نشست صلح استانبول از همین حالا با ابهام و بنبست روبهرو است. براساس گزارشها، حکومت، شورای عالی مصالحه ملی و تعدادی از جریانهای سیاسی با طرحهای جداگانه به این نشست خواهند رفت. طالبان نیز درخواست کردهاند که نشست استانبول پس از ماه رمضان برگزار شود. تعدد طرحها در حوزه جمهوریت و درخواست تعویق زمان برگزاری نشست از سوی طالبان، در شرایطی که با گذشت هر روز به زمان خروج نیروهای امریکایی نزدیک میشویم، طرفهای دخیل در قضیه افغانستان را در شرایط سخت و دشوار قرار داده است. اگر درخواست طالبان مبنی بر تعویق نشست استانبول پذیرفته شود، بحث ادامه حضور و یا خروج نیروهایی امریکایی قبل از اینکه گفتوگوهای صلح افغانستان به نتیجه رسیده باشد، زمینهساز تنش جدی میان طالبان و امریکا خواهد شد. از آنجایی که هیأت ناظر بر توافقنامه دوحه وجود ندارد، احتمال اینکه دو طرف در تفسیر مفاد این موافقتنامه دچار مشکل شود، متصور است.
چالش جدیتر برای افغانستان اما اختلاف دیدگاه و تعدد طرح در حوزه جمهوریت است. انتقادی که بر گفتوگوهای صلح دوحه وارد بود، این بود که در این مذاکرات، اجماع لازم داخلی، منطقهای و جهانی وجود نداشت. در مذاکرات دوحه سه طرف حضور داشتند: امریکا، دولت افغانستان و گروه طالبان. دولت امریکا تحت رهبری دونالد ترمپ، به این پروسه نگاه انتخاباتی داشت و تلاش میکرد تا هرچه زودتر مسأله افغانستان یکطرفه شود و او بتواند با فراخواندن نیروهای امریکایی، رأی امریکاییهای ناراض از جنگ «بیپایان» افغانستان را به دست بیاورد. بنابراین، نگاه دولت ترمپ به پروسه دوحه، نگاه انتخاباتی بود، نه استراتژیک و مبتنی بر واقعیتهای جنگ و صلح افغانستان. طرف دیگر گفتوگوهای دوحه، گروه طالبان بود. این گروه با درک ناگزیریهای اداره ترمپ، با تشدید جنگ و خشونت، تا توانست از امریکاییها امتیاز گرفت. دولت افغانستان به عنوان بازنده اصلی مذاکرات دوحه، طرف سوم این روند بود. پس از آغاز مذاکرات بینالافغانی در قطر، هرچند جایگاه دولت افغانستان احیا شد؛ اما گفتوگوها برخلاف انتظار مردم و جامعه جهانی پیشرفت لازم را نداشت و از توافق بر سر آجندا و طرزالعمل فراتر نرفت.
با روی کار آمدن دولت بایدن وضعیت تغییر کرد، از نیاز به یک فرمول جدید سیاسی سخن گفته شد و طرفهای جنگ افغانستان در انتظار نتیجه بررسیهای دولت جدید امریکا از توافقنامه دوحه نشستند. این انتظار، با طرح تازه وزارت خارجه امریکا که در آن «حکومت انتقالی صلح» و برگزاری کنفرانس استانبول پیشنهاد شده است، پایان یافت. برخلاف خوشبینیهای حوزه جمهوریت و به ویژه حکومت افغانستان، طرح تازه امریکا از نخستین روزها و قبل از آنکه به صورت رسمی بحث روی آن آغاز شود و طرفهای جنگ افغانستان در شهر استانبول ترکیه به گفتوگو بپردازند، با ابهام و بنبست روبهرو شده است. این ابهام و بنبست از زمانی آغاز شد که رهبری حکومت افغانستان، طرح وزارت خارجه امریکا را «طرحی در روی کاغذ» خواند و گفت که هرکسی میتواند چنین طرحی را تهیه کند. سپس، رویترز به نقل از دو مقام بلندپایه حکومت افغانستان گزارش داد که رییس جمهور غنی با طرح برگزاری انتخابات تا شش ماه آینده در نشست استانبول شرکت خواهد کرد. به دنبال آن، منابع آگاه از روند صلح گفتند که طالبان درخواست کردهاند که نشست استانبول پس از ماه رمضان برگزار شود. این در حالی است که روز گذشته (سهشنبه، دهم حمل) منابع آگاه و ناظران روند صلح تأیید کردند که پراکندهگی طرح و نظر در حوزه جمهوریت باعث شده است، امید در بین کشورهای دخیل در روند صلح افغانستان نسبت به موفقیت این روند رنگ ببازد.
