احمدالله، باشنده شهر فیضآباد و کارمند یکی از نهادهای دولتی است. وی میگوید که با تغییر نظام، نسل دانشآموخته و تحصیلیافته که ظرفیت علمی داشتند، بیکار شدند، یک تعدادشان که توانایی مالی داشتند از کشور خارج شدند و کسانی که توانایی مالی نداشتند، در این سرزمین باقی ماندند و از بدبختیهای جامعه ناچار شدند به کارهای شاق، از جمله معدنکاری رو بیاورند. وی گفت: «در ولسوالیهای مختلف بدخشان، بهویژه در ولسوالی راغستان، همین حالا نسل تحصیلکرده و حتا کسانی که تجارب علمی و کار دولتی دارند، اکنون معدنکاری میکنند.»
در همین حال ضیاالدین، دانشآموخته دانشکده زراعت، میگوید که تغییر نظام باعث شد او از کار و غریبی بماند و ناگزیر شود به کوه و دشت پناه ببرد و در معدن طلای قریه «سپین» ولسوالی یفتل پایان کار را شروع کند. وی افزود: «ما هفت نفر دوست هستیم. همه مدرک لیسانس داریم. خودم دانشکده زراعت بدخشان را خواندم و دوستانم هر کدام از اقتصاد، علوم اجتماعی، ادبیات و بخشهای دیگر فارغ شدهاند. هر کدام ۱۰ هزار افغانی جمعآوری کردیم که ۷۰ هزار افغانی شد. وسایل خریدیم، کرایه گرفتیم و مواد اولیه خریداری کردیم و در کنار تونل معدن، خیمه زدهایم.»
ضیاالدین به شمول دوستان تحصیلکردهاش، چهارده روز میشود که به کار شروع کردهاند. آنان تا به حال بیش از بیست متر زمین را حفر کردهاند. ضیاالدین تصریح میکند: «تا هنوز چیزی به دست نیاوردهایم. یک وسیله داریم به نام پیکور که برق خود را از طریق جنراتور به دست میآورد. زمین را ۸۰ الی ۱۰۰ متر حفر میکنیم تا به هدف برسیم. اگر چیزی پیدا کردیم، خوب است؛ اگر پیدا نکردیم، بیچارهتر میشویم. توکل به خدا، کار در معدن بسیار سخت و دشوار است.»
نیازمحمد، دانشآموخته ادبیات فارسی و باشنده شهر فیضآباد، در معدن طلای قریه «کاکان» ولسوالی ارگوی بدخشان کار میکند. وی میگوید: «پدرم معلم بود و هر کدام ما مصروفیتی داشتیم و زندهگی را پیش میبردیم؛ ولی تغییرات نظام باعث شد که همان درامد کوچک خود را نیز از دست بدهیم. مجبور شدم که به این قریه دورافتاده جهت کار و غریبی بیایم تا پول دو نان را به خانه ببرم.»
به قول نیازمحمد، کار در معادن بسیار سخت است، ولی آنان برای پیدا کردن لقمه نانی ناچارند این کار را ادامه بدهند. روزهایی که نیازمحمد در این معدن طلا پیدا میکند، درامدش تا ۷۰۰ افغانی میرسد. روزهایی که او طلا یافت نمیتواند، صاحب کارش ۳۰۰ افغانی برایش میپردازد. این باشنده فیضآباد از حکومت سرپرست طالبان میخواهد که زمینه کار را برای جوانان تحصیلیافته فراهم کند تا از بیچارهگی و بیسرنوشتی نجات یابند.
عبدالقهار، مسوول یکی از کارگاههای معدنکاری در ولسوالی یفتل پایان است. وی میگوید که پس از سقوط نظام پیشین، مردم در حالت بسیار بد و فقر به سر میبرند. وی میافزاید: «مردم نمیدانند چه کنند و به کجا بروند. افراد مختلف، مانند کارمندان ادارات ملکی و نظامی و حتا متخصصان، جهت کار به گارگاه معدن میآیند. برخی آنها پولهای کمی را خودشان سرمایهگذاری میکنند که با کندن تونل گاهی رگههای طلا را پیدا میکنند و گاهی بعد از مدتی کار، رگهها را پیدا نمیکنند و افسرده میشوند و دست خالی برمیگردند. باید در یک معدن کم و زیاد شش ماه تا یک سال کار کنند تا به مواد برسند.»
عبدالقهار برای افراد تازهوارد و بدون تجربه در بدل یک روز کار ۳۰۰ تا ۴۰۰ افغانی میپردازد. وی میگوید که زمستان است و کار در معدن دشوار شده است.
بدخشان از جمله ولایتهای افغانستان است که معادن زیادی در خود جا داده است. براساس معلومات وزارت معدن و پترولیم، در بدخشان سه نوع متفاوت معادن (بزرگ، متوسط و کوچک) وجود دارد. مطابق سرویهای انجام شده، مشهورترین معادن در این ولایت عبارتاند از لاجورد، طلا، لعل، الماس، آهن و مس.
فقر و بیکاری در بدخشان؛
جوانان تحصیلکرده به معدنکاری رو آوردهاند
با تسلط طالبان بر کشور، تعداد زیادی از جوانان بیکار شده و به کارهای شاق و خلاف تخصص روآوردهاند. این جوانان میگویند که بیکاری، فقر و تنگدستی مجبورشان کرده است که از شهرها به دهکدههای دوردست جهت کار در معادن طلا بروند.
لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=6029
- نویسنده : احمد تاتشهری
- ارسال توسط : afghanistan
- 388 بازدید
- بدون دیدگاه