• امروز : یکشنبه, ۹ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 28 April - 2024
3

نقش اقلیت‌های قومی در تحقق صلح پایدار

  • کد خبر : 8925
  • 26 جدی 1401 - 3:23
نقش اقلیت‌های قومی در تحقق صلح پایدار
چکیده: افغانستان یک جامعه متنوع و متکثر است. بیشتر از ۱۰ گروه قومی در این کشور زنده‌گی می‌کند. اقلیت‌های قومی می‌توانند در تمام بخش‌ها، مخصوصاً در پروسه صلح، نقش بارز و تاثیرگذار ایفا کنند. ما در این‌جا بعد از تعریف اقلیت و صلح، به نقش اقلیت‌های قومی در پروسه صلح می‌پردازیم. به باور ما، اقلیت‌های قومی می‌توانند نقش‌ها، اهداف و عملکردهایی چون ایجاد ارتباطات و شناخت یکدیگر، همکاری به‌جای رقابت، ایجاد اهداف مشترک، جلب حمایت رهبران، تغییر ساختارها، ایجاد احزاب ملی، پذیرش و ترویج تکثرگرایی، ایجاد ایتلاف و شبکه‌های دادخواهی برای صلح، تدوین و ارایه طرح‌ها و راه‌حل‌ها و میانجی‌گری در حل منازعات را برای رسیدن به یک کشور صلح‌آمیز، مترقی و توسعه‌یافته انجام دهند و عملی کنند.

کلید‌واژه‌ها: اقلیت قومی، صلح، نقش
اقلیت کی است؟
اقلیت واژه آشنا برای همه ما است و روزانه به‌تکرار از آن استفاده می‌کنیم و هرکی که دل‌مان خواست اقلیت و دیگری را اکثریت، واژه مقابل آن، می‌نامیم؛ اما در حوزه علوم اجتماعی‌ـ‌سیاسی اقلیت دارای تعاریف پیچیده و تخصصی است که در این‌جا به صورت متخصر به تعریف لغوی، حقوقی و جامعه‌شناختی آن می‌پردازیم.
در فرهنگ معین واژه اقلیت را به معنای «کم بودن»، «قسمت کمتر» معنا کرده و در اصطلاح به گروهی از افراد یک کشور یا یک شهر اطلاق می‌شود که از لحاظ دین، مذهب، قومیت، نژاد، زبان متمایز باشند. (معین،۱۳۸۶، ج ۱ص۱۸۰)
حقوق‌دانان اقلیت را گروهی از اتباع یک کشور می‌دانند که از لحاظ نژادی، قومی، زبانی، مذهبی و ملی از دیگر گروه‌های مردم متفاوت باشد و از لحاظ تعداد کم‌تر از سایرین و قدرت سیاسی‌ـ‌حکومتی را در کنترل نداشته باشد. (کریمی، ۱۳۹۰، ۱۰۶) در تعاریف حقوقی اقلیت، دو عنصر عینی که همانا حاکمیت و کمیت است فکتورهای مهم و تاثیرگذار شناخته می‌شود. اقلیت همیشه با پسوندی تمایز که قبلاً در تعاریف اشاره شد همراه می‌باشد؛ مانند دین، قومیت و نژاد و دیگر موارد.
در کنار این، جامعه‌شناسی نیز جوامع را ترکیبی و ساخته‌شده از اقلیت‌ها می‌داند که بر محور ارزش‌ها، هنجارها و منافع مشترک گردهم آمده و زنده‌گی جمعی را سامان بخشیده‌اند. همه جوامع در دورن خود پر از اقلیت‌های متنوع‌اند که باهم زنده‌گی مسالمت‌آمیز و گاهاً قهرآمیز دارد. افغانستان نیز به‌عنوان عضو جامعه ملل یک کشور متنوع و دارنده اقلیت‌های گوناگون است. که در این‌جا محور بحث ما اقلیت‌های قومی است.
اقلیت قومی به ‌گروهی گفته می‌شود که از لحاظ فرهنگی، پیشینه تاریخی متفاوت و ساختار اجتماعی متمایز از دیگران‌ باشد. (گیدنز،۱۳۸۶،ص ۳۵۹) بنابراین، افغانستان یک جامعه دارای اقلیت‌های قومی است که در قانون اساسی نیز تعدادی از آنان درج شده و در تازه‌ترین مورد اداره ملی احصاییه و معلومات گفت که افغانستان دارای ۷۱ اقلیت قومی است که این با واکنش‌های اجتماعی نیز روبه‌رو شد؛ اما نمی‌توان انکار کرد که افغانستان یک جامعه متنوع و پر از اقلیت‌های قومی است.