اکنون، آنچه از روند صلح افغانستان فهمیده میشود، این است که این روند، بیش از هر زمان دیگر با پیچیدهگی و ابهام روبهرو است. در جریان گفتوگوهای دوحه، حوزه جمهوریت حداقل در ظاهر امر، در صف واحد قرار داشت. همچنان تا تاریخ خروج نیروهای امریکایی و دیگر کشورهای عضو ناتو از افغانستان مطابق توافقنامه دوحه، زمان کافی وجود داشت. یکپارچهگی حوزه جمهوریت و زمان کافی تا تاریخ خروج نیروهای خارجی از افغانستان، گفتوگوهای دوحه را قابل جمع و نتیجهبخش مینمود و با وصف تشدید خشونت و ناامیدی مردم از این مذاکرات، کماکان امکان رسیدن به یک نتیجه در آن، متصور بود.
حالا اما وضعیت فرق کرده است. ترکیه که میزبان نشست استانبول است، از پراکندهگی آرا و نظریات احزاب و کنشگران حوزه جمهوریت ناراضی است. قرار معلوم، ترکها از همین حالا نسبت به موضعگیریهای طرفهای جنگ و صلح افغانستان با شک و تردید نگاه میکنند. هرگاه به نگرانیهای سازمان ملل که در طرح تازه وزارت خارجه امریکا مسوولیت برگزاری و نظارت از نشست استانبول را بر عهده دارد، توجه شود، حتا احتمال لغو این نشست نیز قابل پیشبینی است. این در حالی است که امریکا و ناتو نیز از وضعیت پیشآمده نگران هستند.
توقع میرفت با واگذاری مدیریت مذاکرات صلح افغانستان به سازمان ملل و انتقال مکان گفتوگوها از قطر به یک کشور دیگر، از یکسو اجماع منطقهای و جهانی نسبت به این پروسه به دست آید و از جانب دیگر، طرفهای ناراض از روند صلح در داخل افغانستان، در این روند سهم بگیرند و در ذیل یک گفتوگوی فشرده و فراگیر، توافق صلح حاصل شود. اکنون اما دیده میشود که برخلاف انتظارات از طرح تازه امریکا و نشست استانبول، موضعگیریها و طرحهای طرفهای جنگ و صلح پراکنده و تا حدودی غیرقابل جمع است. این وضعیت، امریکا و کشورهای عضو ناتو را در بلاتکلیفی قرار داده و ترکیه را نسبت به میزبانی نشست استانبول با تردید روبهرو کرده است.
بلاتکلیفی امریکا، تردید ترکیه، نگرانی سازمان ملل و کشورهای عضو ناتو، تعدد طرح و اختلاف دیدگاه در حوزه جمهوریت و درخواست تعویق نشست استانبول از سوی طالبان و موضعگیریهای این گروه نسبت به احتمال تمدید حضور نیروهای خارجی پس از ماه می، در شرایطی که فصل جنگ از راه رسیده است، چشمانداز ناخوشایندی نسبت به آینده تلاشهای صلح افغانستان ترسیم میکند. به هر میزانی که این وضعیت پیچیدهتر شود، امید به استقرار صلح در افغانستان رنگ خواهد باخت و طرفهای جنگ، به ویژه طالبان به اقدام نظامی توسل خواهند جست. با این اوصاف، برای حوزه جمهوریت گزینهای جز تفاهم و توافق روی طرح مشترک و دوری از اختلاف دیدگاه وجود ندارد. نشست استانبول فرصت کمنظیر برای حل مسأله افغانستان است. این فرصت نباید با اختلاف دیدگاه در حوزه جمهوریت و کارشکنیهای طالبان از دست برود.
نگذارید فرصت دوم صلح از دست برود
نشست صلح استانبول از همین حالا با ابهام و بنبست روبهرو است. براساس گزارشها، حکومت، شورای عالی مصالحه ملی و تعدادی از جریانهای سیاسی با طرحهای جداگانه به این نشست خواهند رفت. طالبان نیز درخواست کردهاند که نشست استانبول پس از ماه رمضان برگزار شود. تعدد طرحها در حوزه جمهوریت و درخواست تعویق زمان برگزاری […]
- نویسنده : اسحقعلی احساس
- ارسال توسط : afghanistan
- 301 بازدید
- بدون دیدگاه