افغانستان به عنوان کشور مستعد سوانح طبیعی مانند زمینلرزه، سیل، خشکسالی، زمینلغزش، ریزش بهمن و سوانح انسانساخت شناخته میشود. زمینلرزهها، بهویژه در شرق و شمالشرق افغانستان مکرر رخ میدهد. در شمال و شمالشرقی رخداد زمینلرزهها اغلب باعث زمینلغزش هم میشود. سیلابها در فصل بهار، هنگامی که برف شروع به ذوبشدن میکند و بارندهگی شدید است، بهویژه در اثر تغییرات اقلیمی در جنوب و جنوبشرقی با وقوع خشکسالیهای اخیر تشدید هم شده است.
با توجه به پتانسیل بالای رخداد مخاطرات طبیعی در این کشور و همچنین آسیبپذیری شهرها و روستاهای افغانستان و موقعیت روستاها و شهرها در نزدیکی مناطق مخاطرهخیز، هر زمانی که زلزله، زمینلغزش، سیل و ریزش بهمن رخ دهد، از نظر احتمال مرگ و ویرانی گسترده مورد توجه است.
از سال ۲۰۰۰ تاکنون، تعداد ۶ زمینلرزه با بزرگای بیش از ۶٫۵ در افغانستان رخ داده است. مهمترین آنها زلزله ۲۶ اکتوبر ۲۰۱۵ (۴ آبان/عقرب ۱۳۹۴ شمسی) با بزرگای ۷٫۵ در هندوکش بود که در ژرفای ۲۱۲ کیلومتری رخ داد و احتمالاً به همین دلیل تخریب شدیدی در پهنه کانونی ایجاد نکرد؛ ولی از ۴۰۰ کشته گزارششده آن، حدود ۱۵۰ کشته در افغانستان و بیشتر کشتههای دیگر به روستاهای پاکستان مربوط بود. در عوض، پهنه وسیعی از شمال هند تا چین، تاجیکستان، پاکستان، ترکمنستان و شرق ایران، این زلزله را حس کردند. علیرغم نسبتاً کمجمعیتبودن پهنه کانونی، حدود ۴۰۰ نفر کشته از این زمینلرزه گزارش شد.
مرزهای فعال ورقههای تکتونیکی، افغانستان را از غرب، جنوب و شرق احاطه کرده است. به سمت غرب، ورقه عربی نسبت به اوراسیا با سرعت حدود ۳ سانتیمتر در سال به سمت شمال حرکت میکند. مرز فعال ورقه عربی، از منطقه زاگرس در جنوبغربی ایران میگذرد. در افغانستان روندهای اصلی گسله شامل چندین سیستم گسله امتداد لغز با راستایی تقریباً شمالشرقی – جنوبغربی (مانند گسل چمن) در شرق و در شمال، مجموعهای از گسلهای فشاری و همچنین امتداد لغز شرقی – غربی (مانند گسل هریرود) است. در شرق، ورقه هند نسبت به اوراسیا با سرعت حدود ۴ سانتی متر در سال به سمت شمال حرکت میکند. لرزهخیزترین ناحیه افغانستان، ناحیه هندوکش در شمالشرقی این کشور است. تغییر شکل در اینجا در راستای نواری از گسلهای با راستای شمال – شمالشرقی و گسلهای امتداد لغز چپگرد با لرزهخیزی فراوان مشخص میشود.
