خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، مسبب یک سلسله نگرانیهای بیرونمرزی نیز است که مهمترین آن ثبات سیاسی، ارزشهای حقوقی و مدنی در افغانستان است. به عبارت دیگر، افغانستان بیثبات، فاقد ارزشهای حقوقی و مدنی، تأثیرات منفی منطقهای و جهانی دارد که مایه نگرانی کشورهای همسایه، منطقه و دنیا است. از اینرو، به طور عموم، کشورهای آسیای مرکزی نیز چون ظرفیتهای سیاسی داخلی، نگران آینده افغانستان هستند. نگرانیهای موجود در کشورهای آسیای مرکزی، به خصوص سه همسایه افغانستان، باعث یک حس آزاردهندهای که ریشه در نگرانیهای امنیتی و اقتصادی دارد، شده است. در ضمن، برنامههای بزرگ اقتصادی داخلی و منطقهای، چون راههای تجارتی و مسیرهای نقل و انتقالها، امنیت مرزها، قاچاق سلاح و مواد مخدر، مسائل مربوط به خط لوله انرژی و… مواردی است که افغانستان میباید برای دستیابی به یک موقعیت خوب سیاسی – اقتصادی، شرایط را برای آن آماده کند و در مقابل، آسیای مرکزی نیز به یک افغانستان باثبات و شکوفا ضرورت دارد. بدون شک دستگاه سیاست خارجی افغانستان، روابط نزدیک با آسیای مرکزی، در چارچوب روابط دوجانبه، همکاریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته است؛ اما پیوستن افغانستان به مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی، بحثی است حساس که میباید در سطوح مختلف بررسی شود.
در آغاز، به صورت مختصر به چیستی مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی، اهداف و محدوده فعالیتهای آن، پرداخته شده است و به تعقیب آن، آسیای مرکزی و میزان اهمیت آن برای افغانستان، چگونهگی و چرایی نقش کوریای جنوبی در آسیای مرکزی، مزیتها و نقاط حساسیتبرانگیز حضور افغانستان به عنوان کشور ششم در مجمع ROK+C5و نقاط اشتراک در منافع افغانستان و اعضای مجمع، عناوین مورد بحث در این مقاله تحقیقی است.
الف- مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی یاROK+CA5 cooperation forum
مجمعِ همکاریها بر روندها و چگونهگی پیشرفت در توسعه بینالمللی متمرکز است و مجامع همکاری بینالمللی به شناخت نیازهای دو و چندجانبه دولتها سرعت میبخشد، ارزشیابی متقابل را ساده میکند و باعث انسجام در سیاستهای توسعهای در میانِ دولتها میشود. مجامع بینالمللیای که مبنی بر اساسنامه به وجود آمده باشند، آثار حقوق بینالملل بر آن وارد است و از جایگاه حقوقی در سطح جهان برخوردار هستند. چنین مجامعی فعالیت دوامدار دارند، سال یک یا چند بار جلسه برگزار میکنند و تصامیم آن طبق قانون داخلی کشورهای عضو، مورد پذیرش اعضا است. ممکن است برخی از تصامیم مجامع بینالمللی شکل توصیهای داشته باشد که در این صورت، نمیتوان آن را الزامآور گفت.