صلح (peace)
تعاریف و انواع آن:
صلح را وضعیتی می‌دانند که روابط در آن عادی و در آرامش باشد. جنگ و خشونت موجود نباشد و همه در کنار هم روابط مسالمت‌آمیز داشته باشند. (فرهنگ صلح، ص ۸۰)
در کنار این، اندیشمندان می‌گویند که صلح شرایط و ماحولی است که بربنیاد و اصول هماهنگی و آرامش سرتاسری، امنیت و عدالت اجتماعی استوار باشد. (ملک ستیز، ص ۱۰)
نظریه‌پردازان علوم اجتماعی سه نوع صلح را از هم تفکیک کرده‌اند که در ذیل به صورت اختصار به هر یکی از آنان می‌پردازم.
۱ـ صلح منفی: صلح منفی آن است که شبکه‌ای از نهادهای اجتماعی بنیان‌گذاری می‌شود تا امنیت را از روش ممانعت افراد و گروه از تشدد و خشونت، برقرار کند. عوامل منازعه و جنگ و اقدام به یک راه‌حل بنیادی مدنظر پروسه صلح منفی نیست، بلکه شاخص اصلی این نوع صلح نبود جنگ، از بین رفتن فشار و تحمیل و فقدان ظلم و تعدی می‌باشد. (Askandar, p 5-6)
۲ـ صلح مثبت: در این‌گونه صلح ما به دنبال شرایط و زمینه‌هایی هستیم که ریشه و عوامل جنگ و خشونت را شناسایی و از دورن جامعه ریشه‌کن کنیم تا یک صلح پایدار و مداوم، بدون کدام قوه بازدارنده و نظامی تأمین شود. اندیشمندان شاخص‌هایی چون رعایت قانون، عدالت اجتماعی، نبود خشونت فرهنگی، نبود خشونت ساختاری و سیاسی، مدیریت منازعات و حاکمیت مردمی و ایجاد فضای مسالمت‌آمیز بر همه را برشمرده است. صلح مثبت به نام صلح پایدار و همه‌شمول نیز یاد می‌شود. (Askandar, p 7-8)
۳ـ صلح دموکراتیک یا اعمار صلح: عبارت از مجموعه ابتکارات و اقدامات فزیکی، اجتماعی، فرهنگی و ساختاری است که از بروز منازعه جلوگیری می‌کند. کسانی‌که صلح دموکراتیک می‌خواهند بدین باور هستند که با ایجاد زیربناها و ساختارها در یک جامعه پسامنازعه جلو منازعه دوباره را می‌شود گرفت و می‌توانیم تغییرات عمیق در باورهای فرهنگی و هنجار و ارزش‌های اجتماعی بیاوریم که روابط مسالمت‌آمیز و انسانی ما دوباره بازسازی و نوسازی شود و از خشونت و تعصب دور شویم. (Askandar, p 8-9)
نقش اقلیت‌های قومی در پروسه صلح
افغانستان یک جامعه جنگ‌زده و متضرر از سال‌ها خشونت و خون‌ریزی است. حال زمان آن رسیده است که نقطه پایان بگذاریم به این همه رنج و اندوه و تباهی‌ای که جنگ خلق کرده است. پایان جنگ و آغاز نو، متضمن مشارکت همه اقشار و طیف‌های اجتماعی است. در پروسه صلح که خود یک پدیده اجتماعی می‌باشد، باید همه سهم فعال و نقش موثر ایفا کند که در این میان اقلیت‌های قومی نقش بارز و اساسی دارد که به صورت نکته‌وار به آن‌ اشاره می‌شود. البته نباید فراموش کرد که نخبه‌گان اقلیت‌های قومی و مردم عام و نهادها و سازمان‌های برخاسته از این اقشار اجتماعی می‌توانند بازیگران اصلی نقش‌های ذیل باشند و کارهای اجرایی را در به ثمر رسانیدن این اهداف انجام دهند.
