• امروز : چهارشنبه, ۱۲ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 1 May - 2024
7

بن‌بست قدرت‌های منطقه در نشست مسکو

  • کد خبر : 5385
  • 01 عقرب 1400 - 22:54
بن‌بست قدرت‌های منطقه در نشست مسکو

نشست مسکو با حضور قدرت‌های مهم منطقه، اگر از یک سو به دنبال کمک به عادی‌سازی روابط جهان با حکومت طالبان به‌عنوان یک «واقعیت موجود» بود، از جانب دیگر به این واقعیت اذعان کرد که طالبان بدون تن دادن به تغییرات و اصلاحات واقعی و بنیادین سیاسی، به چنین هدفی دست یافته نمی‌توانند. در گام […]

نشست مسکو با حضور قدرت‌های مهم منطقه، اگر از یک سو به دنبال کمک به عادی‌سازی روابط جهان با حکومت طالبان به‌عنوان یک «واقعیت موجود» بود، از جانب دیگر به این واقعیت اذعان کرد که طالبان بدون تن دادن به تغییرات و اصلاحات واقعی و بنیادین سیاسی، به چنین هدفی دست یافته نمی‌توانند.
در گام نخست، روسیه با برگزاری این نشست نه‌تنها نشان داد که می‌خواهد در مسایل منطقه‌ای، از جمله در ارتباط به امور به امنیت آسیای میانه، نقش تعیین‌کننده داشته باشد، بلکه خلاف ایالات متحده، برای این بحران تنش‌آفرین و لاینحل، به دنبال یک راه‌حل است. روس‌ها برای حل بحران افغانستان به رویکرد منطقه‌ای و به رسمیت شناسی طالبان به‌عنوان یک واقعیت گریز‌ناپذیر سیاسی و نظامی، رجوع کرده‌اند؛ چیزی که ایالات متحده علاقه‌ای به این دو موضوع ندارد. اما روس‌ها با پشتی‌بانی چینی‌ها، در این نشست توانستند تمام کشور‌های مهم منطقه، به شمول چین و هندوستان را گردهم بیاورند و در میان‌شان بر سر رابطه عادی با طالبان نیز اجماع وجود داشت. حضور دهلی جدید در این نشست، حاوی این پیام است که آینده افغانستان برای دولت‌های منطقه، فراتر از اختلافات سیاسی و منفعتی‌شان با طالبان مهم است و آن‌ها از آن‌چه می‌بینند، بیمناک‌اند.
مسکو در چند هفته گذشته به‌وضاحت از وضعیت موجود و چشم‌انداز بحران در این کشور نگرانی خود را ابراز داشته است. روسیه قبل از هر چیزی نگران فعال شدن و گسترش نفوذ گروه‌های تروریستی و ستیزه‌جو در افغانستان است که به‌ساده‌گی امنیت کشور‌های آسیای میانه را به خطر اندازند. کشورهای آسیای میانه مانند تاجیکستان و اوزبیکستان، در گذشته آسیب‌پذیری خود را در برابر نفوذ اسلام‌گرایان نشان داده‌اند.
روسیه و دیگر کشورهای منطقه رسماً نسبت به توانایی طالبان در کنترل فعالیت‌های گروه‌های ستیزه‌جو تردید دارند؛ موضوعی که مقام‌های طالبان آن را رد کرده‌اند. در حالی که روسیه نسبت به خطر داعش هشدار می‌دهد، امیرخان متقی، وزیر امور خارجه طالبان، خطر داعش را بزرگ‌نمایی رسانه‌ها توصیف کرده است. با این حال، کشورهای منطقه فکر می‌کنند که بحران‌های داخلی، زمینه‌ساز قدرت‌گیری گروه‌های افراطی چون داعش بوده می‌تواند.
قدرت‌های منطقه تصور می‌کنند که بحران مشروعیت و مشکلات اقتصادی افغانستان، منابع اصلی بی‌ثباتی در این کشور است و طالبان به تنهایی قادر به رفع آن نیستند. مشروعیت دولت افغانستان، نیازمند پذیرش آن از سوی جامعه جهانی است که طالبان تلاش زیادی در این راستا انجام نداده‌اند. وقتی مکاتب دخترانه بسته است، جلو کار زنان گرفته شده است و حاکمیت سیاسی توسط غلبه و انحصار تعیین شده است، کشورهای جهان دلیلی برای به رسمیت شناسی طالبان نمی‌بینند. به نظر می‌آید که طالبان علاقه‌ای به امتیاز دادن ندارند و تصور می‌کنند که بحران‌های داخلی افغانستان کافی است که کشورهای غربی و منطقه‌ای از ترس آن، دست همکاری را به سوی طالبان دراز کنند؛ چیزی که وقوع آن فعلاً بعید است.