مجمعِ همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی، نیز در همین قالب قابل شناخت است و دقیق، کوریای جنوبی با کشورهای آسیای مرکزی از مجرای این مجمع که در سال ۲۰۰۷ شکل گرفت، مشورت میکند تا دریابد که در کدام عرصهها میتوانند همکاری چندجانبه داشته باشند و به سطحِ بلندی از همگرایی و معاونت در بخشهای مختلف برسند. این مجمع را گروه کاری مشخص و سکرتریت خاص اداره میکنند که در حد نشست وزیران امور خارجه، سال یکبار جهت اتخاذ تصمیم مبنی بر همکاری و پروژههای مشترک، تدویر جلسه میکنند. همکاریها اغلباً در بخشهای انرژی، منابعِ آب، محیط زیست، تکنولوژی، فرهنگ، صحت، خدمات طبی و سیاحت است که توسط کوریای جنوبی تمویل میشود. تاکنون سه نشست این مجمع در سطح وزیران خارجه و نشستهای دیگر در سطح معینان وزارتهای خارجه کشورهای عضو تدویر یافته است. به گونه مثال، دوازدهمین نشست مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی، در حد وزیران امور خارجه در قزاقستان به تاریخ ۱۵ و ۱۶ اکتوبر سال ۲۰۱۹ در محوریت «رایزنی در خصوص مکانیسم تبادلات عمومی و همکاری میان کشوری» برگزار شد. در این نشست، وزیر امور خارجه کوریای جنوبی، کشورهای آسیای مرکزی را همکاران کلیدی (New Northern Policy) خطاب کرد و این نشست روی همکاریها در خصوص معیاریسازی فنی، منابع آب، فناوری اطلاعات، انرژی، فرهنگ، تکنولوژی، صحت، خدمات درمانی و محیط زیست متمرکز بود. سکرتریت این مجمع که در سال ۲۰۱۷ شکل گرفت، در یک سال گذشته، روی پروژههای متنوع و مهمی چون ترانسپورت و لوژستیک، منابع انرژی و آب، مدرنسازی صنعت، محیط زیست و اقلیم، خدمات صحی و آموزش و فرهنگ گردشگری برنامههای عملی داشته است.
سیزدهمین نشست مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی، نیز در سطح وزیران امور خارجه کشورهای عضو در سئول به تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ برگزار شد. اساساً این نشست، محدود به همکاریهای کوریای جنوبی با کشورهای آسیای مرکزی مبنی بر تأثیرات همهگیری ویروس کرونا بود و محورهای گفتوگو و عرصههای جلب همکاریها، عبارت بود از: مراقبتهای صحی، تحصیلات آنلاین، کمک به اعمال قرنطینه درست و تغییرات اقلیمی. قرار است چهاردهمین نشست این مجمع در نوامبر ۲۰۲۱ در سئول برگزار شود و بر محوریت تطبیق «پالیسی جدید شمالی کوریای جنوبی» ((New Northern Policy–South Korea و بلند بردن بیشتر سطح همکاریهای کوریای جنوبی با آسیای مرکزی خواهد چرخید.
ب- افغانستان و نقش آسیای مرکزی
افغانستان با کشورهای آسیای مرکزی دارای مشترکاتی است که در صورت تعامل سیاسی با آنها، میتواند ظرفیتهای خود را به منظور تأمین رفاه و نابودی تهدیدهای امنیتی مورد استفاده قرار دهد. روابط افغانستان با همسایهگان شمالیاش، شامل پنج کشور آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و اوزبیکستان) قابل مکث و تأمل است و نمیتواند بدون گسترش روابط اقتصادی با کشورهای آسیای مرکزی، نقش تاریخی خود را به عنوان یک مرکز و پل زمینی که به موجب آن بتواند جنوب آسیا را به اروپا وصل کند، درک و ایفا کند. این مسأله به نوبه خود مانعی در برابر توانایی افغانستان به سوی خودکفایی در سالهای پیش رو خواهد شد. از اینرو، چالشهای مشترک هراسافگنی، همکاریهای اقتصادی و تجارتی و میراث مشترک فرهنگی، حوزههای قابل مکث میان افغانستان و آسیای مرکزی است.
کشورهای آسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به صورت مستقیم در تحولات افغانستان دخیل بوده و بیشتر از دو دهه زمینه انتقال تجهیزات ناتو را فراهم کردهاند. امروزه نیز برعلاوه صادرات مواد اولیه، جمهوریهای آسیای مرکزی، از تأمینکنندهگان انرژی برق و از کمککنندهگان فنی و تحصیلی به اتباع افغانستان هستند. در ضمن، اوزبیکستان و قزاقستان گامهایی را در سالهای اخیر به منظور حمایت از روند صلح افغانستان برداشتهاند که همکاریهای اقتصادی این کشورها با افغانستان قابل محاسبه در روابط کابل با این کشورها است. به عنوان مثال، اوزبیکستان در سال ۲۰۱۸ به تعداد ۲۱ کشور، سازمان ملل و اتحادیه اروپا را متعهد به حمایت از روند صلح افغانستان کرده بود که باعث حمایت وسیع از گفتوگوهای بینالافغانی بدون پیششرط شد.
