• امروز : جمعه, ۱۴ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 3 May - 2024
9

خشک‌سالی؛ عامل گسترش و تشدید خشونت

  • کد خبر : 3012
  • 27 جدی 1399 - 8:50
خشک‌سالی؛ عامل گسترش و تشدید خشونت

خشک‌سالی به نبود یا اندک‌بودن باران در یک دوره طولانی گفته می‌شود که باعث عدم توازن در میزان آب و در نتیجه‌ آن کمبود آب، نابودی گیاهان، کم‌شدن شدت جریان آب، کاهش عمق آب‌های سطحی و خاک مرطوب می‌گردد.[۱] هواشناسان، خشک‌سالی را بارش کم‌تر از حد معمول که منجر به تغییر الگوی آب و هوایی […]

خشک‌سالی به نبود یا اندک‌بودن باران در یک دوره طولانی گفته می‌شود که باعث عدم توازن در میزان آب و در نتیجه‌ آن کمبود آب، نابودی گیاهان، کم‌شدن شدت جریان آب، کاهش عمق آب‌های سطحی و خاک مرطوب می‌گردد.[۱] هواشناسان، خشک‌سالی را بارش کم‌تر از حد معمول که منجر به تغییر الگوی آب و هوایی می‌شود، تعریف کرده‌اند. بنابراین، خشک‌سالی از نظر هواشناسی اساساً به حالتی از خشکی ناشی از کمبود بارنده‌گی اطلاق می‌شود. خشک‌سالی دارای خصوصیاتی است که آن را از سایر بلاهای طبیعی مستثنا می‌کند، این ویژه‌گی‌ها عبارت است از:
۱- خشک‌سالی به عنوان پدیده‌ خزنده شناخته شده است؛ زیرا اغلب تأثیر آن در یک دوره‌ زمانی مشخص و به کندی ظاهر می‌شود. به همین دلیل، تعیین زمان شروع و خاتمه آن مشکل و در نتیجه برنامه‌ریزی جهت کاهش خسارت‌های ناشی از آن نیز پیچیده است.
۲- عدم وجود یک تعریف کلی و جامع از خشک‌سالی با در نظرگرفتن مدت و گستره عمل آن، این پدیده را از سایر بلاهای طبیعی متمایز کرده است.
۳- خسارت‌های ناشی از خشک‌سالی، غیرساختاری است و وسعت مناطق آسیب‌دیده در اثر آن در مقایسه با سایر بلاهای طبیعی بیش‌تر است. هم‌چنین اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی آن مدت‌ها پس از پایان خشک‌سالی باقی خواهد ماند.[۲]
به گفته الیوت هریس، اقتصاددان و دستیار سرمنشی سازمان ملل برای توسعه اقتصادی، اثرات تغییرات اقلیمی در حال تشدید و گسترده‌ترشدن است. تناوب و شدت وقایع حاد آب و هوایی در حال افزایش است. سیل، طوفان‌های ساحلی، خشک‌سالی و امواج هوای گرم، به زیرساخت‌های حیاتی آسیب می‌رساند و به آواره‌گی افراد در مقیاس وسیع دامن می‌زند. هزینه‌های انسانی و اقتصادی چنین فجایعی، بر دوش کشورهایی با درآمد پایین، سنگینی می‌کند.[۳]
هم‌چنین در تازه‌ترین گزارش سازمان امدادی غیردولتی «نان برای همه» که در بیش‌تر از ۹۰ کشور جهان فعالیت‌های بشردوستانه دارد، با هشدار نسبت به پیامدهای فاجعه‌بار بحران‌‌های اقلیمی آمده است: «هرچه امروز به مسأله تغییرات آب و هوایی بی‌اعتنا باشیم، هزینه‌های جبرانی در آینده بیش‌تر خواهد شد». در این گزارش به نقل از خانم فولکروگ وایتزل گفته شده است که این مردم کشورهای فقیر هستند که بیش‌ترین لطمه را از تغییرات آب و هوایی می‌بینند: «چه هنگام وقوع فجایع طبیعی و چه هنگام مقابله با عوارض اقتصادی ناشی از خشک‌سالی و دربدری». سازمان «نان برای همه» یادآوری کرده است که بین تغییرات اقلیمی و افزایش شمار گرسنه‌گان، ارتباط مستقیمی وجود دارد. در بیلان این سازمان آمده است: «تغییرات شدیدی مثل سیل، طوفان و خشک‌سالی به طور فزاینده‌ای، معیشت میلیون‌ها نفر را به خطر می‌اندازد».
خشک‌سالی و کوتاه‌شدن تناوب زمانی آن از دوره‌های ۲۵ ساله به دوره‌های ۵ ساله و کم‌تر از آن، یکی از پیامدهای تغییر اقلیم در کشور ما است. ناتوانی در سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌های آبی سبب شده است تا خشک‌سالی اقلیمی و خشک‌سالی اقتصادی و اجتماعی با هم همراه شود و مصیبت‌های بیش‌تری را با گذشت هر سال بر زنده‌گی و اقتصاد مردم ما تحمیل کند.
انواع خشک‌سالی و میزان آسیب‌پذیری کشورها در برابر آن
خشک‌سالی‌های درازمدت، مراحلی را طی می‌کند که از خشک‌سالی هواشناختی شروع و به خشک‌سالی روان‌شناختی که پایین‌آمدن آستانه تحمل اجتماعی یکی از مظاهر آن است، ختم می‌شود.
