• امروز : یکشنبه, ۹ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 28 April - 2024
7

طرح جاده ابریشم جدید چین

  • کد خبر : 7192
  • 18 حمل 1401 - 14:29
طرح جاده ابریشم جدید چین

(یک کمربند یک جاده) مقدمه بیش از دو هزار سال قبل جاده ابریشم با هزاران پیچ‌و‌خم کوهستانی و دشتی به منظور داد‌و‌ستد میان شرق-غرب و جنوب‌-غرب آسیا و اروپا استفاده می‌شد. کالای مشهوری که از چین توسط این جاده به اروپا صادر می‌شد، ابریشم بود. به همین دلیل، اسم ابریشم بالای این راه گذاشته شد. […]

(یک کمربند یک جاده)
مقدمه
بیش از دو هزار سال قبل جاده ابریشم با هزاران پیچ‌و‌خم کوهستانی و دشتی به منظور داد‌و‌ستد میان شرق-غرب و جنوب‌-غرب آسیا و اروپا استفاده می‌شد. کالای مشهوری که از چین توسط این جاده به اروپا صادر می‌شد، ابریشم بود. به همین دلیل، اسم ابریشم بالای این راه گذاشته شد. جاده ابریشم در کنار تسهیل داد‌و‌ستد میان مکان‌های مذکور، به‌عنوان پلی برای تبادل فرهنگ، عقیده‌، رسوم و ارزش‌های جوامع مشمول در این راه تبدیل شده بود.
با این حال چین با نفوس غنی و تولیدات زراعتی متنوع سهم ارزنده و فعالی در جاده ابریشم کهن داشت. اکنون جهان با تحولات و تغییرات مهمی روبه‌رو است که کشورهای مختلف برای نمایش قدرت و توانایی‌های اقتصادی و سیاسی‌شان طرح‌های متنوع و بزرگی در نظر گرفته‌اند. چین که با تحمل و پشت کار شبانه‌روزی به یک کشور پیش‌رفته و شریک اقتصادی مهم برای اکثریت کشورها تبدیل شده است، در حال احیای جاده ابریشم کهن با طرحی بسیار بزرگ و جهانی تحت نام «یک کمر بند یک راه» است که از دو بخش کمربند اقتصادی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است.
این طرح تریلیون دالری یکی از ابتکارهای اساسی چین و یکی از خارق‌العاده‌ترین طرح‌های جهانی بوده که در تاریخ بشریت نظیر خود را نداشته است. این طرح که ۶۵ کشور مختلف جهان را در سه قاره در بر می‌گیرد و هزینه آن بالغ بر چهار هزار میلیارد دالر است، تقریباً ۴٫۴ میلیارد نفر ۶۵ درصد از جمعیت جهان و ۲۱ تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در بر می‌گیرد و شامل ۹۰۰ پروژه مختلف برای ساخت و توسعه خطوط راه آهن‌، بزرگ‌راه‌ها، تونل‌ها و زیر‌ساخت‌های متنوع دیگر برای بهره‌مندی از اقتصاد این کشور‌ها در سراسر آسیا‌، اروپای شرقی و آفریقا می‌باشد. تلاش و اهتمام چین برای پیش‌برد چنین طرح‌های بزرگ، جدا از آن‌که می‌تواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، می‌تواند در سیاست خارجی به چین نقش فعالانه‌تر بدهد. عرصه رقابت چین و امریکا در اقتصاد بین‌الملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشم‌گیر فعالیت‌های اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرت‌ها به‌خصوص ایالات متحده نشان می‌دهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی به بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک مسیر حمل‌و‌نقل بین‌المللی و قابل اتکا با هزینه‌های کم‌تر را در راستای منافع اقتصادی و سیاسی خود برنامه‌ریزی کرده است.
بدون شک ارایه چنین طرحی، ملاحظات و واکنش‌های زیادی را در باب اهداف‌، فرصت‌ها و چالش‌های این طرح در پی داشته است. هم‌چنین ابهام‌های زیادی در مورد عملی شدن و انگیزه چینی‌ها در اعمال این طرح وجود دارد که اهداف آن را در این مقاله به بررسی گرفته و چالش و موانع آن را در یک مقاله دیگر مورد تحلیل و‌ کنکاش قرار خواهیم داد.
