جیولوژی یا زمینشناسی به دانشی تجربی و تطبیقی اطلاق میشود که بر مطالعه پروسهها و فرایندهای موجود در زمین پرداخته، ماهیت و ساختار خرد و بزرگ سیاره زمین را با پروسههای زایشی آن مطالعه میکند و به تبیین دستورالعملها و قوانین برای پیشبینی رفتار جهان در شرایط و موقعیتهای گوناگون میپردازد. با توجه به مباحث این علم ـ این علم به توضیح ماهیت جهان و بهرهوری بهینه منابع طبیعی آن میپردازد ـ پیشینه این علم به ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد برمیگردد که انسان قادر به استخراج منابع مس و طلا شده بود.
نخستین نوشتههای مرتبط به علم زمینشناسی را میتوان به کارهای ارسطو (۳۳۲-۳۴۸ قبل از میلاد) نسبت داد که در کتاب «السما والعالم» به آن پرداخته است. همچنان میتوان نخستین گامهای دانش در این بخش را شناخت چیستی پدیدههای تا حدودی متعارف چون سنگها، منرالها، بقایای اعضای حیاتی و صنفبندی چگونهگی آنها دانست. اهمیت علم زمینشناسی بعد از جنگ دوم جهانی (۱۹۳۹-۱۹۴۵) میلادی به صورت جهشی غرض تامین نیازمندیهای علم و صنعت افزایش یافت. این علم همواره با معرفی و شناخت جهان پیرامون بشر، دو اهداف کلی را دنبال میکرد: استفاده بهینه از منابع طبیعی و مدیریت حوادث طبیعی. امروزه این بخش از دانش تجربی در گرایشهای مختلف چون سنگشناسی، شناخت منرالها، شناخت خاک، مطالعه آب، مدیریت حوادث طبیعی، مطالعه تاریخ تکوین زمین، بهرهوری بهینه از منابع طبیعی و صدها بخش دیگر با گرایشهای علمی و تخنیکی مطالعه میشود.
نیمنگاهی به زمینشناسی افغانستان
آنگونه که موقعیت جغرافیایی افغانستان منحصر به فرد است، ساختار زمینشناسی این کشور نیز تنوع و پیچیدهگی خاصی دارد؛ طوری که پهنههای مختلف از این کشور در اطراف شکستهگیهای بزرگی قرار گرفته که عمدتاً دارای امتداد شرقی، شمالشرقی، غربی و جنوبغربی است. این پهنههای عظیم متشکل است از بخشهایی از پلیت تکتونیکی هند در شرق و جنوب، پلیت ایروآسیا در شمال و پلیت عرب در مناطق غربی و جنوبغربی که با کتلههای مرکزی در مناطق مرکزی و غربی به همراه است و ضمن شکلدهی انواع مختلف منابع معدنی جامد، مایع و گاز، ساختار متغیری از مناطق کوهستانی تا صحرایی را به بار آورده و هرازگاهی در اثر لغزش پلیتهای یاد شده به امتداد شکستهگیهای مذکور حوادثی چون زلزله نیز واقع میشود. این حوادث، خسارات جانی و مالی نیز در پی دارد.
زمینشناسی افغانستان محصول پروسههای گوناگونی چون مگماتیزم (تشکیلات مرتبط به مذابه مگما)، تحول (تشکیلات قبلی دگرگون شده براثر فشار و حرارت) و پروسههای رسوبی بوده که در نهایت افغانستان را به کشوری دارای سنگهای قیمتی چون زمرد، اکوامرین، کونزیت، تورمالین و یاقوت، سنگهای نیمهقیمتی چون لاجورد و عقیق، منرالهای فلزات چون آهن، مس، قلعی، طلا و نقره و سوختهای فوسیلی مانند ذغالسنگ، گاز مایع، نفت و منابع سرشاری از آب و مواد ساختمانی میسازد. بهرهوری مناسب این منابع و قرار گرفتن آن در چرخه اقتصاد و توسعه کشور، آرزوی دیرینه ملت و دولت افغانستان است.
یکی از مباحث گرم قرون معاصر، انکشاف و توسعه پایدار و مصونیت محیط زیست بوده که با فکتور بهرهوری بهینه و مسالمتآمیز باهم تنیده شده است. این امر، نیازمند شناخت بهتر و بیشتر پروسهها و پدیدههای زمین بوده و با دانش و تجربه بشر از محیط پیرامون آن بستهگی دارد. اکنون این سوال مطرح میشود که با توجه به پیچیدهگیهای زمینشناسی افغانستان و کمکاریهای ناشی از مشکلات امنیتی و اقتصادی در بخش علوم زمینشناسی افغانستان، آیا وضعیت مجامع علمی و آموزشی این کشور در وضعیت قناعتبخش قرار دارد؟ به دلایل ذیل، پاسخ این سوال منفی است.
