• امروز : یکشنبه, ۹ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 28 April - 2024
3
اقتصاد افغانستان؛

فرصت‌های محدود یا موانع بیش‌از‌حد؟

  • کد خبر : 9058
  • 12 دلو 1401 - 5:05
فرصت‌های محدود یا موانع بیش‌از‌حد؟

افغانستان به دلیل مزیت‌ها و پتانسیل‌های بزرگ خود شناخته شده است. به‌طور خاص، سرمایه طبیعی، ژیوپلیتیک، مالی، انسانی و‌… به رغم امتیازات برجسته، افغانستان فاقد همه چیز است. برای دهه‌ها، این کشور به‌عنوان یک دولت حایل در برابر ایدیولوژی‌های مخالف، ساختارهای دولتی رقیب، امپراتورها و آخرین بار گروه‌های قومی عمل کرده است. اکثر مستعمرات غربی […]

افغانستان به دلیل مزیت‌ها و پتانسیل‌های بزرگ خود شناخته شده است. به‌طور خاص، سرمایه طبیعی، ژیوپلیتیک، مالی، انسانی و‌… به رغم امتیازات برجسته، افغانستان فاقد همه چیز است. برای دهه‌ها، این کشور به‌عنوان یک دولت حایل در برابر ایدیولوژی‌های مخالف، ساختارهای دولتی رقیب، امپراتورها و آخرین بار گروه‌های قومی عمل کرده است. اکثر مستعمرات غربی یا کشورهای حایل، از جمله تایوان، جاپان، هند و غیره، سیستم‌های اقتصادی و سیاسی خود را با هر حادثه‌ای توسعه داده‌اند و در نتیجه، اکنون هر یک از آن‌ها حداقل یک قدرت منطقه‌ای و جهانی را نماینده‌گی می‌کند. برعکس، پس از هر اپیزود پسا‌دهه ۶٠-٧٠، تغییرات قابل توجهی در افغانستان مشاهده شده است، از جمله زندانی شدن جوانان، فرار مغزها، تعدیل ساختارهای اداری، توقف سیستم مالی، انحلال ارتش، تغییر ارزش‌های فرهنگی و غیره. پدیده‌های متذکره نه‌تنها در افغانستان رخ می‌دهد، بل تاریخ جهان نشان داده است که بیشتر ملت‌ها دچار چنین مشکلاتی شده‌اند، اما بر موضع خود ایستاده‌ و مسیر وقایع را تغییر داده‌اند، در حالی که در افغانستان هنوز برعکس است.
در سال ۲۰۲۰، تولید ناخالص داخلی سرانه در افغانستان ۵۲۹ دالر تخمین زده شده است؛ به این معنا که اوسط درآمد یک افغان سالانه ۴۶ هزار افغانی است. در مقابل، بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱، درآمد سالانه در ایران دو هزار و ۷۵۶ دالر تخمین زده شده است، پس از آن درآمد پاکستان یک هزار و ۵۳۷ دالر، هند دو هزار و ۲۷۷ دالر، تاجیکستان یک هزار و ۹۸۳ دالر و اوزبیکستان ۸۹۷ دالر است. پتانسیل افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه و رسیدن به دو هزار و ۸۰۰ تا سه هزار دالر در سال در افغانستان همچنان موجود است.
چگونه؟
الف- منابع طبیعی
منابع طبیعی غنی در افغانستان: ۱) بر‌اساس تحلیل اخیر ایالات متحده امریکا، منابع طبیعی افغانستان از جمله مس، آهن و سنگ‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی حداقل سه تریلیون دالر ارزش دارد. ۲) تصور می‌شود که تنها ۱۰ درصد از ۲۱۳٫۵ میلیارد متر مکعب آب افغانستان که عمق آن ۳۲۷ ملی‌متر است، برای کشاورزی و تولید برق استفاده می‌شود. افغانستان ظرفیت تولید بیش از ۲۳ هزار مگاوات برق آبی را از منابع خود دارد، اما این کشور اکنون کمی بیش از ۶۰۰ مگاوات برق از چندین نیروگاه برق آبی خود و همچنین با استفاده از سوخت‌های فسیلی و صفحات خورشیدی تولید می‌کند. در حال حاضر آمارها حاکی از آن است که ۷۳ درصد از انرژی برقی افغانستان به همسایه‌گان آن وابسته است. مشخصاً، ۲۲ درصد از ایران، چهار درصد از تاجیکستان، ۱۷ درصد از ترکمنستان و ۵۷ درصد از اوزبیکستان وارد می‌شود که صدها میلیون دالر در سال برای افغانستان هزینه دارد. همچنان میزان جریان آزاد آب‌های افغانستان به سمت همسایه‌گانی مانند ایران و پاکستان موضوع متفاوتی برای بحث است. برای افغانستان و همسایه‌گانش، استفاده پایدار از آب برای تولید انرژی، تامین آب آشامیدنی و به‌عنوان منبعی برای تجارت و زراعت می‌تواند سرمایه‌گذاری عاقلانه‌ای باشد. ۳) افغانستان کشوری است با پتانسیل‌های کشاورزی عظیم و سابقه طولانی در صادرات میوه‌های خشک به هند و خاورمیانه. سرمایه‌گذاری در کشاورزی می‌تواند درآمد روستایی را از یک دالر به چهار دلار در روز افزایش دهد که در مقایسه با کشت تریاک منافع بیشتر دارد. تجربه غرب ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ و تجربه شرق آسیا در همان دوره، طیف گسترده‌ای از گزینه‌ها را در افغانستان فراهم می‌کند.