به گفته ناصر کرمی، اقلیم‌شناس، خشک‌سالی هواشناختی در نتیجه کاهش بارش نسبت به متوسط معمول به وجود می‌آید. دوام این نوع خشک‌سالی به خشک‌سالی هیدرولوژیک (کاهش موثر منابع آب جاری و زیرزمینی) منجر می‌شود. خشک‌سالی هیدرولوژیک در درازمدت زمینه‌ساز خشک‌سالی کشاورزی می‌شود. این نوع خشک‌سالی در بلندمدت می‌تواند عملاً بخش عمده کشت و زارعت را به تعطیلی بکشاند و کشور را دچار بحران اقتصادی کند. این مرحله بعد از خشک‌سالی اجتماعی – فرهنگی است؛ یعنی وضعیتی که عملاً بحران اقتصادی ناشی از خشک‌سالی بلندمدت، زیرساخت‌های اجتماعی را تغییر می‌دهد. در مرحله آخری، خشک‌سالی می‌تواند حتا جامعه را دچار تنش روانی کند و به‌ویژه باعث افزایش تندروی و خشونت شود. این همان چیزی است که به آن خشک‌سالی روان‌شناختی گفته می‌شود.
به باور دانشمند متذکره، میزان تأثیرپذیری کشورها در برابر خشک‌سالی بسته‌گی به عوامل مختلف دارد که عمده‌ترین آن‌ها، میزان وابسته‌گی به منابع طبیعی، میزان آسیب‌پذیری در برابر انواع تنش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و واکنش حاکمیت به تغییرات ناشی از خشک‌سالی است.
برای مثال، طبیعی است که قطر (کشوری با کم‌ترین وابسته‌گی به منابع طبیعی هم‌چون آب و خاک)، بسیار کم‌تر از کشورهای حوزه شاخ آفریقا (که معیشت عمده مردمان آن زراعت و تربیه مواشی است)، نگران خشک‌سالی باشد.
یا این‌که قاعدتاً پاکستان، عراق، سوریه، یمن و افغانستان به خاطر وجود زمینه‌های نهفته و بالقوه بروز خشونت‌های قومی و مذهبی، بسیار سریع‌تر از کشورهای دیگری که در این زمینه کم‌تر آسیب‌پذیرند، مستعد بروز خشونت‌ها و ناپایداری‌های سیاسی ناشی از خشک‌سالی‌های درازمدت‌اند.
و در نهایت این‌که قطعاً تأثیر خشک‌سالی در کشورهایی هم‌چون کویت و امارات و عمان و اردن، با برخورداری از منابع مالی کافی برای کنترل اثرات تغییر اقلیم و هم‌چنین وجود حاکمیت متمرکز و مسوول، کاملاً متفاوت خواهد بود – با تأثیر همین پدیده در افغانستان و پاکستان، با شرایط حاکمیتی متفاوت.[۴]
خشک‌سالی که به خشونت تبدیل شد
توماس فریدمن، خبرنگار روزنامه نیویارک تایمز که سال‌های درازی در شرق میانه فعالیت کرده و به زبان عربی آشنایی دارد، رشته فلم مستندی را زیر عنوان بحران آب و خشک‌سالی در شرق میانه تهیه کرده است. وی در این رشته گزارش‌های مستند، بحران آب در خاورمیانه و پیوند آن با تحولات سیاسی و اجتماعی سال‌های اخیر را بررسی کرده است. فریدمن می‌گوید: «در مسیر سفر خود به سوریه با خانواده‌ای مواجه شدم که از جنگ سوریه گریخته و به ترکیه پناه گرفته بودند. پسر جوان خانواده که حدود بیست سال سن داشت در مصاحبه با من، البوم عکس‌های خود را ورق زد و تصویری از برادر جوان خود را نشان داد که در جنگ کشته شده بود و در تصویر دیگر خودش دیده می‌شد که تفنگ در دست، سوار تانکی است که از اردوی سوریه به تصرف‌شان درآمده است.» پس از آن، مادر خانواده که نسرین الماسی نام و حدود پنجاه سال سن داشت، لب به سخن گشود و گفت: «قبل از شروع جنگ، ما زنده‌گی آرامی داشتیم و معیشت روزانه ما از کار در مزرعه و کشت و زراعت تأمین می‌شد. ۴ سال قبل از شروع جنگ (جنگ سوریه در سال ۲۰۱۱ شروع شد) خشک‌سالی پدیدار شد که ما قبلاٌ نظیر آن را ندیده بودیم؛ مزارع و باغات ما نابود شد و امکان کشت و زراعت از بین رفت. ما به صورت طبیعی در مورد خشک‌سالی و آثار مخرب آن با سایر هم‌روستایی‌های خود صحبت و گاه‌گاهی از دولت به خاطر بی‌تفاوتی و ناتوانی‌اش در کمک به مردم آسیب‌دیده از خشک‌سالی انتقاد می‌کردیم. چند بار به همین خاطر احضار شدم و بار آخر دو ماه را در حبس گذراندم. به همین خاطر نارضایتی از دولت زیاد شد و با اولین موج اعتراضات مردمی و صدای الله اکبر همراه شدیم.»
