تحکیم نظام و حکومتداری، مستلزم وجود ثبات در داخل یک کشور است. موجودیت صلح و آرامش در بین شهروندان، از نیازهای ثبات در درون هر نظام است. تعامل با جامعه جهانی میتواند قدم بعدی باشد. جنگ و بیثباتی در افغانستان تقریباً نیمی از قرن گذشته را دربرگرفت. حکومتهای پیشین فرصتهای زیادی را برای تامین صلح واقعی داشتند؛ ولی نتوانستند از آن به خوبی استفاده کنند. بزرگترین و مساعدترین این فرصتها، کنفرانس بن ۲۰۰۱ بود که همه شاهد آن بودیم.
زمانی که امریکا با همکاری جامعه جهانی وارد افغانستان شد و به حکومت طالبان نقطه پایان گذاشت، عدهای که به آینده کشور فکر میکردند، بر این باور بودند که طالبان بخشی از واقعیتهای افغانستان هستند و با مشارکت آنان در نظام، امکان جلوگیری از بیثباتی درونی به وجود میآید. اما کسانی که در سطح تصمیمگیری قرار داشتند، این نگرانی را نادیده گرفتند و با پا فشاری بر عدم اشتراک طالبان در حکومت جدید، در واقع اشتباهات تلخ گذشته را تکرار کردند.
طالبان با وجود حضور فعال ناتو در افغانستان، به مرور زمان توانستند به یک غده سرطانی برای حکومت کابل و ناتو مبدل شوند و دامنه جنگ را به شهرها بکشانند. سرانجام پس از ۲۰ سال جنگ، دولت جمهوری اسلامی افغانستان با شکست مواجه شد و طالبان بر کابل مسلط شدند.
افغانستان سالها است که رنج جنگهای داخلی به وسیله عوامل بیرونی را میکشد. کشورهای ذیدخل در امور افغانستان، هیچگاهی در قبال این کشور صادق نبودند و بیثباتی افغانستان را وسیلهای برای اهداف نیابتی خود میدانستند. پس از سقوط کابل و تسلط طالبان بر کشور، عدهای از مردم در شمال کشور دست به سلاح بردند. آنان در ذیل جبهه مقاومت ملی به مبارزهشان در برابر حکومت سرپرست طالبان ادامه دادهاند و هرازگاهی دست به حملات چریکی در برابر طالبان میزنند.
جبهه مقاومت ملی که هدف مبارزات مسلحانهاش را برابری و عدالت میخواند، بارها خواستار مذاکرات رو در رو با گروه طالبان شد که از جانب طالبان در کابل رد و بیشتر بر سرکوب افراد این جبهه تاکید شد. چیزی که از اوضاع کنونی پیشبینی میشود، همانا دوام این مبارزه مسلحانه و گسترش دامنه جنگ به سایر ولایتهای افغانستان است. ممکن است این حالت در آینده برای حکومت سرپرست طالبان مانند حکومت پیشین، سنگین تمام شود.
طالبان به عنوان گروهی که مدعی دینمحوری در نظام هستند، اگر خواب و خیال تجربه تغییر سیاسی چهل ساله در ایران را برای خود میبینند، بهتر است از چنین خواب و خیالی بیرون شوند. این گمانهزنی در زمان خیلی کوتاه، خلاف توقع آنان ثابت خواهد شد. حکومت جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی، مسلح به اقتصاد قوی وابسته به نفت بود که درامد فزاینده داشت و از آن برای تطمیع و سرکوب مخالفان خود استفاده کرد. پول سرشاری که در ایران از منابع نفتی به دست میآید، توانست اقتصاد آن کشور را بدون اتکا به جامعه جهانی بچرخاند و حداقل خدمات عامه را برای شهروندان ایران ارایه کند. اما پس از سرنگونی حکومت اشرف غنی در افغانستان، اقتصاد کشور به سوی نابودی در حرکت است و شهروندان لحظه به لحظه محتاجتر میشوند. نظام بانکی کشور رو به شکست است و سرمایهداران یا فرار کردهاند یا به دنبال راه فرار هستند. در حالی که نزدیک به چهار ماه از روی آمدن طالبان میگذرد، قحطی بیش از ۸۰ درصد مردم افغانستان را تهدید میکند.
فرصت مشارکت ملی، چیزی مانند کنفرانس بن ۲۰۰۱، دوباره برای حکومت سرپرست طالبان مساعد است. با درس گرفتن از تجربه تلخ گذشته و استفاده از این فرصت، باید حکومت فراگیر و قابل قبول برای همه اقشار ساکن در این سرزمین، تشکیل شود. گمان به اینکه مراد از حکومت فراگیر، مشارکت همان چهرههای حکومتهای حامد کرزی و اشرف غنی در قدرت است، گمان غلط و مخرب است.
حکومت فراگیر به معنای مشارکت تمامی اقوام ساکن در این سرزمین در نظام آینده است. طالبان باید بدانند که با عدم تعامل با جامعه جهانی تحت فشار بیشتری قرار میگیرند و توان دوام یا حکومت کردن در بازه زمانی حتا یک سال را نخواهند داشت. دوام نظام و دولتداری باید با برقراری ارتباط با جهان فراهم شود. این در حالی است که سران این گروه شاید در طی بیش از صد روز گذشته، درک کرده باشند که حکومتشان با عدم مشروعیت درونی و بیرونی مواجه است. این عدم مشروعیت، ممکن است در آینده نزدیک، آتش جنگ را در افغانستان شعلهورتر سازد. بنابراین، بهتر است با مشارکت جناحها، گروهها و اقوام ساکن در افغانستان، یک حکومت همهشمول تشکیل و بحران دیرپای این سرزمین بهصورت اساسی حل شود.
کنفرانس بن تکرار خواهد شد؟
تحکیم نظام و حکومتداری، مستلزم وجود ثبات در داخل یک کشور است. موجودیت صلح و آرامش در بین شهروندان، از نیازهای ثبات در درون هر نظام است. تعامل با جامعه جهانی میتواند قدم بعدی باشد. جنگ و بیثباتی در افغانستان تقریباً نیمی از قرن گذشته را دربرگرفت. حکومتهای پیشین فرصتهای زیادی را برای تامین صلح […]
- نویسنده : قاسم زرگر
- ارسال توسط : afghanistan
- 311 بازدید
- بدون دیدگاه