رفتار محمد اشرف غنی، پیش از آنکه شبیه یک رییس جمهور باشد، شبیه یک شاه است. او از ارگ ریاست جمهوری، دربار ساخته است. بدون شک اگر آقای غنی تحت فشار جریانهای سیاسی و تحولات منطقهای و جهانی در پیوند به جنگ و صلح کشور قرار نمیداشت، اکنون به طور کامل ادا و اطوار شاهانه داشت. رفتار و عملکرد اطرافیان و معتمدان او نیز چنین است. آنان در برخورد با مردم و افراد پاییندست، نگاهی به شدت فرودستانه دارند. گویی آن مرد عصبی، امپراتور این سرزمین است و اطرافیانش نجیبزادهگان و اشراف افغانستان. در نگاه و باور آنان، مردم رعیتاند و باید مدیون لطف سلطان و درباریان او باشند.
مردم افغانستان، در هفتسال اخیر، بارها ژست و حرکات شاهانه محمد اشرف غنی و اطرافیان او را به تماشا نشستهاند. آقای غنی در این مدت بارها چون یک شاه قرن هفده و هجده، در برابر مردم، مسوولان نهادهای دولتی، سیاسیون و اعضای دو مجلس، صدایش را بلند کرده و خط و نشان کشیده است. اطرافیانش با تقلید از او، در برخورد با زیردستان و افراد پاییندست، عین رفتار و کردار را به نمایش گذاشتهاند. متمرکزسازی قدرت و صلاحیت در ارگ ریاست جمهوری زیر نام ادارهسازی و حکومتداری خوب، مصداق عینی این ادعا است. در جریان حاکمیت آقای غنی، دهها اداره و نهاد دولتی، دچار تغییرات تشکیلاتی شد و بخشهای مهم آن به ارگ ریاست جمهوری انتقال داده شد. اکنون تمامی بخشهای عوایدی و مصرفی کشور از ارگ ریاست جمهوری مدیریت میشود، تمامی استخدامها، حتا مأموران پایینرتبه و تصمیمگیریهای حتا کوچک از صلاحیت رییس جمهور است. جالب است بپرسم، شخصی که خودش را متفکر دوم جهان باور داشت/دارد و در دامن سیستم غربی پرورش یافته و تحصیل کرده است، چطور و با چه منطقی به اصل نظامسازی پشت پا میزند و به سبک قرون پیشین تمامی صلاحیتها، امکانات و تصمیمگیریها را در نهادی به نام ارگ ریاست جمهوری متمرکز میسازد؟ این پارادوکس، چون شخصیت جناب محمد اشرف غنی، عجیب است.
زیردستان و معتمدان او، با تقلید از ایشان و با متمرکزسازی صلاحیت در نهادهای تحت ادارهشان، ادا و اطوار وزیر اعظم و افراد دست راست و دست چپ امپراتور را درمیآورند. این رفتارهای خلاف اصول، بخش بزرگی از نهادهای دولتی را بیمار و با انارشیزم اداری روبهرو کرده است. دفتر مشاوریت امنیت ملی که از سوی یکی از معتمدان محمد اشرف غنی اداره میشود، صلاحیت تصمیمگیری تمامی نهادهای امنیتی را قبضه کرده است. فرد اول این دفتر، به جای شایستهسالاری و تخصص، به وفاداری افراد نسبت به شخص خود و رهبرش ارجحیت میدهد و در یک کلیت دستگاه امنیتی کشور را با بحران و سوءمدیریت بنیادبرانداز و کشندهای مواجه کرده است. چندی پیش، روزنامه ۸صبح مقالهای را به نشر سپرد که نویسنده، دفتر شورای امنیت ملی کشور را به «پرخانه اندیوالان» تشبیه کرده بود. نویسنده آن مقاله که تجربه کار با یکی از نهادهای امنیتی را دارد، مدعی شده بود که مسوولان سه نهاد مهم امنیتی (وزارتخانههای دفاع و داخله و ریاست امنیت ملی) صلاحیت تصمیمگیری ندارند و شخص مشاور امنیت ملی رییس جمهور، همهکاره این بخش است.
در اداره امور ریاست جمهوری که سوی فرد دیگری از گروه معتمدان و درباریان محمد اشرف غنی اداره میشود، عین قصه جریان دارد. از ماجرای هفده نوع گوشت و مینوی بلند بالای غذایی و مصرف عجیب و غریب ترکاری آن نهاد اگر بگذریم، در سالهای گذشته و بهویژه در ماههای اخیر، فرد اول این اداره از صلاحیت بسیاری برخوردار شده است. او، گروه گروه اعضای مجلس نمایندهگان و سیاسیون را به حضور میپذیرد و از جایگاه وزیر اعظم، با آنان برخورد میکند. گفته میشود که طرح ادغام ادارات و بخشهایی از وزارتخانهها در اداره امور ریاست جمهوری روی دست است. اگر این طرحها عملی شود، صلاحیتهای رییس اداره امور چندبرابر میشود. روی هم رفته، اگر شاه، وزیر اعظم و افراد دست راست و دست چپ او همچنان در قدرت بمانند، در آینده نزدیک نهادهای دولتی به جای اینکه از قانون دستور بگیرند و ساختارمند شوند، به صورت کامل فرمانبردار محمد اشرف غنی و معتمدان او خواهند شد و مردم افغانستان شاهد نسخه کامل یک سلطان، آن هم در قرن بیستویک و در عصر دموکراسی و مردمسالاری خواهند بود.
در روزهای اخیر، گزارشهای دیدارهای روزانه محمد اشرف غنی، توجه تعدادی از کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرده است. ادبیات این گزارشها به شدت درباری است. در گزارشهای منسوب به دیدارهای آقای غنی، روایت غالب، لطف و عنایتی است که از سوی رییس جمهور عاید حال تعدادی از افراد خوش شانس و مسوولان دولتی میشود. این لطف و عنایت «به حضور پذیرفتن» متقاضیان و مشتاقان دیدار حضرت عالی است. حتا اگر متقاضی دیدار، معاون رییس جمهور باشد، باز هم ادبیات گزارشها تغییر نمیکند و لطف به «حضور پذیرفتن» تبلیغ میشود.
این در حالی است که افغانستان نظام مبتنی بر آرای مردم دارد و مقام ریاست جمهوری، یک کرسی انتخابی است. با این وصف، اما نمیتوان ادا و اطوار محمد اشرف غنی و معتمدان ایشان را فارغ از رفتار و گفتار یک شاه و سلطان تعبیر و تفسیر کرد. آنان از جمهوریت، پادشاهی مطلقه ساخته و منافع ملی و ارزشهای دموکراسی و مردمسالارانه را به نفع منافع شخصی و تیمیشان مصادره کردهاند.
رفتار و گفتار درباری
رفتار محمد اشرف غنی، پیش از آنکه شبیه یک رییس جمهور باشد، شبیه یک شاه است. او از ارگ ریاست جمهوری، دربار ساخته است. بدون شک اگر آقای غنی تحت فشار جریانهای سیاسی و تحولات منطقهای و جهانی در پیوند به جنگ و صلح کشور قرار نمیداشت، اکنون به طور کامل ادا و اطوار شاهانه […]
- نویسنده : اسحقعلی احساس
- ارسال توسط : afghanistan
- 381 بازدید
- بدون دیدگاه