بیشترین زمینلرزههای شدید افغانستان در شمالشرق آن رخ میدهد. زمینلرزههای این ناحیه معمولاً ژرف و در ارتباط با پهنه برخورد شمال ورقه هند و زیر راندهگی آن به زیرورقه اوراسیا است که در زیر کوههای هندوکش و پامیر گسترش مییابد. پهنهبندی خطر زمینلرزه انجام شده است، ولی تدقیق نقشههای خطر با مشکل دادههای زمینشناسی و زلزلهشناسی مورد نیاز برای تولید مدلهای دقیق خطر زلزله مواجه است. با این حال، چنین کاری توسط گروههای مختلف تخصصی در ایران، اروپا و امریکا در حال انجام بوده است. دادههایی که در دسترس است، شامل لرزهخیزی تاریخی و میزان لغزش روی گسلهای اصلی فعال است. تدوین کاتالوگ زمینلرزههای افغانستان توسط نگارنده این یادداشت و همکارانش در پروژه مدل زمینلرزه خاورمیانه GEM-EMME صورت گرفت و دادههای دستگاهی عمدتاً بین سال ۱۹۶۴ تا ۲۰۰۶ تصحیح و در ژورنال بینالمللی زلزلهشناسی در اروپا منتشر شد. گسل چمن، مهمترین گسلی است که از ۱۰ کیلومتری غرب کابل عبور میکند و با میزان لغزش ۱۰ میلیمتر در سال است. در ۵۵ کیلومتری شمالغرب کابل، شهر چاریکار در پهنه گسل چمن و در مجاورت یکی از قطعات سامانه گسلی هریرود با میزان لغزش ۲ میلیمتر در سال قرار گرفته است. سامانه گسلی چمن بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر طول دارد. این سامانه گسلی از ناحیه هندوکش در شمالشرقی افغانستان تا جنوبغربی و از شرق افغانستان به غرب پاکستان میرسد. چندین زمینلرزه بزرگ تاریخی روی این پهنه گسله رخ داده است. زمینلرزه ۱۵۰۵ میلادی (۳ صفر ۹۱۱ هجری قمری، ۶ ژوئیه/جولای ۱۵۰۵)، با بزرگای تخمین زده شده ۷٫۳ در نزدیکی کابل رخ داد و حدود ۵۰ کیلومتر گسیختهگی سطحی و چند متر تغییر مکان قائم ایجاد کرد. در کابل، این زلزله دیوارهای قلعهها و باغها را خراب کرد. شهر پغمان به کلی ویران شد و ۷۰ تا ۸۰ نفر کشته شدند. این تشخیصهای زلزلههای تاریخی ناشی از کوششهای زندهیاد پروفسور نیکلاس آمبراسیز در دانشگاه امپریال کالج لندن بوده است که نتیجه بخشی از آن را در سال ۲۰۰۳ با پروفسور راجر بیلهام منتشر کردند. قطعهای از سامانه گسله چمن که دقیقاً از غرب کابل عبور میکند، از شهر پغمان میگذرد و آن را گسل «پغمان»، به عنوان بخشی از سامانه گسلی چمن نامیدهاند. با در نظرگرفتن توزیع جمعیت در پهنه غربی کابل، میتوان برآورد کرد که دستکم حدود یک میلیون نفر از اهالی این شهر در حریم حوزه نزدیک گسل پغمان (بخشی از سامانه گسلی چمن) زندهگی میکنند. در سالهای اخیر کابل شاهد چندین زلزله خفیف بوده که مرکز آن پغمان اعلام شده است. عکس از شبکههای اجتماعی
زمین لرزه تاریخی ۱۸۹۲ میلادی در ناحیه چمن، در حدود ۹۰ کیلومتری شمالغربی کویته پاکستان، در نزدیکی مرز پاکستان و افغانستان رخ داد؛ جایی که باعث تغییر شکل و دفرمهشدن/دیگرریختشدن راه آهن تازه راهاندازی شده کویته شد. زلزله ۱۹۷۵ به بزرگای ۶٫۸ نیز در منطقه گسله چمن، نزدیک به مرزهای افغانستان رخ داد و باعث ایجاد خسارت جزئی در کویته شد.
در افغانستان در سال حدود ۱۵۰ زمینلرزه با بزرگای بیش از ۴ رخ میدهد. براساس آمار لرزهخیزی در دو دهه گذشته در افغانستان، میتوان برآورد کرد که احتمال رویداد زلزلههایی با بزرگای بین ۶ تا ۷ به طور متوسط حدود یک رخداد در سال است و میتوان برآورد کرد که در هر دهه، یک تا دو زمینلرزه با بزرگای بیش از ۷ در این کشور رخ میدهد.
