رسانههای افغانستان یکی از دستاوردهای مهم و قابل حساب دو دهه گذشته است که با اندیشه روشن، قربانیهای بیشمار، وجدان بیدار و تلاش شبانهروزی به دست آمده است. این رسانهها در جریان ۲۰ سال گذشته با وجود تحمل مشکلات فراوان، رسالت و مسوولیت خویش را برای تمرین مردمسالاری، مشق دموکراسی و تقویت آزادی بیان به نکویی ادا کردند و چون سربازان میدان جنگ، به نبرد با تاریکی رفتند و در این راه فداکاریها و جاننثاریها بیشماری کردند. افتخارات مهم را برای افغانستان و تاریخ کشور کمایی کردند که هیچ چشم حقیقتبین نمیتواند از این دستاوردهای ارزشمند چشمپوشی کند.
با این حال کاستیها و انتقادات زیادی نیز علیه رسانهها وجود دارد. گسترش افراطیت، ترویج خشونت و تبعیض و نقش منفی برخی از رسانهها را نیز نمیتوان نادیده گرفت و با چشمان بسته همه کنشهای غیرمنطقی و خلاف اصول و ارزشهای آزادی بیان آنان را که حرمت زبان و اندیشه را پاس نداشتند، تأیید کرد. به رغم همه نابهسامانیها، در شورهزاری که نهالی جز نگونبختی، جهل و افراطیت نمیروید، روییدن و شکوفه کردن این کمینه، ستایش و دلیل فراوانی برای حمایت دارد.
باید گفت که پس از سقوط دور نخست حاکمیت طالبان، زمینه و فرصت اندیشیدن و بیان آزاد بار دیگر فراهم شد. قانون اساسی پسابن آزادیهای مدنی و حقوق شهروندان را از تعرض مصون کرد و بر گسترش مطبوعات آزاد، مستقل و کثرتگرا تأکید ورزید. به یمن حضور جامعه جهانی و استقرار نظم نیمهجان دموکراسی، رسانهها پس از سالیان زیاد مجال نفس کشیدن و آزادی یافتند و در رقابت تنگاتنگ به میدان آگاهی و دانایی رفتند. در تمرین و گسترش ارزشهای نوین، مهمترین و کلیدیترین نقش را ایفا کردند. جوانان و بیدارگران زیادی عاشقانه به این مسلک خدمت کردند. آنانی که سری پرشور و دلی پردرد داشتند، عزم خود را جزم کردند و با سلاح دانش و منطق به کار اطلاعرسانی پرداختند. آزادهگی، آزادی و وارستهگی را سرمشق کار خویش قرار دادند، با مردم بودند، از زبان مردم سخن گفتند، تفکر عدالتمحور و دانایی را ترویج کردند و از سنگر آگاهی و اطلاعرسانی عقبنشینی نکردند. حتا خون قلم بر سجاده ریختند، اما سجده زور به جا نیاوردند و در جهتدهی افکار عامه و بیداری جامعه از هیچ هراسی باک نداشتند و متعهدانه در این راه تلاش کردند.
رسانههای آزاد و کثرتگرا، از مهمترین افتخارات افغانستان در ۲۰ سال پسین است. هرچند امروزه اندکی از نقش رسانهها به دلیل گستردهگی و انفجار اطلاعات در دنیای مجازی و رشد بیپیشینه تکنالوژی کاسته شده، اما رسالت و دقت در امر آگاهیدهی دقیق، نقش آنها را کماکان حفظ کرده است.
حکومتهای گذشته، همهساله روز جهانی مطبوعات را گرامی میداشتند، به گردش آزاد اطلاعات فخر میفروختند، افزایش شمار رسانهها را اعلام میکردند و از قانون دسترسی به اطلاعات و قانون رسانههای همهگانی سخن میزدند. امسال در حالی روز جهانی مطبوعات گرامیداشت میشود که تقریباً اکثریت روزنامهنگاران، خبرنگاران، صاحبان رسانهها و اهل مطبوعات به دلیل وضع محدودیتهای گسترده طالبان، ترس از بازداشت و کشتارهای هدفمند، افغانستان را ترک کردهاند. رسانههای محلی در بیشتر ولایتها در پی سقوط سیاسی و اقتصادی و افزایش فشار از سوی طالبان، بسته شدهاند.