فریدمن با طرح این پرسش که آیا این سرنوشت یکی از خانواده‌ها است و یا سرنوشت همه خانواده‌هایی که دست به قیام مسلحانه زده و از کشور خود آواره شده‌اند، به مصاحبه فرمانده مسلحی می‌رود که جبهه‌اش در نزدیک مرز با ترکیه است. فرمانده در محاصره افراد مسلحی است که همه از نزدیکان و وابسته‌گانش مانند برادر و برادر زاده‌هایش هستند و روایت مشابهی از انگیزه‌های قیامش دارد. وی می‌گوید که خشک‌سالی پدیده طبیعی است که در برابرش نمی‌توان کاری انجام داد؛ اما بی‌تفاوتی و اجبار دولت چیزی است که ما را وادار به قیام مسلحانه کرد. او می‌گوید که این قیام گرسنه‌گان است که به خاطر آزادی می‌رزمند. فریدمن در پایان مصاحبه‌اش می‌گوید که خاورمیانه جایی است که هر روز خشک‌تر و داغ‌تر می‌شود و گرمی و خشک‌سالی باعث بی‌جاشدن بیش‌تر مردم و وقوع جنگ‌های بیش‌تر خواهد شد.[۵]
فرح نصیف، یک مهاجر جوان دیگر سوری هم که در واشنگتن زنده‌گی می‌کند در مصاحبه با فریدمن می‌گوید که من یازده ساله بودم که اطرافیان ما در مورد خشک‌سالی صحبت می‌کردند. در کشور ما پیش از شروع انقلاب سال ۲۰۱۱، مردم فاجعه دیگری را تجربه کرده بودند و آن فاجعه، خشک‌سالی بود که دولت برای مقابله با آن هیچ کاری نکرد. بی‌تفاوتی دولت مردم را خشمگین ساخت و همه به خیابان‌ها ریختند. در اثر خشک‌سالی، مردم از روستاها به شهرهای بزرگ دمشق و حمص آواره شدند و در مناطق فقیرنشین شهرهای بزرگ مسکن گزیدند. این آواره‌گان به خاطر نداشتن سرپناه مجبور بودند که تا ده نفر در یک اتاق بخوابند. بیش‌ترین افراد ناراضی از حواشی شهرهای بزرگ بودند که مهاجرت آن‌ها ریشه در خشک‌سالی داشت که چهار سال قبل از شروع انقلاب آغاز یافته بود.
فریدمن می‌گوید: «بر مبنای گزارش‌های سازمان ملل، دو میلیون نفر در اثر خشک‌سالی دچار فقر شدید و مهاجرت شدند و خشک‌سالی بخشی از یک روند بود. بر اساس گزارش اداره ملی اقیانوسی و جوی امریکا، در چهل سال گذشته تغییرات اقلیمی، منطقه مدیترانه را با خشک‌سالی شدید مواجه ساخته است که سوریه در مرکز آن قرار دارد.»
وی در ادامه گزارش خود، به یک گزارش محرمانه سازمان ملل اشاره می‌کند که به دستش رسیده است. در گزارشی که سه سال قبل از شروع بحران و انقلاب توسط یک دیپلمات ارشد آن سازمان تهیه شده بود، در مورد این‌که خشک‌سالی تمام سوریه را به سوی بحران و بی‌نظمی خواهد کشاند، ابراز نگرانی شدید شده بود.
سوزان رایس، مشاور امنیت ملی رییس جمهور اوباما در مصاحبه‌ای با فریدمن در پاسخ به این سوال که آیا می‌تواند ارتباطی میان خشک‌سالی و جنگ سوریه وجود داشته باشد، گفته است: «ما به این درک رسیده‌ایم که تغییر اقلیم به یک موضوع مهم امنیت ملی مبدل شده است. طوفان، سیل، خشک‌سالی و قحطی پدیده‌هایی اند که می‌توانند منتهی به فقدان امنیت انسانی و زمنیه‌ساز بی‌ثباتی و جنگ شوند.»
سوزان رایس در پاسخ به سوال دیگری که تغییرات اقلیمی و خشک‌سالی‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ شمال سوریه چه سهمی در تحولات انقلابی آن کشور داشته است، می‌گوید: «تعیین سهم این عوامل در بحران سوریه مشکل است؛ اما همه می‌دانیم که جایی که فقر، عدم امنیت، حکومت‌داری ضعیف و سیاست سرکوب وجود داشته باشد، خشک‌سالی زمنیه را برای شعله‌ورشدن جنگ آماده‌تر می‌کند. یا به تعبیر دیگر، جایی که خشک‌سالی شدید باشد، می‌تواند جامعه تحت فشار را به شکننده‌گی برساند و این چیزی بود که در سوریه اتفاق افتاد.»[۶]
این در حالی است که جمیز کلیپر، رییس سازمان مرکزی استخبارات امریکا (سی‌آی‌ای) در یکی از گزارش‌های خود به نشست استماعیه کمیته استخبارات سنای امریکا نیز به این موضوع اذعان می‌کند و می‌گوید: «در وضعیت فعلی، کمبود آب تازه به یکی از تهدیدهای اصلی به امنیت انسانی در سطح جهان مبدل شده است.»[۷]
توماس فریدمن در ارزیابی‌های منطقه‌ای خود رد پای خشک‌سالی را در یمن تعقیب می‌کند و می‌گوید که در سفر به یمن که یکی از ناپایدارترین مناطق جهان است، به ملاقات رییس جمهور آن کشور رفتم، منصور هادی نیز در مورد این‌که کمبود آب یکی از اصلی‌ترین دلایل ناپایداری‌ها در آن کشور است، برای من صحبت کرد.