کشور‌های منطقه در مسکو از طالبان خواستند که حکومت فراگیر تشکیل بدهند تا موضوع مشروعیت دولت در افغانستان را قسماً حل کنند. اما مشکل طالبان این است که آن‌ها بحث حکومت فراگیر را به‌شکل اصولی آن قبول ندارند؛ زیرا دموکراسی به‌حیث روش انتخاب حکومت را به‌عنوان یک الگوی سیاسی غربی نمی‌پذیرند. از سوی دیگر، مشارکت سیاسی از طریق ایتلاف با دیگران را به سود خود نمی‌پندارند. از نظر آن‌ها، رهبران سیاسی و جهادی دلیل اصلی شورش این گروه علیه دولت کابل از دهه هفتاد خورشیدی تا حال بوده‌اند.
این بن‌بست سیاسی باعث شده است که مشکلات اقتصادی افغانستان به حال خود باقی بماند. افغانستان در مرحله کنونی نیازمند کمک‌های اضطراری بین‌المللی، وام‌ها و سرمایه‌گذاری خارجی، توسعه تجارت و کارآفرینی است که بدون دولت مشروع و مورد قبول جهان، ممکن نیست. طالبان با عدم حل مشکل مشروعیت سیاسی، جلو حل بحران اقتصادی کشور را نیز گرفته‌اند.
روسیه به‌خوبی درک می‌کند که طالبان به‌شکل کنونی قادر نیستند اوضاع را به نفع خود تغییر بدهند. قدرت‌های منطقه‌ای پذیرفته‌اند که رابطه عادی سیاسی و اقتصادی با طالبان بدون پذیرش برخی از اصول اساسی بین‌المللی ممکن نیست؛ اما آن‌ها فعلاً در موقعیتی قرار ندارند که یک گروه ایدیولوژیک مانند طالبان را به تعامل، سازش و عملگرایی متقاعد سازند؛ زیرا چنین کاری تنش‌های درونی سیاسی و ایدیولوژیک را در میان آنان تشدید می‌کند. به همین دلیل، طالبان در نشست مسکو هیچ وعده‌ای برای بر‌آورده شدن خواسته‌های دولت‌های منطقه ندادند.
قدرت‌های منطقه مشکلی با پذیرش واقعیت طالبان به‌عنوان یک گروه قاهر ندارند؛ اما بدون همراهی غرب کمکی به این گروه برای حل بحران‌های افغانستان کرده نمی‌توانند. چین با این‌که بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است، اما به جز از کمک‌های محدود بشردوستانه، حاضر نیست که زیر شانه‌های طالبان را بگیرد. این نشان می‌دهد که چین می‌خواهد نفوذ خود را در افغانستان با کم‌ترین هزینه مالی و تکنیکی گسترش بدهد. در مقابل، آن‌ها از غربی‌ها توقع دارند که با کمک‌های اقتصادی خود جلو بحران‌های بشری و اقتصادی را در این کشور بگیرند که به‌لحاظ منطقی قابل درک نیست؛ زیرا کمک‌های غربی‌ها مشروط است و چینی‌ها و روس‌ها که معمولاً به عدم مداخله در امور داخلی کشور‌ها باور دارند، نمی‌خواهند کمک‌های مالی و تکنیکی غیرمشروط را در اختیار طالبان قرار دهند.
نشست مسکو توپ را به میدان طالبان انداخته است، اما در عین حال قدرت‌های منطقه‌ای باید درک کنند که تلاش‌های دیپلماتیک‌شان معطوف بر فشار بالای طالبان جهت عمل در راستای مفاد پایانی نشست مسکو باشد. قدرت‌های منطقه باید درک کنند که طالبان می‌خواهند مشروعیت بین‌المللی را در بدل کم‌ترین امتیاز و بدون تن دادن به تغییرات و اصلاحات واقعی، به دست بیاورند که در عمل چنین چیزی ممکن نیست. بنابراین، اگر روس‌ها و چینی‌ها از آینده بحران‌های امنیتی و اقتصادی افغانستان بیمناک‌اند، فشاری بیش‌تر بر این گروه وارد سازند. کشور‌های منطقه بیش‌تر فعلاً به دنبال جلب نظر مساعد طالبان‌اند تا تلاش برای تغییر آن‌ها.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=5385

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.