۱ـ ایجاد ارتباط و شناخت دیگران: افغانستان به باور عد‌ه‌ای از سیاست‌مدارن کشور اقلیت‌ها است. بدین لحاظ، مرزبندی‌ها و خود و دیگری‌های زیادی تحت عناوین مختلف در این کشور موجود می‌باشد که این امر باعث ایجاد شکاف، نبود شناخت درست و دقیق، پیش‌داروی و تعصب میان همدیگر شده است. (پایدیا، وینگ سو،ص ۱۶۵)
به این لحاظ، ما باید ارتباطات خویش را با دیگر گروه‌های قومی و مذهبی تأمین کنیم تا ما به‌عنوان اقلیت‌های قومی از یکدیگر شناخت عمیق و دقیق پیدا کنیم و زمینه‌های اختلاف و تنش را از میان برداریم و به‌جای آن روابط مسالمت‌آمیز و دوستانه داشته باشم.
۲ـ همکاری به‌جای رقابت: در کنار این‌که ما باید همدیگر خویش را دقیق بشناسیم، باید روابط خویش را بر پایه همکاری و همیاری برقرار بسازیم. چون رقابت ناسالم و سیال‌داری‌های کوته‌فکرانه، ریشه خیلی از بدبختی‌های ما است. مشارکت و همکاری می‌تواند یک جامعه سالم، صلح‌آمیز و مترقی را خلق کند که آرزوی همه ما است و باید اقلیت‌های قومی در کشور، کنار هم این‌گونه روابط را سامان ببخشد.
۳ـ ایجاد اهداف مشترک: ما زمانی که دارای اهداف مشترک هستیم، باهم هماهنگ حرکت می‌کنیم و در پی‌ رسیدن به اهداف خویش هستیم و از رقابت‌های ناسالم و تنش‌های دورنی که به اهداف‌مان ضرر بزند دوری می‌کنیم. بدین لحاظ، داشتن اهداف مشترک میان اقلیت‌های قومی می‌تواند زمینه را برای روابط مسالمت‌آمیز و سازگاری ایجاد کند. اگر ما خواهان صلح پایدار هستیم، می‌بایست اهداف مشترک خویش را با حس تعلق ملی دنبال کنیم و از منافع کوچک خویش که سودی نداشته و باعث جنگ و تنش می‌شوند بگذریم. (پایدیا، وینگ سو، ص ۱۶۷)
۴ـ جلب حمایت رهبران: در یک جامعه سنتی مانند افغانستان، رهبران سیاسی و مذهبی نقش اساسی در جامعه بازی می‌کنند. آنان اکثر تصامیم را گرفته و سیاست‌گذاری‌ها را انجام می‌دهند و تدوین می‌کنند. زمانی ما به صلح می‌رسیم که رهبران خویش را متقاعد و مجبور بسازیم که مطابق منافع عمومی و اهداف کلان حرکت کنند و به حقوق و جایگاه همدیگر در جامعه احترام قایل شوند. رهبران سیاسی و مذهبی در افغانستان گاهاً در جبهه‌ای قرار گرفته‌اند که تفرقه، تعصب و تبعیض ایجاد کرده و منجر به خشونت و منازعه میان اقلیت‌های قومی و مذهبی شده است و در تاریخ نمونه‌های زیادی از آن موجود است.
۵ـ تغییر ساختارها: اقلیت‌های قومی که سال‌ها در محرومیت بوده‌اند، باید همه‌شان همگام باهم تلاش کنند تا ساختارها تغییر کند و آنان نیز شامل ساختار شود. محرومیت یکی از عمده‌ترین دلایل جنگ و خشونت در سراسر جهان است. در جامعه افغانستان زمانی همه منابع و امکانات بر مبنای شعاع وجودی اقوام تقسیم می‌شود، محرومیت و حقارت شکل می‌گیرد. بدین لحاظ، با تغییر ساختارهای اداری و سیاسی می‌توانیم اقلیت‌ها را که قبلاً امکان شمولیت‌شان نبود، جزء ساختار بسازیم تا آنان نیز جایگاه خویش را پیدا کرده و در بازسازی و ترقی جامعه نقش بازی کنند.
۶ـ ایجاد احزاب ملی: در کشور ما امروز کمتر شاهد شکل‌گیری احزاب و جریانات ملی هستیم. اکثر نهادهای سیاسی موجود بر محور قومیت و مذهب مشخص شکل گرفته‌اند و عده‌ای در جنگ‌های داخلی نیز سهم فعال داشته‌اند. بدین لحاظ، برای عبور از چند پارچه‌گی و ناهمگونی‌ای که احزاب سیاسی در بین اجتماع ایجاد کرده است، می‌بایست اقلیت‌های قومی در کشور به ایجاد احزاب ملی و فراگیر که نماینده‌گی از همه کند و اهداف مشترک و ملی را تعقیب کند اقدام بورزد.