از آغاز تسلط طالبان، رسانهها با مشکلات اقتصادی، عدم دسترسی به اطلاعات، بازجویی در مورد پخش و نشر اطلاعات و نبود قانون مدون و قابل تطبیق مواجهاند. نهتنها اجازه پخش و نشر اطلاعات آزاد را ندارند، بلکه با نشر هر خبری مورد مواخذه نیز قرار میگیرند. براساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، افغانستان در ردهبندی جهانی آزادی رسانهها در سال ۲۰۲۲ میلادی، با گرفتن ۳۸ امتیاز از میان ۱۸۰ کشور، در جایگاه ۱۵۶ قرار گرفته است. این ردهبندی نشان میدهد که افغانستان در سال ۲۰۲۲، ۳۴ پله سقوط کرده است.
بیشتر از ۸۰ درصد زنان خبرنگار، شغلشان را از دست دادهاند. دورنمای رسانهها و چشمانداز آنها دچار تحول نابهسامان و تغییر منفی شده است. فضایی برای دگراندیشی وجود ندارد. همه باید بهسان طالبان بیندیشند. هر کسی غیر آنان اندیشید، دشمن است. برای همین خبرنگاران در طول هشت ماه گذشته، یکی از آسیبپذیرترین گروههای صنفی در کشور بودهاند. شماری از خبرنگاران تا سرحد مرگ شکنجه و بازجویی عقیدتی شدهاند. در تازهترین مورد، خالد قادری، خبرنگاری در هرات، به اتهام نوشتن یک دیدگاه فیسبوکی، بدون طی مراحل محاکم ثلاثه به تحمل یک سال حبس از سوی طالبان محکوم شده است.
پخش و نشر سریالهای خارجی، نشر برنامههای موسیقی و حضور زنان در رسانهها منع شده است. هیچ خبر و گزارشی در رسانههایی که از داخل کشور فعالیت میکنند، بدون اجازه دستاندرکاران وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان و استخبارات این گروه اجازه نشر نمییابد. رسانههای چاپی از فعالیت در داخل کشور باز ماندهاند و پاسخگویی در مقابل درخواست اطلاعات رسانهها وجود ندارد. به رسانهها به چشم دشمن نگریسته میشود. فضای بسته، محدودیتهای گسترده، ممنوعیت آزادی بیان و اندیشه، گلوی رسانهها را بیشتر از هر وقت دیگری میفشارد و تیغ تیز طالبان حنجره گویای رسانهها را خونآلود ساخته است. فضای سرکوب، اختناق و رعب وحشتناکی در میان رسانهها حاکم شده است. کمتر خبرنگار خطر پیشه میکند و برای پخش و نشر خبری که خلاف منافع طالبان باشد، جرئت به خرج میدهد. حداقل این کار اگر از سوی خبرنگار صورت بگیرد، صاحب رسانه از نشر آن ابا میورزد؛ چون برایش در عرصههای مختلف هزینه دارد.
برای آزادی رسانههای کشور از مشروطه تا حال روشنفکران و دگراندیشان کشور، روشنگری کرده و قربانی دادهاند. آنها عدالت، دموکراسی و خرد را رهنمای خویش قرار داده و برای رسیدن به جامعهای آزاد، متکثر و توسعهیافته قلم و قدم زدهاند. این بر اهل رسانه است که با حمایتشان از رسانهها، از فروپاشی کامل آنها جلوگیری کنند.
راه آزادی و دانایی همیشه دشوارگذر بوده است و رسانهها نباید با تندبادهای زمانه از جا بلرزند و دست از بیدارسازی و آگاهیدهی بردارند. آنها باید مشعل دانایی، روشنگری و عدالتمحوری را نگهدارند و تسلیم سیاهی، جهل و جعل نشوند.
تیغ سانسور بر گلوی آزادی بیان
رسانههای افغانستان یکی از دستاوردهای مهم و قابل حساب دو دهه گذشته است که با اندیشه روشن، قربانیهای بیشمار، وجدان بیدار و تلاش شبانهروزی به دست آمده است. این رسانهها در جریان ۲۰ سال گذشته با وجود تحمل مشکلات فراوان، رسالت و مسوولیت خویش را برای تمرین مردمسالاری، مشق دموکراسی و تقویت آزادی بیان به […]
- نویسنده : امین کاوه
- ارسال توسط : afghanistan
- 483 بازدید
- بدون دیدگاه