سفیر اوزبیکستان در امریکا، افغانستان را یکی از ده شریک تجاری کشورش عنوان کرده است. همچنان اوزبیکستان اعلام کرده است که صادرات برق خود را به افغانستان گسترش خواهد داد. این کشور در زمینه تحصیلی نیز سالانه به بیش از ۱۰۰۰ تن، زمینه تحصیل را فراهم میکند، همچنان به ارزش ۸۰ میلیون دالر کمک از مجرای KazAID به افغانستان صورت گرفته است.
روابط آسیای مرکزی و افغانستان تاریخی و عمیق است. افغانستان زمانی به عنوان بخش مهمی از جاده ابریشم و وصلکننده مناطق مختلف قاره آسیا، عمل میکرد. بدون شک، یک افغانستان صلحآمیز میتواند پلی میان آسیای مرکزی و جنوبی باشد و چشمانداز توسعه پایدار در آسیای مرکزی با استقرار صلح در افغانستان رابطه مستقیم دارد. به لحاظ سیاسی، کشورهای آسیای مرکزی با افغانستان در معاونت و همکاری قرار دارند و چون همسایههای غربی و جنوبی، باعث خلق مسأله در این کشور نشدهاند. در بُعد اقتصادی، تاکنون سهم آسیای مرکزی در افغانستان به صادرات مواد اولیه و انرژی برق محدود بوده است. طی یک دهه اخیر، شهرهای مهم افغانستان با برق وارداتی کشورهای ترکمنستان، اوزبیکستان و تاجیکستان وصل شده است. این خطوط انتقال میتواند زمینه خوبی برای برقراری همکاریهای اقتصادی میان افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی در سکتور انرژی باشد؛ مگر پروژههای انرژی دیگر مثل «خط انتقال لوله گاز تاپی» میان کشورهای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند و پروژه برق «کاسا یک هزار» میان کشورهای آسیای مرکزی و آسیای جنوبی مهمتر است.
ج- چگونهگی و چرایی نقش کوریای جنوبی در آسیای مرکزی
کوریای جنوبی در راستای تلاش برای تشکیل «منطقه اوراسیای متحد»، یعنی ایجاد بازار آلترناتیف و قابل رقابت با اتحادیه اروپا و به منظور وسعت بخشیدن روابط خود با اوزبیکستان، قزاقستان و ترکمنستان، دیدارهای رسمی را پس از ۲۰۰۷ آغاز کرد. نقش کوریای جنوبی را از ایجاد روابط با آسیای مرکزی میشود از زاویه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بررسی کرد.
۱- سیاسی: سئول در دو دهه اخیر، با استفاده از ابزارهایی چون اقلیتهای کوریایی در آسیای مرکزی، مسیربخشی همکاری کوریای جنوبی با همکاریهای امریکا با کشورهای آسیای مرکزی، برگزاری نشستهای همکاریهای کوریای جنوبی با جمهوریهای آسیای مرکزی و سرمایهگذاری اقتصادی، برای نزدیکی بیشتر با آسیای مرکزی تلاش کرده است تا نفوذ خود را در منطقه بیشتر کند. روابط دیپلماتیک کوریای جنوبی با کشورهای آسیای مرکزی تاریخ طولانی ندارد؛ اما مسیر را به سرعت طی میکند. به عنوان مثال، کوریای جنوبی با ترکمنستان در سال ۱۹۹۲، با اوزبیکستان در سال ۲۰۰۷ و با تاجیکستان در سال ۲۰۰۸ روابط دیپلماتیک خود را آغاز کرد. همچنین پس از اولین سفر رسمی نورسلطان نظربایف، رییس جمهور قزاقستان، به کوریای جنوبی در ماه می سال ۱۹۹۵، سفرهای مقامات سیاسی کوریای جنوبی به آسیای مرکزی به طور منظم در سطح عالی انجام میشود. سفر پارک گئون هه، رییس جمهور پیشینِ کوریای جنوبی، به سه کشور اوزبیکستان، قزاقستان و ترکمنستان از تلاش قابل ملاحظه کوریای جنوبی در منطقه رو به رشد آسیای مرکزی حکایت میکند. در همین راستا، نشست همکاریهای کوریای جنوبی و جمهوریهای آسیای مرکزی از سال ۲۰۰۷ تاکنون با هدف تحکیم همکاریها و تلاش مضاعف برای همکاریهای دو طرف در جهت مسائل سیاسی، اقتصادی و… میان کوریای جنوبی و کشورهای آسیای مرکزی برگزار است. در بُعد دیگر، مسوولان کوریای جنوبی با دیدار از اوزبیکستان، قزاقستان و ترکمنستان که هشت ماه پس از طرحِ پیشنهاد «ابتکار اوراسیا» انجام شد، تلاش دارد تا این مهم را به عنوان یک بخش کلیدی سیاست خارجی خود انجام دهد. این طرح بر تقویت همکاریهای تجاری و زیربنایی میان کشورهای اوراسیا به منظور ایجاد بازار بزرگ قابل رقابت با اتحادیه اروپا تأکید میکند. لذا کوریای جنوبی در راستای تشکیل این ایده خود گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای این منطقه را در دستور کارش قرار داده است. در کنارِ این امر، سئول به دنبال به دست آوردن حمایت از دستور کار سیاست خارجی، چون اعتمادسازی در شبهجزیره کوریا و چشمانداز صلح و همکاری شمالشرق آسیا است.
