• امروز : یکشنبه, ۹ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 28 April - 2024
5

نقش معادن در جنگ و صلح افغانستان

  • کد خبر : 4544
  • 22 جوزا 1400 - 20:54
نقش معادن در جنگ و صلح افغانستان

با گذشت زمان طولانی از آغاز مذاکرات صلح میان گروه طالبان و دولت، امیدهایی که برای یک افغانستان آرام شکل گرفته بود، اینک جایش را به یأس و ترس داده است. این روزها که روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان ادامه دارد، قتل‌های هدفمند و سقوط ولسوالی‌ها چشم‌انداز صلح افغانستان را تیره‌تر از هر زمان […]

با گذشت زمان طولانی از آغاز مذاکرات صلح میان گروه طالبان و دولت، امیدهایی که برای یک افغانستان آرام شکل گرفته بود، اینک جایش را به یأس و ترس داده است. این روزها که روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان ادامه دارد، قتل‌های هدفمند و سقوط ولسوالی‌ها چشم‌انداز صلح افغانستان را تیره‌تر از هر زمان دیگری کرده؛ اما آنچه برای من به‌ عنوان دانش‌آموخته حوزه جیولوجی و معدن قابل بررسی است، نقش معادن و منابع طبیعی در جنگ و صلح است. بدون شک، آغاز، ادامه و ختم جنگ و اینک موفقیت و عدم موفقیت پروسه صلح عوامل بسیاری دارد که نقش ژئوپلیتیکی افغانستان از رهگذر معادن و منابع غنی طبیعی در بازی جنگ و صلح غیرقابل ‌انکار است.
جیولوجی ما چه می‌گوید؟
فکر می‌کنم درک جیولوجی افغانستان، ما را نسبت به آینده هوشیارتر و آگاه‌تر می‌کند. وقایعی که ۶۵۰ میلیون سال قبل اتفاق افتاد، اهمیت ژئوپلیتیکی افغانستان را تعیین کرد. افغانستان امروز، نتیجه برخورد دو پلیت بزرگ هند و اوراسیا است که ۶۵۰ میلیون سال قبل صورت گرفت. منابع و معادن باارزشی که امروز در افغانستان خوابیده است، نیز حاصل سازوکارهای جیولوجیکی آن زمان است. امروز افغانستان بهترین خاک دنیا را دارد. چهارده عنصر نادر که به نام عناصر کمیاب نیز یاد می‌شود، در خاک افغانستان وجود دارد. لیتیم افغانستان یگانه منبع موترهای برقی آینده جهان است. طبق آمارهای وزارت معادن و پترولیم، به طور تخمینی در افغانستان ۱.۴ میلیون متریک تن منرال‌ خاکی کمیاب وجود دارد. هم‌چنان ۳.۵ میلیون متریک تن منرال نادر‌ دیگر نیز وجود دارد که شامل مقدار زیاد منرال‌های نادر منطقه «خانشین» ولایت هلمند -جایی که سال‌ها میدان نبرد بود- می‌شود. عناصر نادر خاکی نقش تعیین‌کننده در تکنولوژی امروز دارد. تلفن‌های هوشمند، کمپیوترها، تکنولوژی لیزری، موترهای برقی، فضاپیماها و انواع سلاح‌های پیش‌رفته هایدروجنی وابسته‌گی شدیدی به عناصر کمیاب دارد. با این‌ حال، جیولوجی افغانستان دو مسیر را مشخص کرده است: تهدید و فرصت. به ‌عبارت ‌دیگر، منابع منرالی و معادن افغانستان هم تهدید است همان‌گونه که بود و هم فرصت؛ تهدید و فرصت برای آبادی و صفحه جدید زنده‌گی برای باشنده‌گان این سرزمین.
جنگ افغانستان از رهگذر معادن
اولین اقدامات رسمی و فنی برای اکتشاف و تفحص معادن افغانستان از دهه پنجاه و شصت میلادی با اشغال افغانستان توسط شوروی سابق آغاز شد. اطلاعات هرچند ابتدایی و اما بسیار مفید و محرمانه‌ توسط روس‌ها از منابع منرالی افغانستان تهیه و بیش‌تر به خارج از کشور انتقال داده شد. بعدها، کشورهای دیگر چون آلمان و بریتانیا نیز با روس‌ها در جهت تهیه نقشه‌های جیولوجیکی و اکتشاف معادن در بخش‌هایی از افغانستان همکاری داشتند. با افزایش جنگ‌ علیه شوروی و پس‌ از آن افتادن افغانستان در باتلاق جنگ‌های داخلی، روند اکتشاف معادن در این کشور متوقف شد؛ اما در عصر پس از طالبان، امریکا به گونه‌ جدی و به ‌صورت یک‌جانبه بالای منابع منرالی افغانستان تحقیق انجام داد.
در این شکی وجود ندارد که همواره منابع منرالی در افغانستان به حیث منبع تمویل جنگ استفاده ‌شده است. از دهه ۹۰ تاکنون، این روند ادامه دارد. از افراد مسلح غیرمسوول تا گروه طالبان با کنترل معادن و درآمد آن، ماشین اقتصادی جنگ را فعال نگه می‌دارند.
