• امروز : جمعه, ۷ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 26 April - 2024
3
اجماع منطقه‌ای؛

راهی برای حل بحران افغانستان

  • کد خبر : 9225
  • 08 حوت 1401 - 11:49
راهی برای حل بحران افغانستان

امروزه منطقه‌گرایی/‌هم‌گرایی منطقه‌‌ای یکی از کم‌هزینه‌ترین و کوتاه‌ترین مسیر‌های رسیدن به ثبات سیاسی ـ امنیتی و توسعه اقتصادی جمعی کشور‌ها‌یی که در یک منطقه‌ تعریف‌شده جغرافیایی قرار دارند، شمرده می‌شود. وقتی نگاهی عمیق و آسیب‌شناسانه به بحران‌ها و منازعات تاریخی کشور‌های منطقه از آسیای مرکزی تا خاورمیانه و از جنوب و جنوب‌شرق آسیا تا کرانه‌های […]

امروزه منطقه‌گرایی/‌هم‌گرایی منطقه‌‌ای یکی از کم‌هزینه‌ترین و کوتاه‌ترین مسیر‌های رسیدن به ثبات سیاسی ـ امنیتی و توسعه اقتصادی جمعی کشور‌ها‌یی که در یک منطقه‌ تعریف‌شده جغرافیایی قرار دارند، شمرده می‌شود. وقتی نگاهی عمیق و آسیب‌شناسانه به بحران‌ها و منازعات تاریخی کشور‌های منطقه از آسیای مرکزی تا خاورمیانه و از جنوب و جنوب‌شرق آسیا تا کرانه‌های باختری رود اردن و شاخه افریقا داشته باشید، پی ‌خواهید برد که بحران‌ها زمانی فروکش کرده و فضای صلح‌آمیز شکل‌ گرفته است که اجماع منطقه‌‌ای بر محور کشور غرق در بحران شکل گرفته است.
افغانستان با توجه به واقع شدنش در نقطه‌ اتصال و تلاقی دو منطقه‌ به‌شدت مهم و استراتژیک آسیا یعنی آسیای مرکزی و آسیای جنوبی اهمیت ژیوپلیتیک دارد. از سویی، حضور در بزرگ‌راه ابریشم، نزدیکی با پروژه جهانی یک کمربند و یک جاده‌ چین، واقع شدن در منطقه استراتژیک انرژی جهان و‌ مهم‌تر از همه براساس نظریه مجموعه امنیتی باری بوزان واقع شدن در کانون چهار مجموعه امنیتی (مجموعه امنیتی جنوب آسیا با محوریت دو قدرت هسته‌ای هند و پاکستان، آسیای مرکزی با محوریت روسیه و پنج جمهوری این منطقه، شرق‌ دور با محوریت چین هسته‌ای و جاپان صنعتی و خاور‌میانه با محوریت قدرت‌هایی مانند ایران، عربستان، ترکیه و اسراییل) اهمیت فوق‌العاده ژیوپلیتیکی و ژیواستراتژیکی به این کشور بخشیده و جایگاه افغانستان را در راهبرد‌‌های امنیتی، ژیواکونومیکی و ژیوکالچری بازیگران منطقه بلند برده و باعث شده است تا هر بازیگری منافع خود را در این کشور داشته باشد و برای خود عمق استراتژیک تعریف کند.
می‌شود گفت که بخش بزرگی از بحران امروز افغانستان ریشه در متغیر‌ها و کودهای وابسته‌ای دارد که از بیرون مرزهای کشور آب‌ می‌خورد. به‌عنوان مثال، وقتی ریشه‌یابی از بحران نیم‌قرنه‌ کشور داشته باشید، دیده می‌شود که در کنار متغیر‌های مستقل و داخلی بحران افغانستان (ناکام بودن ملت‌سازی، تمرکز قدرت، بحران سیاست خارجی و جنگ سنت و مدرنیته) به‌عنوان کودهای اصلی بحران افغانستان، متغیر‌های بیرونی یعنی مداخله کشورهای منطقه با توجه به منافع و تضاد منافعی که در افغانستان دارند، دومین عامل بی‌ثباتی سیاسی، بحران و منازعه متداوم این کشور پنداشته می‌شود. از این رو بحران و بی‌ثباتی افغانستان به معنای بی‌ثباتی هر یک از مناطق و امنیت و ثبات