خلاصه سخن اینکه، سئول با ابزار اقلیتهای کوریایی امکان چانهزنی سیاسی و تبادلات فرهنگی بیشتری را به منظور توسعه سیاسی در کشورهای آسیای مرکزی یافته و در تلاش است تا با ایجاد روابط سیاسی نزدیک، اهداف اقتصادی و فرهنگی خود را در منطقه دنبال کند، خود را از بنبست ژئوپلیتیک زمینی بیرون بکشد و به امتیازات ژئواستراتژیک اوراسیایی برساند.
۲- اقتصادی: به لحاظ اقتصادی، نیاز کوریای جنوبی به آسیای مرکزی، توسعه اقتصادی آن کشور است. براساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص کوریای جنوبی از ۳۷۴ میلیارد دالر به ۱۵۳۱ میلیارد دالر در ۲۰۱۷ رسیده است. یعنی سقف مبادلات و همکاریهای کوریای جنوبی و پنج کشور آسیای مرکزی در دو دهه گذشته با ۱۸۰ برابر رشد مواجه بوده و عرصههایی چون صحت، نساجی، صنعت موترسازی، ساخت زیربناهای اقتصادی، فناوریهای اطلاعاتی، علمی و فرهنگی از جمله زمینههای همکاریهای کوریای جنوبی با پنج کشور منطقه است و کوریای جنوبی در سالهای اخیر با سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی به یکی از مهمترین طرفهای تجاری کشورهای این حوزه تبدیل شده است. در بُعد اقتصادی، کوریای جنوبی در تلاش است تا طرح بازار متحد اوراسیا را به عملی شدن نزدیک و به وسیله مبادلات اقتصادی از طریق تجارت آزاد، آسیا را از ظرفیت تبدیل شدن به بازار بزرگی برای رقابت با اتحادیه اروپا برخوردار کند. در همین راستا، همکاریهایی برای ایجاد جاده ابریشم سریع (که کوریای جنوبی را از راه چین و روسیه به اروپا وصل میکند)، انجام شده است. جدا از این نیز باید دانست، از آنجا که بیشتر کشورهای این منطقه دارای منابع نفتی و گازی هستند و دولتهای این منطقه منابع عظیم معدنی خود (نفت و گاز، اورانیوم و فلزات گرانبها) و بخش تولید موتر را بر روی شرکتهای کوریای جنوبی باز کردهاند، سئول میکوشد تا با سرمایهگذاری در بخشِ انرژی این کشورها، از آن به عنوان جایگزین مناسبی برای انرژی خاورمیانه و روسیه استفاده کند. چنانچه لی میونگ باک، رییس جمهور پیشین کوریای جنوبی، گفته بود که سئول به دنبال جایگزین کردن واردات انرژی خاورمیانه با انرژی آسیای مرکزی است. در واقع سئول با توجه به انرژی این منطقه تلاش میکند وابستهگی خود به منابع انرژی را بکاهد. جدا از این، بازارهای رو به رشد منطقه، بهویژه قزاقستان، اوزبیکستان و ترکمنستان محل مناسبی برای ارایه سرمایهگذاری فناوریهای شرکتهای کوریای جنوبی است. چنانچه کوریای جنوبی تاکنون در ۹ پروژه انرژی در ترکمنستان ۵.۵ میلیارد دالر سرمایهگذاری کرده و در سفر اخیر رییس جمهور کوریای جنوبی، شرکتهای کوریایی، چون ال جی و هوندا دو واحد فناوری گاز به ارزش چهار میلیارد دالر را در ترکمنستان خواهند ساخت. جدا از این، حجم سرمایهگذاری کوریای جنوبی در قزاقستان در چارچوب توافقات موجود حدود هشت میلیارد دالر است که روند جذب سرمایهگذاری و ثبات سیاسی در قزاقستان، شانس این کشور را برای تبدیل شدن به شریک اصلی اقتصادی کوریای جنوبی در آسیای مرکزی، بیشتر میکند. گذشته از این، بیش از ۴۰۰ شرکت کوریای جنوبی سرمایهگذاریهای عظیمی را در اوزبیکستان انجام دادهاند و کوریای جنوبی در حال حاضر بیشترین حجم تبادل کالا را با اوزبیکستان (بیش از ۲ میلیارد دالر) دارد و یکی از شرکای اصلی اقتصادی این کشور است. این در حالی است که قرار است کارگران بیشتری از اوزبیکستان به جای روسیه به کوریای جنوبی بروند.