اهداف
یکی از موضوعات اساسی سیاست بین‌الملل، تغییر در سیاست بین‌الملل است که اهمیت به‌سزایی دارد. شیوه‌های مختلفی برای بررسی مفهوم تغییر در سیاست بین‌الملل وجود دارد. تبیین انتقال قدرت یکی از شیوه‌های بررسی و تحلیل تغییر در سیاست بین‌الملل است. هر نظم مستقر، تجلی هرم خاصی از قدرت در سیستم بین‌المللی بوده که دوران ظهور و افول مشخصی دارد. در نتیجه کانون فهم تغییر در نظام بین‌الملل، تحلیل و مطالعه هرم قدرت و عوامل موثر در ایجاد ثبات و بحران در آن می‌باشد. قدرت‌های بزرگ و رقابت آنان و هم‌چنین میزان برخورداری و الگوی قدرت مادی در بین آن‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در فهم تطور، تحول، دگرگونی و مناسبات درون سیستم بین‌المللی دارد. بر این مبنا در حال حاضر قدرت‌یابی چین محور تحلیل سیاست بین‌الملل محسوب می‌شود (چگینی‌زاده). در چنین چارچوبی، از منظر جان جی ایکنبری۱ چین با داشتن یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت، سلاح هسته‌ای، رشد اقتصادی بالا، الهام‌بخشی گسترده منطقه‌ای، دیپلماسی فعال و برخورداری از هویت تمدنی، قطعاً قدرت بزرگ در حال ظهور است. از این رو انتقال قدرت در برخی موارد باعث از میان رفتن نظم موجود و تولد نظمی جدید شده است (ظهور بریتانیا و امریکا). به گمان وی، چین در وضعیت فعلی با نظم بسیار متفاوتی، در مقایسه با قدرت‌های در حال ظهور پیشین، مواجه است. اولاً ایالات متحده در موقعیت کاملاً متفاوتی با قدرت‌های تثبیت شده پیشین است و ثانیاً این نظم به‌گونه‌ کاملاً متفاوت با گذشته معماری شده است. این نظم به‌لحاظ سیاسی بسیار ساختاریافته‌تر از نظم‌های پیشین است. افزون بر این، انقلاب هسته‌ای جنگ بین قدرت‌های بزرگ را غیرمحتمل و نه غیرممکن کرده است. این تحول جنگ را به‌عنوان ابزار و مسیر اصلی برهم زدن نظم تعریف شده موجود که سابق بر این قدرت‌های در حال ظهور ناگزیر از توسل به آن به منظور تثبیت جایگاه خود به‌عنوان قدرت بزرگ بودند را ساقط کرده است‌. خلاصه آن‌که سلسله‌مراتب بین‌المللی فعلی از گذشته کاملاً متفاوت است. پیوستن به این نظم برای چین بسیار امکان‌پذیرتر است تا شکستن شالوده آن. بر این اساس، مسیر ظهور چین بسیار متفاوت با مسیر ظهور قدرت‌ها در گذشته است.
ایکنبری معتقد است که نظم بین‌المللی موجود به‌شدت نهادینه شده است و چنین وضعیتی توانایی قدرت در حال ظهور را برای درهم شکستن شالوده این نظم بسیار محدود می‌سازد و آن را به اتخاذ استراتژی تطابق سوق می‌دهد. عمق نهادینه‌گی و گسترده‌گی نظم غربی به احتمال زیاد چین را وامی‌دارد که به اتصال به این نظم فکر کند، تا به ایجاد چالش برای آن (چگینی‌زاده).