ب- موقعیت یا ژیوپلیتیک
– موقعیت جغرافیایی افغانستان امکان اتصال چین، آسیای جنوبی، کشورهای خلیج فارس و آسیای مرکزی را از طریق زمین فراهم می‌کند. تجزیه و تحلیل زمین‌شناسی نشان می‌دهد که خطوط لوله از طریق افغانستان می‌توانند گاز را از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی منتقل کنند. ۲) انتقال آب ممکن است به همان اندازه مهم باشد، زیرا ایران علاقه‌مند ایجاد سیستم تبادل آب و نفت با افغانستان و آسیای مرکزی است. ۳) پتانسیل ترانزیت نیز بسیار زیاد است. اوزبیکستان سالانه ۸۰۰ هزار تن پنبه تولید می‌کند که اکنون از طریق چندین کشور انتقال داده می‌شود و هزینه‌های حمل‌و‌نقل بالایی را متحمل می‌شود. خلاف آن، پاکستان سالانه تقریباً ۲٫۲ میلیون عدل پنبه را برای بخش نساجی در حال توسعه خود وارد می‌کند. سرمایه‌گذاری در زنجیره‌های تامین کارآمد ممکن است یک‌پارچه‌گی منطقه‌ای را تقویت کند، درآمد مالیاتی را برای افغانستان و اوزبیکستان افزایش دهد و هزینه‌های حمل‌و‌نقل پاکستان را کاهش دهد. ۴) افغانستان همچنین ممکن است به‌عنوان نقطه کانونی مدیریت مشترک مرزها عمل کند. می‌توان خط همکاری را در امتداد مرز تاجیکستان ترسیم کرد؛ مرزی که در دوران شوروی به‌شدت تقویت شد‌. پل‌های ساخته‌شده توسط بنیاد آغاخان، انجام مبادلات تجاری و سایر مبادلات را در سراسر مرز، از جمله استفاده بیماران افغان از شفاخانه‌های تاجیکستان، آسان کرده است.
ج- کاپیتول انسانی
– بسیاری از مردم از سال ۲۰۰۱ سرمایه‌های هنگفتی را جمع‌آوری کرده‌اند و ثروت دیاسپورای افغان به میلیاردها دالر می‌رسد. مانع اصلی بسیج این سرمایه، نبود معماری مالی و سیاسی است. بر‌اساس مطالعه انجام‌شده توسط کمیساریای عالی پناهنده‌گان سازمان ملل و سازمان بین‌المللی کار، افغان‌های شاغل در ایران سالانه حدود ۵۰۰ میلیون دالر معادل حدود شش درصد تولید ناخالص داخلی افغانستان را به افغانستان ارسال می‌کنند. ۲) افغان‌های مقیم خلیج، پاکستان، روسیه، اروپا و ایالات متحده امریکا علاقه جدی به سرمایه‌گذاری در کشور خود نشان داده‌اند. فساد، ناامنی و فقدان قوانین و سیاست‌های مشخص، فرصت را از کشور سلب کرده و در عوض، جریان پول در جهت مخالف حرکت کرده است. هر سال میلیاردها دالر از اقتصاد افغانستان به خلیج فارس و دیگر پناه‌گاه‌های امن فرار می‌کند.
بر‌اساس مفهوم واقعی «عرضه و تقاضا»، موارد ذکر‌شده ممکن است افغانستان را با بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی مرتبط کند؛ مانند: ۱) تخمین می‌شود که ۲٫۹۵ میلیارد دالر امریکایی مستقیماً توسط هندی‌ها در ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ سرمایه‌گذاری شده باشد؛ ۲) تخمین شده که در سال ۲۰۲۱، ۳۸٫۲۵ میلیارد دالر توسط شرکت‌های چینی در مشاغل امریکایی سرمایه‌گذاری شده است. بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶، این میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به‌طور قابل توجهی افزایش یافت‌. با این حال، در سال ۲۰۲۱، سرمایه‌گذاری مستقیم ایالات متحده در بازار جهانی بالغ بر ۶٫۴۹ تریلیون دالر امریکایی با ارزش حدود ۱۲٫۳ میلیارد دالر در روسیه بوده است. در مقابل، افغانستان با بیش از سه تریلیون دالر منابع طبیعی، سرمایه عظیم مالی و انسانی و جغرافیایی که آسیا را از نظر تجارت، انرژی، ترانزیتی و غیره به هم متصل می‌کند، کسری تجاری چهار میلیارد و ۴۵۷٫۷۰ میلیون دالری در سال ۲۰۲۱ داشته است، به‌ویژه پنج میلیارد و ۱۰۹٫۲۸ میلیون دالر واردات در مقابل ۸۵۰٫۱۰ میلیون دالر صادرات تا دسامبر ۲۰۲۱٫ مهم‌تر از همه، بیش از ۷۰ درصد جمعیت در فقر زنده‌گی می‌کنند و به کمک‌های بشردوستانه نیاز اساسی دارند. همچنین میلیون‌ها تن از کشور گریخته‌اند و بسیاری در تلاش برای فرار‌ند.