از وی پرسیدم که تغییر اقلیم چگونه تأثیری بالای بارنده‌گی و منابع آب در یمن داشته است، منصور هادی گفت: «باران به ندرت می‌بارد؛ وقتی‌که می‌بارد شدیدتر و مخرب‌تر است. در گذشته باران آرام‌تر و به اندازه‌ می‌بود و بارنده‌گی میان یک هفته تا یک ماه ادامه پیدا می‌کرد.» فریدمن باز می‌پرسد که آیا در گذشته هم شاهد این‌گونه تغییرات در وضعیت اقلیمی بوده‌اید؟ در جواب، منصور هادی می‌گوید که این وضعیت را در طول عمر خود تجربه نکرده‌ام. رییس جمهور در ادامه می‌افزاید که وضعیت آب در بسیاری مناطق به حدی بحرانی است که منجر به خشونت می‌شود.
فریدمن می‌پرسد که بزرگ‌ترین چالشی که یمن در زمینه آب با آن مواجه است، چیست؛ آیا ممکن است که روزی ذخایر آب در یمن به پایان برسد؟ منصور هادی در جواب می‌گوید که بلی، ممکن است.[۸]
فریدمن به این باور است که گفته‌های منصور هادی حقیقت دارد؛ چون متخصصان به این باور هستند که شاید یمن اولین کشوری در جهان باشد که منابع آب خود را به صورت کامل از دست بدهد. فریدمن می‌گوید: «با کایل فاستر که مشاور توسعه و از جمله متخصصانی است که ۲۵ سال قبل به عنوان سپاه صلح به یمن آمده و تصمیم به اقامت در آن‌جا گرفته است، دیداری داشتم، وی گفت: آبی که برای شرب و زراعت در یمن استفاده می‌شود، از آب‌های فسیلی و غیرقابل تجدید زیرزمینی است که هزارها سال قبل تشکیل شده است. من نمی‌گویم که این منابع فردا به پایان می‌رسد؛ اما گفته می‌توانم که برای دوامش دست به دعا شده‌ایم.» فریدمن در تبصره شوخی‌آمیز خود می‌گوید که این شاید اولین پیش‌گویی منصور هادی باشد که در زنده‌گی‌اش تحقق یافته است.[۹]
فریدمن در کنار یکی از چاه‌های آب که فعلاً خشک است، از کایل فاستر می‌پرسد: «وقتی این چاه را کندند، به عمق چند متری به آب رسیده بودند؟» وی می‌گوید که در عمق پنجاه الی شصت متری که این موضوع در سی سال قبل یک امر عادی بود. وی در پرسش دیگری این سوال را مطرح می‌کند که اگر فعلاً در این منطقه چاهی حفر شود، در عمق چند متری آب می‌دهد؟ کایل فاستر پاسخ می‌دهد که در عمق ۸۰۰ الی هزار متری. وی می‌افزاید که این مخازن زیرزمینی پایان‌پذیر است و یک روزی به پایان می‌رسد؛ اما نمی‌دانیم چه وقت. این وضعیتی است که بالای تمام چاه‌ها در یمن حاکم شده است. به گفته فاستر، رشد جمعیت و مدیریت خطا باعث بروز این وضعیت شده و تغییر اقلیم در آن نقش چندانی نداشته است. ولی دانشمندان این را می‌دانند که تغییرات اقلیمی باعث کمبود آب در سراسر دنیا خواهد شد؛ به خصوص بخش وسیعی از آفریقا، جنوب آسیا، شرق میانه و همین‌طور جنوب غرب امریکا از آن متأثر خواهند شد. فریدمن می‌گوید آن‌چه در یمن امروز اتفاق افتاده است، می‌تواند تصویری از آینده خود ما باشد و این آینده بسیار ترسناک است. فریدمن در ادامه سفرش عبدالرحمان الایریانی، مشاور تغییر اقلیم رییس جمهور یمن را با خود همراه می‌کند و با چرخ‌بال به محلی در ۲۰۰ کیلومتری شهر صنعا می‌رود؛ جایی که تلاش برای رسیدن به آب به جنگ خونین و کشنده مبدل شده است.
تعز، دومین شهر بزرگ یمن و اولین شهری است که منابع آب خود را از دست داده است. بنا به گفته مشاور رییس جمهور، مردم شهر تعز هر سی تا چهل روز یک‌بار آب به دست می‌آورند، آن هم برای دو روز. پس از آن باید برای سی تا چهل روز دیگر منتظر بمانند. در صورت ضرورت در این فاصله زمانی، مردم مجبور اند، آب مورد نیازشان را با قیمت بسیار بالا خریداری کنند.
فریدمن می‌گوید: «چرخ‌بال حامل ما به سوی منطقه‌ای به‌نام کوه صابر که در بالادست شهر تعز موقعیت دارد، پرواز کرد. در منطقه صابر یک چشمه باستانی وجود داشت که نیازهای آبی دو روستای المرزوح و قرادح را تأمین می‌کند. کاهش آب و افزایش نفوس سبب شده است که موضوع تقسیم آب به عامل نزاع داخلی میان دو روستا تبدیل شود؛ نزاع هنوز هم ادامه دارد و باعث قتل چندین نفر از میان اهالی دو روستا شده است. به گفته مشاور رییس جمهور، منازعه بر سر آب در منطقه به یک امر عادی مبدل شده و دلیل ۶۰ درصد منازعات برون‌شهری، اختلاف بر سر تصرف و تقسیم منابع آب است. وقتی از چرخ‌بال پایین شدیم، تعجب کردیم که شهر تعز با این بزرگی چطور بدون منبع آب است.»