۳- اهداف فرهنگی: حضور اقلیتهای کوریایی در کشورهای آسیای مرکزی، کوریای جنوبی را متمایل به ایجاد روابط فرهنگی با این کشورها کرده است. طبق گزارشها اکنون بیش از ۱۸۰ هزار نفر از نژاد کوریایی در اوزبیکستان زندهگی میکنند. همچنین جامعه کوریاییهای مقیم قزاقستان بیش از ۱۲۰ هزار نفر هستند که در واقع این اقلیتها پلهای دوستی بین کشورهای منطقه و کوریای جنوبی محسوب میشوند و زمینه را برای حضور فرهنگی کوریای جنوبی در این کشورها مهیا کردهاند.
بنابراین، کوریای جنوبی برای گسترش و تحکیم مواضع سیاسی و اقتصادی خود نیازمند حضور در مناطقی است که میتواند به رشد اقتصادی این کشور مفید واقع شود. از اینرو، سئول گسترش همکاریهای اقتصادی به منظورِ به دست آوردن حمایت از طرح پیشنهادی خود موسوم به «ابتکار اوراسیا» را روی دست دارد. هرچند مهمترین اولویت کوریای جنوبی در روابط با منطقه آسیای مرکزی، اقتصاد و دو موضوع انرژی و صادرات کالا و فناوری است؛ اما سئول به عنوان بازیگر شرقی تلاش خواهد کرد با بهرهگیری از ابزارهایی چون اتحاد با امریکا و اقلیتهای کوریایی، نفوذ سیاسی خود را در منطقه گسترش دهد.
د- فرصتها و چالشهای پیوستن افغانستان به مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی
حضور کشورها در ساختارها و مجامع همکاریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، میتواند باعث ایجاد همگرایی و تعامل بیشتر برای جذب امکانات بیشتر شود و از مجرای آن، این کشورها اهداف توسعهای خود را دنبال کنند. دولتهایی که در بسا موارد به موفقیت رسیدهاند، با شکل دادن چنین محورهای همکاری، میتوانند برای کشورهای دیگر ضمن تأمین منافعشان مفید واقع شوند. کوریای جنوبی یکی از قدرتهای اقتصادی در حال توسعه است. با توجه به ظرفیتهای اقتصادی کوریای جنوبی، نگاه اقتصادی – سیاسی این کشور به آسیای مرکزی و دریافت مجرای مشارکت در مخرج مشترک منافع، کشورهای آسیای میانه میتوانند فرصتهای موجود در پیوستن به این مجمع را برای آینده حضورشان روشن کنند. فرصتهایی که کوریای جنوبی به کشورهای آسیای مرکزی از آدرس این مجمع فراهم آورده، عبارت است از: مدیریت منابعِ آب، حمایت از محیط زیست، همکاریهای فنی و تکنولوژیکی، معاونتهای صحی، ترانسپورت، مدرنسازی صنعت، آموزش و فرهنگ گردشگری. پس پیوستن افغانستان به این مجمع، ضمن گسترش همکاریهای اقتصادی و اجتماعی، میتواند وسیلهای برای همکاریهای سیاسی چندجانبه در سطح منطقه شود. به عبارت دیگر، افغانستان با پیوستن به این مجمع میتواند از تواناییهای کوریای جنوبی در یک تعامل مشترک با کشورهای آسیای مرکزی استفاده کند و به اهداف مشترک توسعهای دست یابد. از آنجا که افغانستان همسایه آسیای مرکزی است و با این منطقه در یک پیوستهگی قرار دارد، حضورش در این مجمع میتواند در امر تأمین پروژههای مشترک، مفید واقع و در عین حال باعث به وجود آمدن یک مکانیسم/نهاد پایا برای گسترش روابط افغانستان با کوریای جنوبی شود و تعامل درازمدت را با این کشور حفظ کند.