براساس گزارش اداره ملی احصائیه و نفوس دولت افغانستان در سال ۱۳۹۸ شمسی، جمعیت این کشور افزون بر ۳۲ میلیون و ۲۲۵ هزار نفر تخمین زده شده است. شهر کابل با ۴ میلیون و ۲۷۰ هزار نفر جمعیت، پایتخت و پرجمعیتترین شهر این کشور است.
در افغانستان سه شهر پرجمعیت بعدی، قندهار ۶۱۴ هزار نفر، هرات ۵۵۶ هزار نفر و مزار شریف ۴۷۰ هزار نفر جمعیت دارند. افغانستان کشوری است که هنوز ۷۵ درصد از جمعیت آن در روستاها زندهگی میکنند. اولویتهای ریسک زلزله و سوانح طبیعی و مدیریت بحران که از نظر پراکندهگی جمعیت و موقعیتهای متمرکز جمعیتی در این کشور قابل ذکر است، عبارت است از:
اول، موقعیت شهر کابل و جمعیت بیش از ۴ میلیون نفری آن و نزدیکی آن به پهنههای گسل چمن و تلاقی دو پهنه گسله چمن و هریرود (در محدوده چاریکار)، از نظر ریسک یک زمینلرزه مخرب در آینده قابل توجه است. اکنون بیش از ۵۰۰ سال است که زمینلرزه مهمی، بعد از زلزله پغمان رخ نداده است. بررسی این سکوت لرزهای روی پهنه گسله در نزدیک پهنه پرجمعیت کابل بسیار حایز اهمیت است. باید مطالعه و مشخص شود که بازگشت زمینلرزههای بزرگ روی قطعات گسله در نزدیکی کابل دقیقاً چقدر است. بر آن اساس، میتوان دریافت که بازگشت احتمالی رخداد زلزله بعدی را با احتمال بیشتر در چه زمانی میتوان انتظار داشت.
نکته دوم، وجود بافت فرسوده گسترده، بهویژه در روستاهای افغانستان است. سه چهارم مردم افغانستان در بافت روستایی و آسیبپذیر زندهگی میکنند. ساکنان در شهرها هم در ساختمانهای جدیدی ساکن هستند که بر مبنای آییننامه لرزهای خاص و معیاری احداث نشده است. از این دیدگاه، پیشنهاد میشود تا برای احداث ساختمانهای جدید از آییننامه زلزله با کد ۲۸۰۰ در ایران استفاده شود تا به تدریج از احداث ساختمانهای آسیبپذیر اجتناب شود.
خوشبختانه، متخصصان افغانستانی خوبی در سالهای اخیر پرورش یافته و مانند مهندس ابراهیم جعفری با سطح دانش و سواد بالا در زمینه دانش زمینشناسی و ژئوتکنیک در حال خدمت به کشور خود هستند. همچنین داکتر محمد قاسم حیدری در زمینه مدیریت بحران به عنوان معاون وزارت حوادث کوشش مهمی برای کاهش ریسک در افغانستان سامان داده است. در حال حاضر نیز یکی از دانشجویان من بهنام خانم مریم عطشانی در حال انجام تز دکترای خود در زمینه مخاطره زلزله در شمالشرق افغانستان در دانشگاه تهران به راهنمایی من است. به باور من، پرورش نسل جدید متخصصان افغانستان که مسلط به علم و فناوریهای نوین هستند، مهمترین راه برای دستیابی به هدف کاهش ریسک و کمکردن آسیبپذیری در افغانستان است.
یک میلیون نفر در کابل در حریم گسل زلزله زندگی میکنند
افغانستان به عنوان کشور مستعد سوانح طبیعی مانند زمینلرزه، سیل، خشکسالی، زمینلغزش، ریزش بهمن و سوانح انسانساخت شناخته میشود. زمینلرزهها، بهویژه در شرق و شمالشرق افغانستان مکرر رخ میدهد. در شمال و شمالشرقی رخداد زمینلرزهها اغلب باعث زمینلغزش هم میشود. سیلابها در فصل بهار، هنگامی که برف شروع به ذوبشدن میکند و بارندهگی شدید است، […]
- نویسنده : پروفسور داکتر مهدی زارع - استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی
- ارسال توسط : afghanistan
- 1029 بازدید
- بدون دیدگاه