سیاسی پایدار در افغانستان به معنای ثبات و امنیت کل آن‌ها محسوب می‌شود. هر چند در بحران نیم قرن اخیر و به‌ویژه فروپاشی ۱۵ آگست ۲۰۲۱ و به دنبال آن روی صحنه آمدن طالبان شده، برخی بازیگران منطقه و همسایه افغانستان نقش برجسته داشته‌اند. حالا که نزدیک ۲۰ ماه از شکست و فروریزی جمهوریت در افغانستان می‌گذرد و حاکمان جدید کشور را با شیوه‌ خاص خود مدیریت می‌کنند، گروه‌های افراطی و مرکز‌گریز از سراسر کشور‌های منطقه و همسایه افغانستان در این کشور تجمع و لانه کرده‌اند و در حال هسته‌گذاری و اجرای عملیات هستند. این وضعیت ثبات و امنیت حال و آینده کشور‌های منطقه را با سخت‌ترین، تاریک‌ترین، بی‌‌پیشینه‌ترین و وحشت‌ناک‌ترین سناریوها مواجه کرده است.
آسیب‌پذیری‌های مشترک مناطق
جنوب آسیا
امنیت ملی و حتا بقا و تداوم حیات سیاسی پاکستان به‌عنوان حامی استراتژیک طالبان پس از روی‌کار‌آمدن دوباره این گروه در افغانستان و اوج‌گیری و الگو‌گیری تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) از پیروزی سلف‌شان در همسایه‌گی پاکستان شدت یافته و این روز‌ها بی‌پیشینه‌ترین حملات مرگ‌بار را در پاکستان اجرا می‌کند. حمله بر مسجد نظامیان در پشاور، حمله بر چندین پایگاه نظامی در خیبرپختون‌خوا و آخرین مورد حمله بر مرکز فرماندهی پولیس ایالت سند که صدها کشته به دنبال داشت، از نمونه‌های بارز آن است. در کنار آن ناآرامی‌ها و نافرمانی‌های اخیر در وزیرستان شمالی خواب را از چشم حکومت پاکستان و جنرالان دستگاه اطلاعات این کشور که تصمیم‌گیر نهایی هستند، ربوده است. آن‌ها اکنون در جست‌وجوی راه ‌بیرون‌رفت و نجات از سیاه‌چاله‌ای هستند که خود‌شان آماده کرده‌اند.
خاورمیانه
ایران هم به‌عنوان همسایه غربی افغانستان در این اواخر خیلی آسیب‌پذیر شده است. پس از تحولات ۱۵ آگست ۲۰۲۱، این کشور شاهد چندین مورد حمله تروریستی هدف‌مند از جمله در حرم امام رضا در مشهد و شاهچراغ در شیراز بود.
آسیای مرکزی
امنیت و ثبات روسیه و پنج جمهوری آسیای مرکزی پس از فروپاشی جمهوریت در افغانستان بیشتر از هر زمان دیگر با تهدید مواجه شده است. در تازه‌ترین گزارش خبرگزاری اسپتونیک آمده است که بین چهار هزار و ۵۰۰ تا شش هزار جنگ‌جوی گروه‌های تروریستی که اکثریت‌شان اعضای داعش شاخه خراسان، انصارالله، جندالله، تحریک طالبان اوزبیکستان و نهضت اسلامی تاجیکستان هستند، در نوارهای مرزی آمو‌دریا و در ولایات مرزی و کوهستانی بدخشان، تخار، کندز و بلخ صف کشیده‌اند و انتظار باز شدن سلول‌های بسته را می‌کشند تا توفان بزرگی را آن‌سوی آمو‌دریا بر‌پا کنند. حجم این نگرانی‌ها به اندازه‌ای‌ است که زنگ خطر را در پیمان امنیت جمعی به صدا درآورده است. چند روز پیش دبیر این پیمان هشدار داد که در صورت هر گونه اقدام از جانب افغانستان، این پیمان در ۱۲ ساعت پاسخ نظامی گسترده خواهد داد.
جنوب‌شرق آسیا