امروزه چین را ابر‌قدرت شرق می‌نامند؛ کشوری که می‌رود تا قواعد بازی سیاست و اقتصاد را در قرن ۲۱ تعیین کند. چین با احتیاط فراوان به پیش می‌رود و رهبرانش از بلند‌پروازی‌های کمونیسم شوروی درس عبرت گرفته‌اند. چین حتا جامه ابرقدرتی شرق را بر قامت خود کوچک می‌بیند و در صدد است طرحی نو در‌اندازد و قرن ۲۱ را «قرن چین» سازد. با توجه به گسترده‌گی و اهداف چین از طرح تریلیون دالری‌اش، می‌توان نتیجه گرفت که چین از امریکا پیشی خواهد گرفت و جامه «ابرقدرتی» بر تن خواهد کشید. اقتصاد چین با نرخ رشد بالایی در حال پیش‌رفت است و این کشور دارای دومین اقتصاد در جهان بوده و چهارمین کشور پهناور دنیا است که تقریباً با ۱۴ کشور دارای مرز مشترک زمینی و با ۶ کشور دارای مرز آبی است. این کشور با مساحتی بیش از ۹ میلیون کیلومتر مربع دارای بیش از ۵ هزار جزیره پراکنده در قلمرو دریایی خود است که مساحت کل آن‌ها ۸۰ هزار کیلومتر مربع است. اقتصاد چندین تریلیون دالری این کشور آینده‌ای را نوید می‌دهد که در آن می‌تواند به یکی از بازیگران و معماران اصلی اقتصاد و سیاست در جهان تبدیل شود. نفوذ این کشور در اقصا نقاط دنیا دیده می‌شود. چینی‌ها در راستای دور زدن کشورهای غربی مبادرت به تدوین طرح «یک کمربند یک جاده» کردند و هم‌چنین دست به تاسیس بانک توسعه زیرساختی آسیا زدند که نقش صندوق بین‌المللی پول را برای کشورهای آسیایی و غیرآسیایی ایفا می‌کند. اگر IMF در اعطای وام‌های خود شرایط خاصی را لحاظ می‌کند تا بازگشت پولش تضمین شود، اما چین هیچ پیش‌شرطی برای اعطای وام تعیین نمی‌کند.
در چنین چارچوبی چین تلاش دارد جاده ابریشم را با ابتکار راه و کمربند مجدداً بازسازی کند و به‌شکلی از نگاه مثبت تاریخی نسبت به جاده ابریشم در راستای تبدیل خود به قدرت و در صورت امکان به ابر‌قدرت استفاده کند.
اهداف چین را از دو دریچه ـ یکی اهداف چین از منظر چینی‌ها و دیگری تحلیل و نظریات کارشناسان غربی و کشور‌های دیگر در مورد اهداف این کشور از طرح کمربند و جاده ـ می‌توان دید.
یکم، چین با توسعه ولایت غربی ناآرام به منظور آرام ساختن جدایی‌طلبان اویغور که در راستای تأسیس دولت ترکستان شرقی هستند و بارها علیه دولت مرکزی چین عکس‌العمل نشان داده‌اند و ایجاد زمینه برای ثبات و یک‌پارچه‌گی بیش‌تر در منطقه از طریق محصور کردن همسایه‌گان غربی که تا اروپا گسترش می‌یابد‌، قصد دارد از ناآرامی گاه و بیگاه در ولایت‌های غربی و داخلی خود در قلب تعامل با آسیای مرکزی و جنوبی بکاهد و برای سرعت بخشیدن به توسعه و ترویج ثبات در این مناطق تلاش می‌کند.
دوم، چین به‌عنوان یک اقتصاد بزرگ جهان به دنبال کوتاه ساختن و کم‌هزینه ساختن انتقال کالا‌ها از طریق احیای جاده ابریشم قدیم است. عملی شدن طرح «یک کمربند یک جاده» با توجه به افزایش تعاملات اقتصادی با ۶۵ کشور جهان در سه قاره از راه‌های زمینی و بحری، خاصتاً کشورهای غربی (این مسیر زمان را به نصف کاهش می‌دهد) نه‌تنها برای چین منفعت بزرگ اقتصادی در پی خواهد داشت، بلکه برای کشور میزبان و کشور‌های اطراف آن نیز مفید بوده و قابلیت استفاده از زیر‌ساخت‌های آن را خواهد داشت‌.
در عین حال به‌عنوان غرض سوم چین از این طرح باید گفت که این کشور دارای منابع بشری و نیروی کار غنی بوده در پی ایجاد بازار مناسب کار برای شرکت‌ها و نیروی کار در بیرون از مرز‌هایش است. این طرح بزرگ به‌ساده‌گی در تمهید این امر نقش مهمی بازی کرده و بستر مناسبی برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های چینی در کشور‌های مسیر جاده ابریشم جدید، فراهم می‌کند.
از دید هدف چهارم طرح چین بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی و بزرگ‌ترین وارد‌کننده گاز جهان بوده و نیاز مبرم و مداوم به انرژی دارد. اتصال جاده‌ای از پاسیفیک تا دریای بالتیک و تشکیل شبکه حمل‌و‌نقل آسیای شرقی، غرب و جنوب آسیا، افزایش نفوذ در اورآسیا، شکل‌دهی بازار اورآسیایی، تضمین جریان انرژی از آسیای مرکزی و روسیه و کاهش خطر انتقال انرژی از مسیر دریایی تحت کنترل ایالات متحده (تنگه مالاکا که حدود دو پنجم از واردات نفتی چین از این تنگه عبور می‌کند) این امر را محقق می‌سازد.