نصاب تعلیمی نیازمند بازبینی و تعدد مضامین است
نخستین کتاب آموزش علوم زمینشناسی در مکاتب افغانستان در صنف دهم تحت عنوان جیولوژی وارد نصاب میشود که ۱۵۴ صفحه و ۸ بخش دارد. هر بخش مشتمل بر چندین فصل است. این کتاب در بخشهای مختلف، به علوم زمین و گرایشهای آن اشاره اجمالی میکند. در این کتاب اما به هیچ عنوان از موقعیت فضایی سیاره زمین از دید ناظر بیرون در منظومه شمسی اشاره نشده و به تاریخ تکوین زمین و تیوریهای مرتبط به آن نیز پرداخته نشده است؛ بحثی که بدون پرداختن به آن ماهیت زمین و سیستمهای مختلف آن در هالهای از ابهام قرار میگیرد. از زمینشناسی محیط زیستی و مقابله با آن نیز تذکری نرفته، در حالی که مقابله با حوادث طبیعی و رعایت دستورالعملهای محافظتی در کشوری چون افغانستان که با انواع چالشها از جمله زلزله، سیلاب، لغزش زمین، خشکسالی، بهرهوری سوء از آب و انواع آلودهگی دستوپنجه نرم میکند، خیلی بااهمیت است. این نواقص، به آموزش نامتعارفی میانجامد که به مدیریت منابع طبیعی چون آب و انرژی که نیازمند انعطافپذیری الگوی رفتاری انسان است، آسیب میزند.
تجارب و دانش علوم زمین را میتوان بر فرایندهای فراتر از سیاره زمین تعمیم داد، اما در نقاط مختلف جهان خصوصیات زمینشناسی و عملکرد آن مختلف بوده که متناسب با آن دستورالعمل و قوانین برخورد انسانها با طبیعت نیز متفاوت است. بنابراین، برای دانشجویی که در دورههای تحصیلی در بخشهایی غیر از علوم زمینشناسی به خصوص انجنیری به تحصیل میپردازد، باید شناخت لازمی از زونهای معدنی، خصوصیات معادن بزرگ، حوزههای آبی، شکستهگیهای عمده تکتونیکی، ساختار عمومی زمینشناسی کشور، زونهای زلزله و مناطق زلزلهخیز افغانستان داشته باشد و روشهای مقابله با حوادث طبیعی را که به مصونیت فردی و اجتماعی کمک میکند، بداند. به همین دلیل، لازم است علوم زمینشناسی در تمامی صنوف دوره لیسه در مضامینی تحت عنوان «زمینشناسی عمومی»، «زمینشناسی افغانستان» و «زمینشناسی حوادث طبیعی و راههای مدیریت آن» تدوین شود.
صنفهای غیرفعال در نبود امکانات آزمایشگاهی و آموزگاران مسلکی
به باور متخصصان تعلیم و تربیه، اثربخشی علوم نیازمند جلسات فعال آموزشی است. برای رسیدن به اهداف عالی آموزشی و تحصیلی در عصر توسعه و پیشرفت، نمیتوان بر روش کلاسیک استادمحوری اتکا کرد، بناءً لازم است با استفاده از میتودهای نوینی چون مشارکتی (گروپی)، تحقیقی (پرسوجو)، تجربهمحور و بازدید ساحهای به سراغ تدریس علوم زمین رفت. با توجه به امکان دسترسی به بیشترین تجربه و مشاهده ساحهای که در هر محیط و منطقه میسر است، تمامی افراد دخیل در دستگاه تعلیم و تحصیل علوم زمینشناسی نقش فعال ایفا کرده و برای تشکیل صنوف فعال آموزشی آستین همت بر زنند. بر مسوولان امور هم لازم است که زمینه و امکانات لازم را فراهم کنند.
شکی نیست که در پروسه تعلیم و تحصیل نقش آموزگار و جایگاه تخصصی و تجربه او مهم بوده و نقش مرکزی را در انتقال و ترویج علوم دارد، بنابراین در گمارش آموزگاران حوزه علوم زمینشناسی به دانشآموختهگان علوم زمینشناسی و گرایشهای مرتبط به آن توجه ویژه شود. از جانب دیگر دستگاه معارف کشور زمینه آموزش و ارتقای ظرفیت و تجارب آنها را فراهم سازد. اکنون اما با توجه به آنچه در بیشتر مراکز تعلیمی کشور دیده میشود، آموزگاران مضمون زمینشناسی افراد غیرمسلکی و غیرتخصصیاند که این خود یک ناهنجاری بنیادین در نظام تعلیمی کشور شناخته میشود.
محدودیتها و محرومیتهای دستگاه تحصیلات عالی
روی هم رفته در مراکز تحصیلی کشور نیز زمینشناسی و گرایشهای مرتبط به آن با محرومیتهای مختلف مواجه است. یکی از این محرومیتها، نبود تعداد کافی کادر تدریسی است. در اکثر مراکز تحصیلی کشور قلت کادر علمی و پایین بودن سطح تحصیلی آنها محسوس است که در هیچ صورتی با ملل دیگر جهان قابل مقایسه نیست و به شدت روی کیفیت تدریس تاثیر منفی میگذارد. از سوی دیگر کندکاریهای مسوولان دستگاه تحصیلی در پرکردن این خلا، همچنان قابل نگرانی و به شدت مسالهآفرین است. در این زمینه وزارت تحصیلات عالی باید روی فراهمسازی زمینه ارتقای ظرفیت علمی و تجربی کادرهای علمی در داخل و خارج از کشور توجه کند.