گسترش روابط با کشورهای دیگر، جزو سیاست خارجی کوریای جنوبی است و این کشور با افغانستان در قالب تعاملات دوجانبه، همکاری اقتصادی و حتا نظامی داشته و از عملیاتهای نیروهای بینالمللی در امر سرکوب تروریسم در این کشور حمایت کرده است. پس از ۲۰۰۹ کوریای جنوبی در بخشهایی چون حکومتداری خوب، صحت، معارف و زراعت با افغانستان همکاری کرده و یکی از کمککنندهگان برنامههای توسعهای و فراهمکننده کمک مالی به قوای امنیتی این کشور بوده است. اداره کویکا کمکهای توسعهای کوریای جنوبی را به افغانستان وسیله میشد؛ اما دوامدار شدن این روابط نیازمند شراکت در یک اتحاد و یا مجمع همکاریها است.
برای واضح ساختن حساسیتهای ناشی از پیوستنِ افغانستان به این مجمع، اول میباید به سطح و عرصههای همکاریهای کوریای جنوبی از مجرای این مجمع نظر انداخت که آیا عرصههای همکاری این کشور به وسیله این مجمع در تضاد با منفعتهای منطقهای چین، جاپان و یا روسیه است یا خیر؟ دوم، باید به روابط و سطوح رقابت منطقهای کوریای جنوبی با کشورهای دیگر در منطقه نگاهی داشت که این کشورها، آیا در حوزههای شامل همکاریهای مجمع تضاد منافع خواهند یافت یا خیر؟ آنچه تاکنون واضح است، این است که حضور کوریای جنوبی در افغانستان با حساسیت کمتری در مقایسه با کشورهای اروپایی برای چین و روسیه همراه و با حاشیههای کمتر رسانهای در زمینههای حقوق بشر، آزادیهای مدنی و پدیدههای رسانهای روبهرو است. در ضمن به لحاظ اهداف، این مجمع راه مشترک با طرحِ «یک کمربند و یک راه» چین و یا هم اوراسیای روسیه را دنبال نمیکند و به لحاظ سیاسی موجب تنش سیاسی نخواهد شد.
روابط پرتنشِ امریکا به عنوان شریک استراتژیک کوریای جنوبی با چین، تنشهای شبهجزیره کوریا، مناقشه سرزمینی میان چین و جاپان و ادعای سرزمینی میان جاپان و کوریا، به نحوی ایجاد روابط نزدیک با کوریای جنوبی را برای افغانستان حساس و در حالت احتیاط قرار داده است؛ اما ما نباید این نکته را نیز از نظر اندازیم که پیوندهای عمیق اقتصادی و تجاری میان این کشورها وجود دارد که در شکل اتحادهای سهجانبه این مهم بیشتر تجلی میکند و به لحاظ سیاسی در فضای نسبتاً متشنج در منطقه حضور دارند.