پنجم‌، چین با ارایه وام‌های بدون قید‌و‌شرط یوان برای شرکت‌هایی سهیم در طرح یک کمربند یک جاده و تسهیل خرید تجهیزات آن از چین، در پی جهانی‌سازی یوان است. هم‌چنین شناساندن الگوی متفاوت غربی از جهانی‌سازی و تثبیت الگوهای چین در تجارت و سرمایه‌گذاری، تقویت یوان در نقل و انتقال مالی بین‌المللی و کاهش اتکای جهانی بر دالر امریکایی از اهداف دیگر چین در این طرح است. تاسیس بانک سرمایه‌گذاری زیر‌ساخت آسیا این امر را روشن‌تر و موفق‌تر ساخته که سبب اضافه شدن پول ملی چین به سبد پول‌های معتبر جهانی شده است.
هدف ششم چین از ابتکار یک کمربند یک جاده را کارشناسان غربی هدف اقتصادی ـ امینتی می‌دانند. از نظر آن‌ها در نهایت هدف چین از احیای جاده ابریشم کهن، تبدیل چین به قدرت سیاسی و اقتصادی جهانی با الگوی غیر‌لیبرال و غیر‌غربی است. چین با وابسته ساختن اقتصاد کشور‌های دیگر به خود، در صدد تامین منافع سیاسی ـ امنیتی خود بوده و بر آن است تا هم‌زمان در ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی رشد خود را حفظ کند. هم‌زمان در پی ایجاد نظم نوین جهانی است که این را می‌توان از سخنان مقام‌های چینی دریافت. چنان‌چه شی جین پینگ، رییس جمهور خلق چین، در مراسم افتتاحیه این طرح گفت: «نتایج حاصل این نشست برد – برد است و هیچ کشوری در این طرح ضرری را متحمل نخواهد شد.» وی تصریح کرد که چین وارد سیاست‌بازی‌های رایج نمی‌شود؛ زیرا وقتی هدف و راهبرد «سیاست برد – برد» باشد، در این صورت عنصر صداقت، راهنمای عمل آن کشور است. با این حال، به نظر می‌رسد چین در کنار این طرح بزرگ اقتصادی، نیات سیاسی خود را دنبال می‌کند؛ بدان معنا که این کشور در پی ایجاد نظم نوین غیر‌غربی جهانی بوده و مهم‌تر از آن حراست از سیاست بین‌الملل نقشی است که بیجینگ می‌خواهد ایفاگر آن باشد. چنان‌که کارشناسان این طرح چین را با طرح مارشال ایالات متحده که باعث تضعیف اتحاد جماهیر شوروی و وابسته‌گی اقتصاد اروپا به ایالات متحده شد و هم‌چنین باعث رشد اقتصاد اروپا و غرب شده و منتهی به ایجاد نظم جدید جهانی لیبرالیسم شد، مقایسه می‌کنند. مقایسه طرح یک کمربند یک جاده با طرح مارشال از دید اهداف امنیتی و سیاسی معقولانه‌تر به نظر می‌رسد؛ اما از لحاظ بزرگی و گسترده‌گی به هیچ وجه این دو طرح قابل مقایسه نیست. تنها ارزش اقتصادی و سرمایه‌گذاری آن تفاوت بسی بزرگ و عظیم دارد‌. با این حال مقایسه طرح مارشال با این طرح از لحاظ اهداف کلان امنیتی ـ سیاسی به دور از حقیقت نیست‌.
در نتیجه طرح بزرگ یک کمربند یک جاده چین با چالش‌ها و موانع بزرگی روبه‌رو است (در مقاله دیگر چالش‌ها و موانع طرح مورد بررسی قرار خواهد گرفت). از نظر تحلیل‌گران سیاسی، چین در صورت غلبه بر این موانع و تحقق این طرح، ضمن رسیدن به اهداف اقتصادی، لباس ابر‌قدرتی را بر تن خواهد کرد و هژمونی قدرت به شرق آسیا انتقال خواهد یافت.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=7192

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.