فریدمن در مصاحبه با رییسان روستاهای قرادح و المرزوح در مورد علت نزاع و تاریخچه آن سوال می‌کند. رییس روستای المرزوح می‌گوید که نزاع ما ۱۳ سال قبل با حمله برادران ما از قرادح آغاز شد؛ در این حمله مخزن آبی را که با صرف ۲۰ میلیون دالر توسط دولت برای اهالی روستا ساخته شده بود، نابود ساختند و با تخریب لوله آب، آب را بالای ما قطع و مسیر آن را به سوی روستای قرادح منحرف کردند. فریدمن در مصاحبه با رییس روستای قرادح همین سوال را مطرح می‌کند، وی می‌گوید که مردم دو روستا صدها سال در صلح و آرامش زنده‌گی داشتند؛ اما کمبود آب و افزایش جمعیت آن‌ها را در برابر هم قرار داد. وی می‌گوید که آب چشمه نسبت به گذشته به یک سوم تقلیل یافته است. او دلیل حملات خود را بالای روستای المرزوح، شلیک گلوله و قتل یک نوجوان ۲۲ ساله از سوی آنان عنوان می‌کند.
فریدمن می‌گوید که من در بیمارستان بین‌المللی شهر تعز رفتم، قربانیان جنگ آب را در آن‌جا دیدم، زخمی‌ها در مصاحبه با من گفتند که جنگ ما جنگ آب است و با سیاست و ایدیولوژی هیچ ارتباطی ندارد. وی می‌گوید آن‌چه به چشم سر دیدم، باورش برایم سخت است، بنابراین جنگ به خاطر آب، جنگ برای بقا است. «ما وقتی در امریکا به ریشه‌های خشونت فکر می‌کنیم، عامل آن را جدال بر سر قدرت و ثروت و یا دعوا بر سر دین و یا ایدیولوژی می‌دانیم؛ اما در جای دیگر، مردم یک‌دیگر را به خاطر آب می‌کشند که این برای من ترسناک است، به خاطری که این جنگ برای بقا است. آن‌چه در یمن دیدیم می‌تواند پیش‌نمایش کوچکی باشد از وضعیتی که تغییر اقلیم به بار آورده است؛ وضعیتی که در آن جنگ خطرناک برای زنده‌ماندن در یک مقیاس گسترده و و حشتناک در حال وقوع است.»[۱۰]
با در نظرداشت عوامل فوق، امروزه مسایل زیست‌محیطی و به خصوص مسأله آب یکی از پارادیم‌های اصلی امنیت ملی کشورها را تشکیل می‌دهد و در همراهی با روند افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی، جهانی‌شدن و وابسته‌گی متقابل، این مسأله در صدر مسایل امنیتی در کشورهایی که دارای اقلیم خشک‌اند، مطرح می‌شود.
خشک‌سالی و پیامدهای آن در افغانستان
در سال ۹۶-۹۷، افغانستان با کاهش ۷۰ درصد بارنده‌گی در مقایسه با دوره عادی بارنده‌گی‌های گذشته، یک دوره خشک‌سالی ویران‌گری را تجربه کرد که اثرات آن تا هنوز هم در زنده‌گی مردم مشاهده می‌شود. در اثر این خشک‌سالی ویران‌گر، ۲۰ ولایت افغانستان در شمال، شمال‌شرق، شمال‌غرب، غرب، جنوب‌غرب و مرکز افغانستان تحت تاثیر قرار گرفت. در میان این ولایات، ۱۲ ولایت تخار، کندز، بلخ، جوزجان، فاریاب، بادغیس، غور، هرات، هلمند، فراه، نیمروز و ارزگان بیش‌ترین آسیب را متحمل شد.
در ۲۰ ولایت کشور، ۲۲۸ ولسوالی در معرض خشک‌سالی قرار گرفته بود که مجموع نفوس ساکن در آن‌ها ۱۵٫۷۷۰٫۰۰۰ تثبیت شده بود. جمعیت ساکن در این ولسوالی‌ها اقتصاد و اسباب معیشت زنده‌گی‌شان را از راه زراعت و مال‌داری به دست می‌آوردند که به صورت مستقیم و غیرمستقیم، به درجات متفاوت تحت تأثیر خشک‌سالی قرار گرفتند. اقتصاد زراعتی، در روستاهای افغانستان به آب‌هایی وابسته است که عمدتاً از بارنده‌گی‌های فصلی تأمین می‌شود و در برابر خشک‌سالی به شدت آسیب‌پذیر است. در گزارش ماه جولای ۲۰۱۹ دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشری سازمان ملل متحد (اوچا) میزان خسارات به جامانده از خشک‌سالی این‌گونه بیان شده است:
– محصولات زراعتی در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال‌های قبل ۵۷ درصد کاهش یافت که این روند کاهشی در سال ۲۰۱۸ نیز ادامه و محصولات زراعتی در این سال از ۴٫۲ تن متریک به ۳٫۷ تن کاهش یافت؛
– ۴۵۰٫۰۰۰ نفر بی‌جا شدند، از جمله ۲۷۵۰۰۰ نفر در هرات، ۱۲۰۰۰۰ نفر در قلعه نو بادغیس و ۴۷۰۰۰ نفر در غور که عده‌ای از این بی‌جاشده‌گان هنوز هم به زادگاه‌شان برنگشته‌اند؛
– ۱۰٫۲۳۰٫۰۰۰ نفر در وضعیت عدم مصونیت غذایی قرار گرفتند که از میان آن‌ها ۷٫۷۹۰٫۰۰۰ نفر در وضعیت بحرانی و ۲٫۴۳۰٫۰۰۰ نفر در وضعیت اضطرار به سر می‌بردند و نیازمند دریافت کمک‌های عاجل بشری بودند.