در این میان چین و هند هم از مزایای بی‌ثباتی و بحران در حال گسترش افغانستان بی‌بهره نمانده‌اند. اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد همین‌ اکنون صد‌ها اویغور عضو جنبش ترکستان شرقی در ولایت‌های بدخشان و تخار افغانستان در حال هسته‌گذاری و کار روی چگونه‌گی پیدا کردن یک راه عبور از افغانستان به چین هستند. در سوی دیگر رسانه‌های هندی به نقل از دبیر شورای امنیت این کشور، گزارش داده‌اند که نیروهای جدایی‌طلب کشمیری که در برابر هند برای آزادی می‌جنگند، به سلاح و تجهیزات سبک بازمانده از نیروهای ناتو در افغانستان دست پیدا کرده‌‌اند که نگرانی‌های هند را چند‌برابر ساخته است.
نتیجه‌گیری
چالش‌های امنیتی و سیاسی در حال ظهور و آینده نا‌معلوم و خاکستری افغانستان، این کشور را مبدل به جغرافیای تهدید منافع همه‌ بازیگران منطقه‌ای کرده است که بی‌گمان در بخش بزرگی از این وضعیت کشورهایی چون روسیه، هند و چین و همسایه‌گان دور و نزدیک افغانستان دست دارند.
با این‌همه پس از خروج امریکا از افغانستان و فروپاشی نظم در کشور و برگشت غیر قابل تصور طالبان به قدرت، حالا که نزدیک ۲۰ ماه از تحول ۱۵ آگست در افغانستان می‌گذرد، هیچ کشوری حتی سرسخت‌ترین حامی این گروه آماده به رسمیت شناسی طالبان نیست. این وضعیت نشان می‌دهد که کشورهای منطقه حجم بحران افغانستان و پیامدهای در حال گسترش آن را عمیقاً درک کرده و در صدد یافتن یک مکانیسم منطقه‌‌ای جهت حل بحران امنیتی و سیاسی افغانستان برآمده‌اند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که در طول ۲۰ ماه گذاشته هشت نشست و گفتمان منطقه‌‌ای با محوریت بحران افغانستان به همکاری کشورهای منطقه برگزار شده است که مهم‌ترین آن‌ها نشست‌های سالانه‌ سازمان شانگهای، پیمان امنیت جمعی، فارمت مسکو، دبیران شورای امنیت منطقه، نشست امنیتی دوشنبه و مذاکرات غیر‌رسمی تهران میان طالبان و جبهه مقاومت است. همه این نشست‌ها بر شکل‌گیری حکومت فراگیر و قانونی در افغانستان تاکید دارند که خود اجماع منطقه‌‌ای میان کشور‌های دخیل در بحران و بی‌ثباتی افغانستان را به نمایش می‌گذارد و یک گام مثبت در جهت آوردن ثبات در منطقه و جلوگیری از گسترش بحران افغانستان پنداشته می‌شود. خوش‌بینی دیگری که در این اواخر ایجاد شده است، تاکید روسیه بر ایجاد ایتلاف جی‌۵ یا همان کارگروه منطقه‌‌ای روسیه، چین، ایران، پاکستان و هند به هدف دریافت راه‌حل بومی برای منازعه افغانستان است که ضمیر کابلوف مطرح کرد. به‌عنوان کلام آخر می‌توان گفت که در صورت صادق بودن بازیگران منطقه‌‌ای در امر آوردن ثبات در افغانستان و جلوگیری از گسترش بحران این کشور به سراسر منطقه، می‌شود به آینده امیدوار بود و چشم‌اندازی روشن داشت. در صورتی که بحران افغانستان مدیریت نشود و کشور‌های منطقه روی آتش بحران موجود نفت بریزند و افغانستان را به حال خود واگذارند، با توجه به گسترده‌گی و حجم بزرگ بحران فعلی افغانستان، منطقه دچار تحول و دگرگونی خواهد شد که خیلی از نظام‌ها در آن غرق خواهند شد و جمع کردن آن خیلی دشوار خواهد بود.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=9225

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.