۱- امریکا: با قبول این واقعیت که مجمعِ همکاریهای امریکا با آسیای مرکزی نیز وجود دارد و افغانستان در آن عضو نیست؛ اما پیوستن افغانستان به مجمع همکاریهای کوریای جنوبی ابزار نارضایتی امریکا را به دلیل شراکت استراتژیک آن کشور با کوریای جنوبی فراهم نمیآورد و احتمالاً موجب همکاری در پلتفرم امریکا – آسیای مرکزی نیز میشود. زیرا به لحاظ تاریخی از دهه پنجاه به اینسو، دیپلماسی سئول در تبانی و وابستهگی با سیاستهای واشنگتن قرار دارد و تقریباً در تبانی با امریکا حرکت میکند.
۲– جاپان: اول، روابط سیاسی میان سئول و توکیو با فراز و نشیبهایی همراه است و مهمترین عامل تیرهگی روابط، ادعای سرزمینی و مسائل تاریخی میان این دو کشور است؛ اما توکیو بیشتر متمایل به بازسازی روابط با کوریای جنوبی است. جاپان در قالب نشستهای سهجانبه (چین، جاپان و کوریای جنوبی) به دنبال همگرایی بیشتر با این کشورها است. در ضمن نشستهای سهجانبه همکاری کوریای جنوبی، جاپان و امریکا جهت اعتمادسازی بیشتر در تاریخ دیپلماسی این کشور به ثبت رسیده است.
دوم، پیوستن افغانستان به مجمع ROK+C5 به نسبت حوزههای اهداف آن باعث ایجاد حساسیت در روابط افغانستان با جاپان نخواهد شد؛ اما افکار عمومی در این دو کشور هنوز برعلیه هم و تیرهگی روابط متصور است. آنچه در این حوزه مهم پنداشته میشود، این است که واقعاً نگرانی جاپان در خاک افغانستان به نسبت کوریای جنوبی چیست و چقدر امکان دارد که پیوستن افغانستان در این مجمع، باعث شود که این کشور از دید جاپان که یک همکار مهم اقتصادی آن در سطح آسیا است، بیفتد؟
۳- چین: روابط دیپلماتیک کوریای جنوبی با چین که در ۱۹۹۲ آغاز و باعث سیل مبادلات تجاری شد، نسبتاً گرم است. گرمی این روابط را میتوان در نارضایتی جاپان، کوریای شمالی و امریکا به نسبت روابط چین با کوریای جنوبی محک زد. در صورت پیوستن افغانستان به مجمع همکاریهای ROK+C5 اول، به دلیل اینکه اهداف و عرصههای همکاری کوریای جنوبی از آدرس این مجمع، نوعی طرح بدیل یک کمربند و یک راه چین نیست. دوم، کوریای جنوبی عضو بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا است و در یک تعامل اقتصادی با چین قرار دارد. سوم، کوریای جنوبی در حد همکاریهای این مجمع، در قالب روابط دوجانبه با افغانستان همکاری داشته است. این موارد، احتمال خلق نگرانی جدی چین نسبت به پیوستن افغانستان به این مجمع را منتفی میکند.
۴- جمهوریهای آسیای مرکزی: تاجیکستان و ترکمنستان از علاقهمندان پیوستن افغانستان در مجمع از لحاظ نیاز مشترک در مدیریت سرحدات، مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر و برخی از پروژههای اقتصادی منطقهای هستند که سهم افغانستان در آن به لحاظ موقعیت جغرافیایی برجسته است. آن نگرانی ابرازنشده که از ظرفیت مدیریت و استفاده آب دریای آمو توسط افغانستان در دورنمایی سیاسی – اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی مطرح میشود، به دلیل موجودیت حقوق بینالملل و مشترکات اقتصادی افغانستان با آسیای مرکزی در حوزههای دیگر، رفعشده است.
ارزیابی فرصتها و چالشهای پیوستن افغانستان به مجمع همکاریهای کوریای جنوبی – آسیای مرکزی
خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، مسبب یک سلسله نگرانیهای بیرونمرزی نیز است که مهمترین آن ثبات سیاسی، ارزشهای حقوقی و مدنی در افغانستان است. به عبارت دیگر، افغانستان بیثبات، فاقد ارزشهای حقوقی و مدنی، تأثیرات منفی منطقهای و جهانی دارد که مایه نگرانی کشورهای همسایه، منطقه و دنیا است. از اینرو، به طور […]
- نویسنده : عاطف هاشمی
- ارسال توسط : afghanistan
- 303 بازدید
- بدون دیدگاه