– ۱۰٫۳۷۰٫۰۰۰ نفر در وضعیت پرتنش اقتصادی قرار گرفتند که نیازمند دریافت کمک برای تأمین معیشت خود بودند[۱۱]؛
– ۹۰٫۰۰۰ نفر که عمدتاً در کمپ‌های موقت مستقر بودند، به آب آشامیدنی دست‌رسی نداشتند که باید نیازمندی‌های‌شان با تانکر برطرف می‌شد؛
– ۴۰۰٫۰۰۰ نفر به خدمات صحی عاجل ضرورت داشتند که باید به آن رسیده‌گی صورت می‌گرفت.
یکی دیگر از پیامدهای خشک‌سالی، روستاهایی است که از سکنه خالی و مردمانش به امید یافتن لقمه‌نانی آواره شده‌اند. این بی‌جاشده‌گان یا به صورت دایمی بی‌جا شده و در اردوگاه‌های موقت در حاشیه شهرهای بزرگ سکونت اختیار کرده و یا در داخل شهرها حاشیه‌نشین شده‌اند که خانه‌های گلی کوچک در دامنه‌های کوه‌های پایتخت و سایر شهرهای بزرگ که به کم‌ترین خدمات شهری دست‌رسی ندارند، از مظاهر منفی آن است.
پایین‌رفتن سطح آب‌های زیرزمینی، خشک‌شدن چاه‌های آب، چشمه‌ها و کاریزها پیآمدهای دیگر آن دوره خشک‌سالی بود که اثرات آن در کوتاه‌مدت برطرف نخواهد شد.
مراکز جهانی هواشناسی، به خصوص مرکز هواشناسی جهان) (INTERNATIONAL REASARCH INSTITUTE IRI که دفتر مرکزی آن در امریکا است، برای سال ۲۰۲۱ هم پیش‌بینی‌های ناخوشایندی دارند. بر مبنای این پیش‌بینی‌ها، بارنده‌گی‌ها در شش ماه آینده پایین‌تر از حد عادی سال‌های قبل است. این پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که مقدار بارنده‌گی در میان ماه‌های جنوری تا پایان مارچ سال ۲۰۲۱ (۱۱ جدی ۱۳۹۹ تا ۱۱ حمل ۱۴۰۰) در مناطق شرقی کشور ۴۰ تا ۴۵ درصد پایین‌تر از حد عادی و در مناطق شمالی ۴۰ تا ۵۰ درص پایین‌تر از حد عادی است و مناطق مرکزی، شرقی و جنوب‌شرقی کشور هم کاهش ۴۰ درصدی نسبت به حد عادی بارنده‌گی گذشته را تجربه خواهد کرد.[۱۲]
هم‌چنین در این پیش‌بینی‌ها کاهش بارنده‌گی‌ها در سه ماه دوم سال ۲۰۲۱ (اول اپریل تا آخر جون ۲۰۲۱) که مصادف با فصل بهار سال ۱۴۰۰ در کشور ما است، در مقدار مشابه، یعنی بین ۴۰ تا ۵۰ درصد در مناطق مختلف پیش‌بینی شده است.
این در حالی است که فصل زمستان، فصل برف‌باری است و به خاطر اهمیت برف در زنده‌گی و اقتصاد محلی، مردمان قدیم آن را (میوه زمستان) تعریف کرده و در کابل ضرب‌المثل مشهور برفی است که گفته‌اند: «کابل بی‌زر باشد، اما بی‌برف نی». کمبود برف زمستان را باران‌های بهاری حتا در صورتی که بالاتر از حد عادی هم باشد نمی‌تواند جبران کند؛ چون برف از ویژه‌گی‌هایی برخوردار است که باران فاقد آن است. برف قابلیت ذخیره‌سازی دارد؛ برف به تدریج با گرم‌شدن هوا ذوب می‌شود و جریان آب دریاها و جویبارها را تأمین می‌کند. برف نبود تعادل زمانی بارنده‌گی‌ها را جبران می‌کند و این امکان را برای ما می‌دهد تا از بارنده‌گی‌های زمستان در فصل‌های باقی‌مانده سال استفاده کنیم. ذوب‌شدن تدریجی برف مانع ظهور جریان‌های سیلابی می‌شود و به آهسته‌گی و آرام، سفره‌های آب زیرزمینی را به شکل طبیعی تغذیه می‌کند. دهقانان در روستاها به این باور اند که برف امراض زمین را از بین می‌برد و زمین را برای باروری بیش‌تر مساعد می‌سازد. در مقیاس جهانی هم برف و یخچال‌های قطبی نقش آیینه‌های مقعر را برای انعکاس نور خورشید ایفا می‌کند و مانع گرمایش کره زمین می‌شود. نقش زیبایی‌شناختی و تفریحی برف هم باشد سرجایش که ایجاب بحث مفصل‌تری را می‌نماید. با وجودی که به گفته سعدی در لطافت طبع باران خلاف نیست، اما در مقایسه با برف کارکرد اندکی دارد و جای خالی برف را پر نمی‌تواند. باران مثل برف به آسانی و به صورت طبیعی قابلیت ذخیره‌سازی ندارد و برای ذخیره‌سازی آن به بندهای آب‌گردان و ذخیره‌گاه‌های بزرگ ضرورت است. باران قابلیت جذب پایین دارد و در زمین برهنه و فاقد جنگل و پوشش سبز گیاهی، به سرعت تبدیل به سیل‌های ویران‌گر می‌شود. باران به سرعت سطح آب دریاها و جوی‌ها را بالا می‌برد و باعث تخریب سواحل آن‌ها می‌شود. باران‌هایی که شدت آن زیاد و زمان آن کوتاه است، به سرعت به سیل‌های ویران‌گر تبدیل می‌شود و خاک حاصل‌خیز زمین‌های زراعتی و دشت‌ها را هم که برای شکل‌گیری هر سانتی متر آن به ۶۰۰ سال زمان نیاز است، شست‌وشو می‌کند و با خود می‌برد. سیل آب‌های ناشی از بارنده‌گی‌ها باعث رسوب‌گذاری زیاد در شبکه‌های آبیاری و بندهای ذخیره آب می‌شود و قابلیت استفاده از آن‌ها را محدود می‌سازد. با در نظرداشت همین تفاوت‌ها است که هیچ یکی نمی‌تواند جای خالی دیگری را پر کند. همان‌قدر که لطافت باران بهاری در رویش گل و گیاه و به عمل‌آوری کشت للمی ضروری است، برف‌های ظریف زمستانه هم برای تعادل‌بخشی نبود توازن مکانی و زمانی در بارنده‌گی‌ها و سیلان و خروشنده‌گی آب رودخانه‌ها و جویبارها از اهمیت خاصی برخوردار است.
