• امروز : شنبه, ۱۵ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 4 May - 2024
3
غیبت مردم افغانستان در نشست‌های منطقه‌ای؛

اولویت‌های جامعه چیست؟

  • کد خبر : 9529
  • 19 ثور 1402 - 5:14
اولویت‌های جامعه چیست؟
در مذاکرات منطقه‌ای و حتا مذاکره‌ای که سازمان ملل مبتکر آن بود، کشورها هر کدام اولویت‌های خود را دنبال کردند. در نشست سازمان ملل در دوحه، کشورهای منطقه از تروریسم و مواد مخدر صحبت کردند و کشورهای غربی از حقوق بشر از جمله حقوق زنان حرف زدند. در نشست وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای در دهلی نو هم هند از ضرورت مبارزه با هرا‌س‌افکنی و تروریسم گپ زد و پاکستان از نیاز به تعامل با طالبان. پس از این هم وضعیت مشابه خواهد بود؛ زیرا کشورها براساس منافع ملی خود اولویت‌های خود را تعریف و در قالب سیاست خارجی آن را دنبال می‌کنند. این اولویت‌بندی‌ها همواره به نفع مردم افغانستان نیست. چه بسا که در این نشست‌ها و مجالس، منافع کشورهای متخاصم و گاه کشورهای دوست، در رابطه به مساله افغانستان، باهم تعارض و تضاد دارند. بنابراین، چشم‌داشت به این‌که خارجی‌ها اولویت‌های خود را براساس منافع مردم افغانستان تعریف و دنبال کنند، عبث و غیرواقع‌بینانه است. از آن‌جایی که تب‌وتاب سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای منطقه و جهان در رابطه به مساله افغانستان بالاتر رفته است، مردم افغانستان و نخبه‌گان سیاسی آن دیگر وقتی برای از دست دادن و تلف کردن ندارند. اکنون زمان تصمیم‌گیری و اولویت‌بندی خواست‌ها و منافع است.

