دوونیم سال تلاش صلحجویانه، یک پیام روشن به ما دارد: اینکه منازعه افغانستان پیچیده است و با برخوردهای سلیقهای و مبتنی بر منافع افراد/گروهها حل نمیشود. حاصل نزدیک به هفده ماه مذاکره طالبان و امریکا، توافقنامهای بود که پس از پایان کار ترمپ و روی کار آمدن بایدن، سرنوشت روشنی ندارد. اکنون امریکا و طالبان در تفسیر مواد این توافقنامه اختلاف نظر دارند و احتمالاً با فرارسیدن ماه می (زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان)، این اختلاف نظر جدیتر میشود. به دنبال آن، گفتوگوهای بینالافغانی دوحه نیز ره به جایی نبرد. این گفتوگوها در نخستین روزها، با بنبست روبهرو شد و هیأتهای گفتوگوکننده دولت و طالبان، از مرحله طرح اجندا و توافق روی طرزالعمل فراتر نرفتند. با توجه به همین امر، دولت جدید امریکا از مذاکرات بینالافغانی قطر قطع امید و برای حل مسأله افغانستان طرح تازهای را پیشکش کرد. براساس این طرح، قرار است نشستی فراگیر با حضور تمامی جناحهای افغانستان و نمایندهگان کشورهای منطقه و جهان، زیر نظر سازمان ملل در شهر استانبول ترکیه برگزار شود. با توجه به دوونیم سال تلاش ناموفق و نبود اجماع منطقهای و جهانی در پیوند به صلح افغانستان، به نظر میرسد نشست استانبول، فرصتی بسیار مهم و سرنوشتساز برای افغانستان است. قرار معلوم، هم ترکها به عنوان میزبانان این نشست و هم کشورهای منطقه و جهان به عنوان طرفهای دخیل در قضیه افغانستان، برای موفقیت این نشست مصمم هستند. این، حسن بس مبارک و میمون نشست استانبول است.
این در حالی است که به نظر میرسد مواجهه بسیاری از طرفها هم در حوزه «جمهوریت» و هم در جناح «امارت» نسبت به نشست صلح استانبول، آیندهنگرانه و خیرخواهانه نیست. کارگزاران حکومت با محوریت محمداشرف غنی، رییس جمهوری، در تلاشاند تا حضورشان در قدرت را تمدید کنند. به همین دلیل، آنان طرح سهمرحلهای را آماده کردهاند که براساس آن پیشنهاد شده است نخست توافق سیاسی حاصل و آتشبس برقرار شود، سپس طالبان در حکومت فعلی مشارکت کنند و در مرحله سوم در فاصله زمانی شش تا نُه ماه انتخابات برگزار شود. از قراین پیدا است که پذیرش این طرح از سوی جناحهای سیاسی و طالبان، محال است. فهم این وضعیت، برای کارگزاران حکومت دشوار نیست. آنان به خوبی درک میکنند که دغدغه جناحهای دیگر حوزه جمهوریت، چیزی غیر از بقای غنی در قدرت است. همچنان آنان به خوبی آگاهاند که برای بسیاری از جناحهای سیاسی آنچه مهم است، حفظ جمهوریت و ارزشهای آن است، نه تمدید حکومت کنونی که با بیاعتمادی جمعی روبهرو و به انحصار قدرت متهم است. از این جهت، طرح حکومت، یک طرح خیرخواهانه برای افغانستان نیست. این طرح در راستای اهداف و منافع مجموعهای خاص، تهیه شده است.
در بیرون از حکومت، دیدگاههای جناحهای سیاسی پراکنده است. تعدادی از جریانها اعلام کردهاند که با طرح مستقل به نشست صلح استانبول میروند. هرچند شورای عالی مصالحه ملی گفته است که تلاش برای توحید دیدگاهها و طرحهای جناحهای مختلف را آغاز کرده، اما معلوم نیست که نتیجه این تلاشها چه خواهد بود. کمیته احزاب که با شرکت هفت حزب سیاسی تشکیل شده است، با توجه به تجربههای ناکام گذشته، نیز نمیتواند یک چشمانداز روشن و امیدوارکننده برای توحید دیدگاهها در حوزه جمهوریت ترسیم کند. این موارد، نشاندهنده آن است که طرفها در حوزه جمهوریت، همچون دوونیم سال گذشته، اقدام نتیجهبخش در مسیر صلح نداشتهاند. بحث نوعیت نظام که این روزها به سوژه کاربران شبکههای اجتماعی و عدهای از چهرهها و جریانهای سیاسی بدل شده، نیز خام است و به صورت جدی دنبال نمیشود.
با توجه به این وضعیت، نمیتوان نگران نبود. نقدها بر عملکرد کارگزاران حوزه جمهوریت و گروه طالبان، نتیجهای مشخص نداشته است. طالبان به جنگشان در برابر مردم افغانستان شدت بخشیدهاند و دیدگاهها در حوزه جمهوریت پراکنده است.
واقعیت این است که نشست صلح استانبول، یک فرصت استثنایی برای پایان جنگ و حل منازعه تاریخی قدرت در افغانستان است. برای بهرهبرداری و استفاده درست از این فرصت، لازم است طرفها هم در حوزه «جمهوریت» و هم در جناح «امارت» با دوراندیشی و نگاه معطوف به آینده، به ترکیه بروند. هرگونه نگاه عصبیتزده و مبتنی بر منافع شخصی/گروهی، منازعه افغانستان را پیچیدهتر میکند. نشست صلح استانبول، بزرگتر و سرنوشتسازتر از آن است که به تسویه حسابهای شخصی افراد و جریانهای سیاسی و حتا طالبان با غنی خلاصه شود. لحظهشماری برای رفتن غنی از ارگ ریاست جمهوری، افغانستان را به جایی نمیرساند، آنگونه که تمدید حضور او در قدرت، نمیتواند ارزشهای جمهوریت و دستآوردهای بیست سال اخیر را حفظ کند. در نشست صلح استانبول، باید اساس قوی برای افغانستان گذاشته شود. تمرکززدایی قدرت، یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در این نشست باید باشد. همچنان تمام طرفها از منافع زودگذر تیمی/جناحیشان باید عبور و معضل تاریخی قدرت را به شکل اصولی حل کنند. این موارد در صورتی ممکن است که کارگزاران حوزه جمهوریت و رهبران طالبان از گذشته درس گرفته باشند و با واقعبینی روی فرمول تازه توافق کنند.
نشست استانبول؛ زمان تعقل است
دوونیم سال تلاش صلحجویانه، یک پیام روشن به ما دارد: اینکه منازعه افغانستان پیچیده است و با برخوردهای سلیقهای و مبتنی بر منافع افراد/گروهها حل نمیشود. حاصل نزدیک به هفده ماه مذاکره طالبان و امریکا، توافقنامهای بود که پس از پایان کار ترمپ و روی کار آمدن بایدن، سرنوشت روشنی ندارد. اکنون امریکا و طالبان […]
- نویسنده : اسحقعلی احساس
- ارسال توسط : afghanistan
- 325 بازدید
- بدون دیدگاه