عامل دیگری که می‌تواند موجب افزایش نگرانی‌ها در سال آینده باشد، افزایش درجه حرارت است. مدل‌های هواشناسی جهانی، به خصوص مدل IRI که از دقت نسبتاً بیش‌تر برخوردار است، ۴۰ تا ۶۰ درصد افزایش درجه حرارت را در شش ماه اول سال ۲۰۲۱ که مصادف با فصل زمستان ۱۳۹۹ و بهار ۱۴۰۰ است، برای کشور ما پیش‌بینی کرده است.
تصاویر بالا نشان‌دهنده افزایش درجه حرارت در شش ماه اول سال ۲۰۲۱ نسبت به حالت عادی قبلی است
این افزایش درجه حرارت که هم‌زمان با کاهش مقدار بارنده‌گی اتفاق می‌افتد، قابلیت آن را دارد تا اثرات منفی خشک‌سالی را مضاعف کند.[۱۳]
افزایش درجه حرارت، اثرات منفی ناشی از کاهش بارنده‌گی‌ها را به شکل تصاعدی زیاد می‌سازد. هر قدر حرارت افزایش پیدا کند، میزان تبخیر و تعرق، از سطح زمین و برگ نباتات افزایش پیدا می‌کند که نتیجه بلافصل آن افزایش تقاضا برای آب است که باید توسط دفعات بیش‌تر آبیاری و آن هم در شرایط کمیابی آب، برآورده شود.
نتیجه‌گیری و پیشنهادات
افغانستان هنوز قامت خمیده‌اش از جنگ‌های ویران‌گر سالیان طولانی و خشک‌سالی سال ۹۶-۹۷ راست نشده بود که در سال ۹۸-۹۹ با شیوع ویروس کرونا مواجه شد. هرچند ویروس کرونا یک همه‌گیری جهانی است و اثرات منفی اقتصادی آن همه جهان را درمانده ساخته است، اما در این شکی نیست که اثرات این درمانده‌گی برای کشورهای توسعه‌نیافته و فقیر دوچندان است. در مورد اثرات ویروس کرونا بانک جهانی در گزارش ۶ ماهه اول سال ۲۰۲۰ خود هشدار می‌دهد که «به دلیل کاهش عواید، بلندرفتن بهای مواد خوراکی و افزایش نیازمندی‌های اولیه خانواده‌های افغان، احتمال دارد که رقم افغان‌های زیر خط فقر از ۵۵ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۷۲ درصد در سال روان میلادی افزایش یابد.» هینری کرالی، رییس دفتر نماینده‌گی بانک جهانی در افغانستان گفته است: «بحران ناشی از شیوع ویروس کووید-۱۹ تأثیرات فوق‌العاده منفی را روی شرایط زنده‌گی مردم افغانستان بر جا گذاشته است. از سوی دیگر، کاهش میزان عواید حکومت سبب شده است که اداره‌های ذی‌ربط نتوانند منابع مالی را به منظور حفظ سلامتی مردم فراهم کند و راه‌اندازی برنامه‌های امرار معیشت را برای نفوس فقیر جامعه و در نهایت تسریع رشد اقتصادی کشور روی دست گیرند.»[۱۴] رییس جمهور غنی هم در مراسمی که به خاطر افتتاح مرحله اول برنامه توزیع مواد اولیه خوراکی برای اقشار کم‌درآمد و فقیر به تاریخ ۲۹ ماه سرطان سال روان، در ارگ ریاست جمهوری برگزار شده بود، در توجیه ضروری‌بودن برنامه‌ای که از سوی ولسی‌جرگه رد شده بود، گفت: «۹۰ درصد مردم افغانستان با درآمد روزانه دو دالر، زیر خط فقر قرار دارند». در چنین وضعیتی، تکرار خشک‌سالی در سال پیش‌رو دامنه فقر را گسترده خواهد کرد و آستانه تحمل اجتماعی را به پایین‌ترین حد خود کاهش خواهد داد. در نهایت، انباشت و تلاقی اضلاع خشک‌سالی، کرونا و جنگ در این سرزمین، مثلث رنجی را به تصویر خواهد کشید که زنده‌گی را به مردمان فقیر این دیار که بیش‌تر از دوثلث جامعه را تشکیل می‌دهند، غیرقابل تحمل و مرارت‌بار خواهد ساخت. بنابراین اگر خشک‌سالی در کشورهای دیگر یک مشکل اقتصادی و اجتماعی است، برای کشور ما با در نظرداشت تجارب تلخی که از گذشته به‌جا مانده است، می‌تواند به یک موضوع سیاسی و امنیتی مبدل شود و چرخه خشونت‌ها را فعال‌تر سازد. لذا به خاطر جلوگیری از تکرار این تراژدی، پیشنهاد می‌شود تا اقدامات عاجل ذیل روی دست گرفته شود:
– درک این موضوع که خشک‌سالی هم مانند جنگ یک تهدید جدی است، با این تفاوت که در بدترین حالت، جغرافیای جنگ محدود است، اما خشک‌سالی تمام مظاهر حیات را در جغرافیای گسترده‌تر، هدف قرار می‌دهد و از میان گرسنه‌گان برای جنگ‌های بیش‌تر و خشونت‌بارتر سربازگیری می‌کند؛
– شامل‌ساختن خشک‌سالی در آجندای مذاکرات صلح به خاطر جست‌وجوی راه‌های کاهش خطر آن به عنوان یک اولویت ملی که همه را یک‌سان منتفع می‌سازد؛
– تفاهم با مخالفان در مورد آتش‌بس بشردوستانه و تسریع روند مذاکرات برای رسیدن به صلح پایدار؛
– تهیه اطلس خشک‌سالی و تثبیت مناطقی که به صورت جدی در معرض تهدید آن قرار دارد و محاسبه خسارات احتمالی آن؛
– تدوین یک پلان جامع برای مقابله با خشک‌سالی و پیش‌بینی بودجه برای آن در مشارکت با دولت‌های کمک‌کننده و نهادهای امدادرسان بین‌المللی؛
– تهیه مواد غذایی مورد نیاز برای خانواده‌هایی که در معرض تهدید خشک‌سالی قرار دارند؛
– تعدیل بودجه سال ۱۴۰۰ متناسب با نیازهای دوران خشک‌سالی؛
– گسترش برنامه میثاق شهروندی به مناطقی که در معرض تهدید خشک‌سالی قرار دارد؛
– توزیع به موقع کمک‌های غذایی انسانی و حیوانی برای مردم در مناطقی که در معرض تهدید خشک‌سالی قرار دارند، به خاطر جلوگیری از مهاجرت آن‌ها به سوی شهرهای بزرگ.
منابع و پیوست‌ها:
[۱] – همشهری آنلاین، مفاهیم: خشک‌سالی چیست؟ ۴ شهریور ۱۳۹۲٫
[۲] – تعریف علمی خشک‌سالی چیست؟ درجات مختلف خشک‌سالی، روزنامه الکترونیکی عصر اسلام، صفحه نخست، مقالات، ۳۰/۹/۱۳۹۸٫
[۳] – الیوت هریس، خطرات نگران‌کننده در پس رشد جهانی پیوسته، مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، تهران، صفحه اصلی، اخبار، رویدادها.
[۴] – ناصر کرمی، بحران آب؛ ایران چقدر با آستانه تغییر فاصله دارد؟ بی‌بی‌سی، ۲۳ اکتبر ۲۰۱۶ – ۲ آبان (عقرب) ۱۳۹۵٫.رسانی
[۵]– آهنگ نیک کوثر، یوتیوب، برنامه آبانگان، قسمت ۱۰۸، ۲۳ جنوری ۲۰۱۷٫
[۶] – آهنگ نیک کوثر، یوتیوب، برنامه آبانگان، قسمت ۱۰۸، ۲۳ جنوری ۲۰۱۷٫
[۷] -YouTube, Trans boundary water resources and way to manage disputes, VOA news, 24 march 2015.
[۸] – نیک آهنگ کوثر، یوتیوب، برنامه آبانگان، نگاهی به گزارش توماس فریدمن در ارتباط با بحران آب و خشک‌سالی در خاورمیانه، قسمت اول، ۵ دسامیر ۲۰۱۶٫
[۹] – آهنگ نیک کوثر، یوتیوب، برنامه آبانگان، قسمت ۱۰۸، ۲۳ جنوری ۲۰۱۷٫
[۱۰] – نیک آهنگ کوثر، یوتیوب، برنامه آبانگان، دوره جدید، قسمت ۲۳، ۱۹ اکتوبر ۲۰۱۷٫
[۱۱]– Ocha Services, relief web, Afghanistan: Drought-2018-2019.
[۱۲] – اسحق نوری، تحلیل وضعیت بارنده‌گی‌های فصلی و رژیم حرارتی در شش ماه سال ۲۰۲۱ (جنوری – جون)، متخصص هواشناسی در اداره ملی آماده‌گی مبارزه با حوادث، ۲۱ جدی ۱۳۹۹٫
[۱۳] – اسحق نوری، تحلیل وضعیت بارنده‌گی‌های فصلی و رژیم حرارتی در شش ماه سال ۲۰۲۱ (جنوری – جون)، متخصص هواشناسی در اداره ملی آماده‌گی مبارزه با حوادث، ۲۱ جدی ۱۳۹۹٫
[۱۴] – هینری کرالی، رشد اقتصادی افغانستان در سال ۲۰۲۰ تا ۷.۴ درصد کاهش می‌یابد، وی‌اوای دری، ۲۵ سرطان ۱۳۹۹٫

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=3012

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.