چرا؟
ساختار مالی و سیاسی افغانستان مبتنی بر ایده اقتصاد مستقیم و سیاست بازار برای مردم افغانستان نیست، بلکه حول محورهای متعددی مانند اقتصاد جنگ، اقتصاد مواد مخدر، اقتصاد فساد و غیره متمرکز شده است. ۱) اقتصاد ناچیز افغانستان به‌شدت به مواد مخدر وابسته است. در سال ۲۰۰۸، صادرات تریاک، مورفین و هرویین در مقایسه با تولید ناخالص داخلی ۱۰٫۲ میلیارد دالر، ارزش بالقوه ۳٫۴ میلیارد دالر داشت. بر‌اساس گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل، هرویین به‌طور متوسط در افغانستان ۲٫۵۰ دالر در هر گرم، در پاکستان و ایران ۳٫۵۰ دالر، در ترکیه ۸ دالر، در آلبانیا ۱۲ دالر، در اسلواکی ۱۸ دالر، در روسیه ۳۳ دالر، در بریتانیا ۳۰ دالر و در آلمان ۲۲ دالر قیمت دارد. بر‌اساس گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد ‌(UNODC)، تولید تریاک از سال گذشته به‌طور کلی در افغانستان ۳۲ درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، اعلام شده است که درآمد کشاورزان از فروش تریاک، از ۴۲۵ میلیون دالر امریکایی در سال ۲۰۱۷ به ۱٫۴ میلیارد دالر در سال ۲۰۲۱، افزایش یافته است. تخمین می‌شود که در سال ۲۰۲۲ ارزش تریاک در افغانستان شش هزار و ۲۰۰ تن به ارزش ۱٫۵۵ میلیارد دالر بوده باشد و صادرات آن به بازار اروپا حدود ۱۳۶٫۴ میلیارد دالر تخمین شده است که ۱۵ تا ۲۰ درصد آن به کشاورزان و قاچاق‌چیان داخلی افغانستان می‌رسد و مابقی به قاچاق‌چیان منطقه‌ای و کمیسیون‌های تامین‌کننده تعلق می‌گیرد. ۲) بازسازی نیروهای امنیتی افغانستان، نهادهای دولتی غیرنظامی، اقتصاد و جامعه مدنی افغانستان، ۱۴۵ میلیارد دالر در ۲۰ سال گذشته برای دولت امریکا هزینه داشته است. بر‌اساس آمار وزارت دفاع، ۸۳۷ میلیارد دالر در طول سال‌های گذشته برای جنگ در افغانستان هزینه شده است که اکثریت آن توسط پیمان‌کاران و شرکت‌های بزرگ به سرقت رفته است. ۳) گزارش SIGAR کل مبلغ اهدا‌شده توسط ایالات متحده را به تنهایی ۱۴۵ میلیارد دالر به‌عنوان کمک انکشافی در ۲۰ سال گذشته نشان می‌دهد. همان‌طور که SIGAR اشاره کرده، اتهامات قابل توجهی در مورد «اتلاف، تقلب و سوء‌استفاده» علیه تلاش‌های بازسازی ایالات متحده در افغانستان وجود دارد. همچنین فساد داخلی میلیون‌ها دالر را به جیب فرماندهان، جنرال‌های همکار با گروه‌های دولتی و اخاذی‌های سیاسی سرازیر کرده است که در عین حال باعث شده پس از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان، تقریباً دو میلیون تن از افغانستان فرار کنند. هنوز هم روند فرار ادامه دارد. از سویی، طبق گزارش سازمان ملل، بیش از ۵۰۰ هزار تن بیکار شده‌اند. تقریباً ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعیت کشور به کمک‌های بین‌المللی وابسته‌اند و اکثریت جمعیت کشور برای پیوستن به بازار کار عربستان سعودی، قطر، امارات و غیره ثبت نام می‌کنند. این‌همه در حالی صورت می‌گیرد که افغانستان با داشتن پتانسیل عظیم متذکره، هنوز هم بیچاره و غریب است، در حالی که میلیاردها دالر از اقتصاد غیر‌مستقیم (اقتصاد جنگ، اقتصاد مواد مخدر و اقتصاد فساد اداری) خلاف اقتصاد مستقیم یا تولید ناخالص ملی، به جیب این و آن می‌رود. این امر سبب شده که افغانستان فقیر بماند.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=9058

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.