در افغانستان، بین جنگ و منابع منرالی رابطه‌ عمیق دوطرفه وجود دارد. به این معنا که کسانی که در جنگ‌اند از منابع طبیعی به حیث منبع تمویل جنگ استفاده می‌کنند و کسانی که قاچاقبران منابع منرالی‌اند، از جنگ به حیث یک فرصت برای ادامه کار خود استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که با ختم جنگ و آمدن صلح، دیگر فرصت غارت معادن را ندارند، برای همین، با پرداختن بخشی از عواید حاصل از غارت معادن به جنگ‌جویان و جنگ‌سالاران، آتش جنگ را فعال نگه می‌دارند. این را هم باید اضافه کرد که قاچاقبران معادن از باج‌دهی برای بعضی عناصر در داخل حکومت برای سنگ‌اندازی در مسیر صلح، نیز ابایی ندارند.
در بُعد خارجی نیز چنین رابطه‌ای میان باندهای تجاری – مافیایی جهانی و منطقه‌ای و جنگ افغانستان وجود دارد. دور از تصور نیست که شرکت‌های غول‌پیکر صنعتی جهان برای به دست آوردن مواد خام افغانستان با جنگ‌جویان وارد معامله‌ شوند و از فرصت استفاده کنند. به ‌طور مثال، سال‌ها قبل رسانه‌های خارجی گزارش دادند که اریک پرنس، بنیان‌گذار شرکت امنیتی خصوصی «بلک‌واتر» در پی خصوصی‌سازی جنگ افغانستان است که این طرح او از سوی وزارت دفاع امریکا رد شد. خصوصی‌سازی جنگ افغانستان برای یک شرکت امنیتی معنایی جز مفاد ندارد و یکی از منابع این سود، معادن افغانستان است. هم‌چنین، گزارش‌هایی نشر شد که نشان می‌داد از خانشین ولایت هلمند عناصر نادر خاکی توسط گروه طالبان به دلالان خارجی فروخته می‌شد.
به ‌طور قطع می‌توان گفت که جنگ افغانستان در آیینه معادن این کشور -تا زمانی که منافع جنگ‌جویان و قاچاقبران از منابع منرالی افغانستان تأمین شود- یک جنگ تمام‌نشدنی به نظر می‌رسد.
چشم‌اندازها
منابع طبیعی در هر کشوری باعث خلق فرصت‌هایی می‌شود که ممکن است از دریچه‌های دیگر خلق نشود. افغانستان برای مدت‌های طولانی شاهد حنگ و خشونت بوده است؛ اما حرکت‌های اخیر به سوی صلح می‌تواند چهره جدیدی از این کشور جنگ‌زده بیرون دهد و فرصت‌های جدیدی برای انکشاف بشری این کشور که در حال حاضر در پایین‌ترین سطح قرار دارد، فراهم کند. باری رییس جمهور غنی از «تهدید بودن» معادن افغانستان حرف زده و گفته بود که اگر معادن افغانستان درست مدیریت نشود، تبدیل به یک تهدید علیه مردم افغانستان خواهد شد. برعکس، تجربه‎های جهانی نشان می‌دهد که فرصت‌های برخاسته از انکشاف معادن منحصربه‌فرد است. با این دیدگاه و در کنار آن توزیع و گسترش نسبتاً مساویانه منابع منرالی در تمام قسمت‌های افغانستان، می‌توان این کشور را در نقطه مرکزی مبادلات صنعتی آسیا و جهان از منظر منابع طبیعی قرار داد. هم‌چنین نباید فراموش کرد که کشورهای بسیاری وجود دارند که اقتصادشان تحت تسلط استخراج مواد معدنی قرار گرفته است و شاهد افزایش ناامنی‌ها و درگیری‌های مسلحانه بوده‌اند و از «مصیبت منابع» رنج می‌برند. تعداد کمی از افراد جامعه از مزایای استخراج صنایع مستفید شده‌اند؛ در حالی که تعداد بیش‌تری از آن‌ها از اثرات منفی و ناگوار معدن‌کاری رنج می‌برند. انکشاف بشری مبتنی بر اصول عدالت اقتضا می‌کند که محیط و منابع، از جمله منابع طبیعی اساسی، به طور معقول باید مدیریت شود تا فرصت‌ها را برای اقشار محروم مهیا کند.
با توجه به وضعیت کنونی کشور و بازی‌های بزرگ منطقه‌ای در قبال افغانستان، سخت است به زودی شاهد صلح پایدار و معنادار باشیم. آنچه مسلم است، این است که دولت افغانستان هنوز هم بر فساد گسترده اداری فایق نیامده است و این خود باعث می‌شود تا قاچاق معادن و در عقبه آن جنگ ادامه یابد. اگر فرض را بر این بگذاریم که توافقی با گروه طالبان حاصل و توافق‌نامه صلح امضا می‌شود، باز هم صلح واقعی که در آن سکتور معادن قانونی و شفاف شود، خیلی دور از تصور خواهد بود. ممکن است با آمدن صلح، گروه طالبان دست از استخراج غیرقانونی و قاچاق معادن بردارد؛ اما مافیای بزرگ اقتصادی داخلی و خارجی که سال‌ها از جنگ استفاده کرده است، دست از دخالت نخواهد کشید و حتا ممکن است با اجیر کردن افرادی، امنیت و ثبات مناطق استراتژیک معدنی را مختل کند. البته این سناریو هم چیزی نیست که راه‌حل نداشته باشد. مهم‌ترین اصل برای این‌که معادن و منابع منرالی افغانستان از تهدید به فرصت تبدیل شود، مدیریت قوی، سالم و عاری از فساد است. در حال حاضر اما صلح در آیینه معادن و منابع منرالی افغانستان غبارآلود و کم‌رنگ دیده می‌شود.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=4544

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.