۷ـ پذیرش و ترویج تکثرگرایی فرهنگی: دگماتیزم و خودمحوری یکی از آفات اجتماعی و فرهنگی است که جامعه ما با آن روبه‌رو است. ما تنوع مذهبی و فکری را برنتابیده و علیه پیروان و دارنده‌گان آن تبلیغ و خشونت روا می‌داریم. تمام اقلیت‌های قومی و مذهبی باید تلاش کنند تا تکثر را پذیرفته و به یکدیگر احترام قایل شوند. پذیرش تکثر و ترویج آن یکی از وظایف و نقش‌های اساسی و مهم همه ما است برای رسیدن به یک جامعه صلح‌آمیز و دموکراتیک که همه در آن جایگاه خویش را داشته باشد. (کریمی،ص۳۰۹)
۸ـ‌ میانجی‌گری در منازعات: اقلیت‌های قومی باید زمانی‌که منازعات در اجتماع و کشور شکل می‌گیرد، به‌عنوان میانجی‌گران فعال عمل کنند و دو طرف منازعه را به میز مذاکره کشانیده و فضای گفت‌وگو را برای‌شان مهیا کند. در صورتی‌که طرفین منازعه خواهان مداخله و اتخاذ تصمیم از آن‌ها شود باید تصمیم عادلانه و واقع‌بینانه بگیرد. اقلیت‌های قومی در روند فعلی صلح نیز می‌تواند چنین نقش را بازی کند و میان دو طرف منازعه به‌عنوان میانجی‌گر فعال وارد اقدام شود.
۹ـ ایجاد ایتلاف یا شبکه دادخواهی برای صلح: اقلیت‌های قومی ساکن در افغانستان با توجه به درک شرایط و آسیب‌هایی که از جنگ و خشونت متوجه آنان بوده و هست باید ایتلاف بزرگ دادخواهی برای صلح را ایجاد کند و در سطح جهانی و ملی با برنامه و استراتژی مشخص برای تحقق صلح عادلانه و اقلیت‌محور کار کنند.
۱۰ـ تدوین و تشریک راه‌حل‌ها با طرفین منازعه: اقلیت‌های قومی می‌تواند در روند صلح، راه‌حل‌ها و برنامه گذار از منازعه و بحران را تدوین و با دو طرف منازعه شریک بسازد. اقلیت‌های قومی می‌تواند برنامه و استراتژی‌هایی که اقلیت‌محور، همه‌شمول و قابلیت اجرا را داشته باشد، شریک ساخته و به طرفین فشار بیاورند تا آن را بپذیرد. در چنین روندی، اقلیت قومی طرح‌های خویش را شریک ساخته و می‌توانند دوباره با انسجام بیشتر و بهتر در این عرصه کار کنند.
نتیجه‌گیری
اقلیت‌های قومی نقش اساسی مهم و اساسی در پروسه صلح دارد که در این نوشته کوتاه به تعدادی از آن اشاره کردیم و شامل ایجاد ایتلاف و شبکه دادخواهی برای صلح، تدوین و ارایه راه‌حل‌ها و طرح‌های گذار، ایجاد احزاب ملی و فراگیر، میانجی‌گری در منازعات، پذیرش و ترویج تکثرگرایی، ایجاد ارتباطات و تدوین اهداف مشترک و ترویج همکاری به‌جای رقابت‌های ناسالم می‌شود. اقلیت‌های قومی در صلح و جنگ افغانستان تاثیرگذار هستند و باید نقش و جایگاه آنان به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد.
منابع
رضازاده، حمید، ۱۳۹۸، وظایف جامعه برای مبارزه با نژادگرایی، فصل‌نامه پایدیا، کابل.
کریمی، دکتر علی، ۱۳۹۰، درآمدی بر جامعه‌شناسی تنوع قومی مسایل و نظریه‌ها، تهران، سمت.
گیدنر، آنتونی ،۱۳۸۶، جامعه‌شناسی، ترجمه احمدحسن چاوشیان، تهران، نشر نی.
ستیز، ملک، ۱۳۸۹، صلح‌پروری نیاز اولیه برای افغانستان، کابل.
Askandar, kamaruzaman, (2007) building peace in Malesia, SEACSH publication.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=8925

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.