح کلان سود میبرند. برای کشوری مثل افغانستان، این بحران میتواند فرصتی برای رشد و سرمایهگذاری باشد، اگر دستاندرکاران بتوانند سرمایهها را جذب و سرمایهگذاران را متقاعد به سرمایهگذاری در حوزه کارآفرینی کنند.
فاخره موسوی