از آن‌جایی که فاصله بین مردم و نخبه‌گان سیاسی در تبعید زیاد است و نمی‌توانند باهم ارتباط مستقیم برقرار کنند، رسانه‌ها می‌توانند نقش رابط را بازی کنند.‌ رسانه‌های آزاد ـ آن‌هایی که محتوا و خط نشراتی‌شان توسط طالبان تعیین نمی‌شود ـ با برجسته کردن اولویت‌های مردم افغانستان، می‌توانند در این مورد کمک کنند. این امر با تهیه و نشر گزارش‌های نوشتاری و تصویری ـ صوتی، تحلیل وضعیت و ترسیم چشم‌انداز آینده با درنظرداشت درس‌هایی که از گذشته آموخته شده، ممکن است. در کنار آن، رسانه‌ها می‌توانند برای این‌که خواست نخبه‌گان سیاسی خارج‌نشین و مردم افغانستان در داخل کشور را به هم نزدیک کنند، یا حداقل سیاست‌مداران را در جریان خواست‌ها و نیازهای اساسی جامعه قرار دهند، میزگردها و مصاحبه‌های آنلاین برگزار کنند. در کنار برگزاری میزگردها و دعوت سیاست‌مداران و مردم افغانستان در تلویزیون‌های آزاد، پلتفارم‌های صوتی نظیر توییتراسپس و کلب‌هوس یا پلتفارم تصویری زوم می‌توانند گزینه‌های خوبی برای این کار باشند.
بدون شک مردم افغانستان ـ چه سیاست‌مدار و چه غیرسیاست‌مدار ـ صاحبان اصلی این کشورند. اگر آینده‌ای هم برای افغانستان ترسیم می‌شود، این آینده باید براساس نیازها، اولویت‌ها و منافع مردم کشور ترسیم شود. اکنون اما نشست‌ها بدون حضور افغان‌ها برگزار می‌شوند و منافع و اولویت‌های آنان نیز مورد توجه قرار نمی‌گیرد. کشورهای منطقه و قدرت‌های جهان نیز از سر انسان‌دوستی منافع مردم افغانستان را اولویت نمی‌دهند. بنابراین، در بحبوحه موجی از نشست‌ها و کنفرانس‌ها، اولویت‌ها و منافع کلان مردم افغانستان تعیین شود و برای تحقق آن‌ها تلاش جمعی صورت گیرد.
چیزی که طالبان در افغانستان به نام «امارت اسلامی» ساخته‌اند، نه رضایت و منافع مردم را تامین می‌تواند و نه افغانستان را از انزوای شدید بین‌المللی نجات می‌دهد. حتا نتوانسته رضایت کشورهای حامی خود را فراهم آورد. این تشکیلات نظامی که اکنون بر ادارات غیرنظامی نیز چنبره زده و اقتصاد و فرهنگ را در چنگال گرفته، در نزدیک به دو سال گذشته روزبه‌روز وضعیت کشور را بدتر کرده است. امنیت که دهه‌ها است در افغانستان وجود نداشته، اکنون گم‌شده اصلی است. مردم دیگر نه در مساجد و جاده‌ها احساس امنیت می‌کنند و نه در خانه‌های خود. کسی نمی‌داند چه وقت جنگ‌جویان و فرماندهان نظامی طالبان با اسلحه وارد خانه‌ای می‌شوند و بر زنی یا کودکی تعرض و تجاوز می‌کنند. کسی نمی‌داند که چه وقت محتسبان شلاق‌به‌دست طالبان از راه می‌رسند و مردم را به دلیل‌های واهی و غیرمنطقی، توهین و شکنجه روحی و جسمی می‌کنند. معلوم نیست چه وقت جنگ‌جویان طالب کسی را اختطاف می‌کنند و در بدل پول پس از مدتی شکنجه رها می‌کنند یا در نهایت جانش را می‌ستانند. مردم همچنان نمی‌دانند که چه وقت گروه‌های تروریستی‌ای که زیر ریش طالبان هر روز چاق‌تر می‌شوند، حمله‌ای را علیه تجمعات غیرنظامی در مساجد و جاده‌ها یا ورزشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها راه‌اندازی می‌کنند و جوی خون جاری می‌سازند. این وضعیت، مردم را در ترس مدام قرار داده است. دیگر هیچ‌جا در داخل جغرافیای افغانستان امن نیست.
اوضاع فرهنگی و اقتصادی کشور نیز روبه‌راه نیست. متولیان خودخوانده عرصه فرهنگ، عملا علیه فرهنگ ایستاده‌اند. با نمایش‌ مزخرف رنگ‌آمیزی پل‌سوخته و بررسی وضعیت بهداشت رستورانت‌ها و شیرینی‌فروشی‌ها، فرهنگ رسانه‌ای را به ابتذال کشانیده‌اند. با حذف واژه‌گان زبان فارسی از لوحه‌ها و بنرها، عملا علیه فرهنگ بخش بزرگی از مردم افغانستان ایستاده‌اند. با مجبور کردن مردم به خوردن روزه و عید گرفتن، به فرهنگ دینی‌ـ‌‌مذهبی مردم لگد می‌زنند.‌ زنان را از حمام کردن منع کرده‌اند، اما تنبان خود را می‌شویند و بالای میز کار بانک هموار می‌کنند تا خشک شود. مهم‌تر از همه این‌که مسیر آموزش را تحریف کرده‌اند و هر روز بیش از دیروز تلاش می‌کنند وضعیت آن را بدتر بسازند. بنابراین، در حوزه فرهنگ هم هیچ چیزی سر جایش نیست.
اقتصاد کشور هم بدترین روزهایش را سپری می‌کند. مردم نانی برای خوردن ندارند، اما طالبان که خود را ساده‌زیست معرفی می‌کردند، چهاردست‌وپا روی منابع مادی افتاده‌اند و حتا پاسپورت و تذکره را به بهای چندده‌برابر بالای مردم می‌فروشند. چرخ کارخانه‌ها از کار افتاده‌اند و تولید داخلی کاهش یافته است، به جز تریاک. کمک‌هایی که نهادهای خارجی و بین‌المللی آن‌ها را برای مردم افغانستان تدارک می‌بینند، هم در نهایت به دست طالبان مدیریت می‌شود. این گروه بخشی از آن را باج می‌گیرد، قسمتی را به جنگ‌جویان خود زیر نام افراد مستحق می‌دهد و در نهایت اگر اندکی به مردم رسید، مانند آرد WFP که در بامیان، دایکندی و غزنی توزیع شده، غیرقابل استفاده و کرم‌زده است یا مانند آن‌چه از ولایت غور گزارش شد، کمک‌ها را از خانه‌های مردم با زور اسلحه می‌گیرند تا یک نمایش دیگر راه بیندازند.
این وضعیت برای همیشه نمی‌تواند دوام کند. امکان ندارد که کشور بدون مدیریت و الله توکلی برای همیشه پیش برود. ممکن روزی امریکا از ارسال بسته‌های دالر خسته شود و آن زمان بهای افغانی نیز سقوط کند. از آن‌جایی که «تغییر» و «مردمی» بودن در قاموس طالبان وجود ندارد و آن‌ها قدرت و کشور را «خداداد» می‌پندارند، بر نخبه‌گان سیاسی و مردم افغانستان است که در میانه موجی از کنفرانس‌ها و نشست‌های بین‌المللی و منطقه‌ای در رابطه به کشور، اولویت‌های نزدیک و دور را خود را براساس واقعیت‌های جامعه افغانستان و جغرافیای کشور تعیین نمایند و آن را از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و مذاکرات مستقیم با سیاست‌مداران کشورهای دخیل در قضایای کشور، دنبال کنند. طالبان مردم افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسند و اگر گاهی باب مذاکره را باز می‌کنند، با خارجی‌ها است. بنابراین، توحید خواست‌ها و دسته‌بندی کردن اولویت‌های مردم افغانستان در این شرایط مهم‌تر از هر چیزی است. هرچند این کار ساده نیست، اما همین حالا وقت کار است. این فصل کار ممکن است برای همیشه وجود نداشته باشد و در آن صورت مردم کشور یک بار دیگر با عمل انجام‌شده مواجه شوند که براساس منافع کشورهای متخاصم رقم خورده است. این کار دشوار همین حالا باید انجام شود. غیبت مردم افغانستان و منافع آن‌ها در نشست‌های منطقه‌ای، وضعیت را پیچیده‌تر خواهد کرد و دامن ناامنی و سیه‌روزی را درازتر خواهد ساخت.
بنابراین، اولویت‌ها و منافع مردم افغانستان باید تعیین و چشم‌انداز سیاسی و اقتصادی آینده ترسیم شود. این اولویت‌ها و منافع توسط رسانه‌ها و سیاست‌مداران با گرداننده‌گان نشست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در میان گذاشته و نسبت به غیبت مردم به آن‌ها هشدار داده شود و فشارهای ممکن از مسیرهای مختلف وارد گردد تا کشور به مسیر درست آن هدایت شود. این دردها باید روزی پایان یابد و بدون برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی‌ منافع مردم افغانستان و چشم‌انداز سیاسی و اقتصادی، پایانی برای آن متصور نیست.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=9529

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.