آنچه حوزه علوم طبیعی را از علوم بشری متمایز میسازد و از ضروریات ماهوی آن دانسته میشود، داشتن آزمایشگاههای تحقیقی است. با تجربه و آزمایش نه تنها مفهوم عینی علوم برای خواص تبیین میشود، بلکه حتا در افهام آن به عموم افراد جامعه نیز سهولت به بار میآید. با تاسف اکثر بخشهای علوم طبیعی به ویژه علم زمینشناسی در اکثر دانشگاههای کشور در محرومیت به سر میبرد و به ابتداییترین وسایل و تجهیزات تحقیقی دسترسی ندارد. این وضع به شدت روی کیفیت تحصیلی تاثیرگذار است و بر بازار کار و اشتغال دانشآموختهگان حوزه زمینشناسی در سطح کشور و جهان تاثیرات منفی میگذارد. در حوزه این علوم، بازدیدهای ساحهای شدیداً ضروری است تا بدین وسیله اندوختههای نظری و فرضیههای علمی به آزمون کشیده شود و با کارهای مختلف تجربی، روشهای مبتکرانه ابداع گردد. اما آنچه که جامعه علمی زمینشناسی افغانستان را به گلیم حسرت شانده و دست و پای دانشجویان و محققان این رشته را در مطالعات ساحهای بسته، چند دهه جنگ و شرایط ناخوشآیند امنیتی است. این خود نقطه عطفی در تاریخ علوم زمینشناسی افغانستان محسوب میشود. بناءً بر دستگاه تحصیلات عالی کشور لازم است تا در زمینه تجهیز دیپارتمنتهای علوم زمینشناسی و گرایشهای مرتبط به آن در تمامی دانشگاههای کشور اقدام و زمینه دورههای کارآموزی را در سکتورهای ذیربط زمینشناسی و بخشهای مرتبط آن مانند وزارتهای معادن، انرژی و آب و فواید عامه، اداره ملی رسیدهگی به حوادث طبیع، اداره محیط زیست، شهرداریها، اداره ملی هواشناسی و نهادهای خصوصیای که در این زمینه فعالیت میکنند فراهم کرده بر عملکرد و موثریت آن نظارت کند.
ناهماهنگی در فعالیتهای علمی مراکز تحصیلی و جامعه علمی کشور
از سوی دیگر آنچه برای ترویج علوم در سطوح مختلف ملی و بینالمللی محسوس بوده، وجود انجمنهای فعال علمی در زمینههای مختلف علوم است. جامعه زمینشناسان افغانستان بیش از هر وقت دیگر، داشتن چنین انجمنی با حمایت مادی و معنوی دستگاه دولت در سطح کشور را احساس میکند، زیرا یکی از موثرترین مراجع برای تشریک تجارب و فعالیتهای علمی، هماهنگی جامعه زمینشناسان کشور دانسته میشود. با توجه به جایگاه علوم زمین در ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و بحرانهای محیط زیستی جهان به خصوص در کشورهای رو به انکشاف که نیازمند نیروی بشری کافی در راستای تحقیق و مدیریت منابع و حوادث طبیعی هستند، این بخش از علوم یکی از پرطرفدارترین گرایشهای تحصیلی شناخته میشود. بدین اساس در کشوری چون افغانستان که بخش عظیمی از چرخه اقتصاد آن بر محور منابع طبیعی میچرخد و دورنمای اقتصادی متکی بر منابع معدنی دارد و از سوی دیگر درگیر مدیریت منابع طبیعی در راستای بهرهوری مناسب، پایدار و مصون از محیط زیست است، باید به علوم زمین و تمامی گرایشهای مرتبط به آن توجه جدی صورت گیرد؛ زیرا دانشآموختهگان این علوم با درک و شناخت بهتر از فرایندهای زمین، نقش خیلی مناسب و بنیادین در مدیریت و استحصال منابع زمین دارند.
زمینشناسی و جایگاه آن در جامعه علمی افغانستان
جیولوژی یا زمینشناسی به دانشی تجربی و تطبیقی اطلاق میشود که بر مطالعه پروسهها و فرایندهای موجود در زمین پرداخته، ماهیت و ساختار خرد و بزرگ سیاره زمین را با پروسههای زایشی آن مطالعه میکند و به تبیین دستورالعملها و قوانین برای پیشبینی رفتار جهان در شرایط و موقعیتهای گوناگون میپردازد. با توجه به مباحث […]
- نویسنده : خیرالدین راسخ، استاد دانشگاه ننگرهار
- ارسال توسط : afghanistan
- 478 بازدید
- بدون دیدگاه