• امروز : جمعه, ۲۱ ثور , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 10 May - 2024
2

واکنش کارشناسان به انتصاب رییس جدید ستاد ارتش در پاکستان

  • کد خبر : 8389
  • 05 قوس 1401 - 14:31
واکنش کارشناسان به انتصاب رییس جدید ستاد ارتش در پاکستان

روابط پاکستان با ارتش این کشور به‌شدت پیچیده و به‌هم‌تنیده بوده است، به‌ویژه اگر اختلافات کنونی میان حکومت پاکستان، ارتش و عمران خان، نخست‌وزیر پیشین را مورد مداقه قرار دهیم. با توجه به این‌که جنرال قمر جاوید باجوا، رییس فعلی ستاد ارتش، قرار است به تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲ بازنشسته شود، انتصاب یک رییس جدید […]

روابط پاکستان با ارتش این کشور به‌شدت پیچیده و به‌هم‌تنیده بوده است، به‌ویژه اگر اختلافات کنونی میان حکومت پاکستان، ارتش و عمران خان، نخست‌وزیر پیشین را مورد مداقه قرار دهیم. با توجه به این‌که جنرال قمر جاوید باجوا، رییس فعلی ستاد ارتش، قرار است به تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲ بازنشسته شود، انتصاب یک رییس جدید برای ارتش [این کشور] مجموعه جدیدی از چالش‌ها را به‌ویژه در بحبوحه بحران اقتصادی و فاجعه اقلیمی ایجاد می‌کند.
اشتباهات گذشته را تکرار نکن، نخست‌وزیر!
به نظر می‌رسد که ایتلاف ناموفق [نهادهای] نظامی و غیرنظامی در پاکستان در یک برهه زمانی خاص ترک برداشته است. وضعیت کنونی به دهه ۱۹۹۰ برمی‌گردد، زمانی که حکومت‌های مسلم لیگ پاکستان – به رهبری نواز (PML-N) و حزب مردم پاکستان (PPP) سعی کردند یک فرمانده ارتش تام‌الاختیار را انتخاب کنند که نزدیک یا مدیون به نخست‌وزیر باشد؛ زهی خیال باطل. نخست‌وزیر شهباز شریف امروز متصدی ریاست کابینه نواز شریف (نخست‌وزیر پیشین پاکستان) است. هر تصمیمی که از جانب شریف بزرگ‌تر در لندن صادر شود، زمان زیادی طول نمی‌کشد تا راولپندی و اسلام‌آباد از یک‌دیگر فاصله بگیرند. وفاداری فرمانده ارتش، به پاکستان و نیم میلیون مرد و زنی است که او فرماندهی می‌کند، نه به یک سیاست‌مدار. نواز شریف این را به‌سختی آموخت.
بنابراین، بهترین انتخابی که نخست‌وزیر می‌تواند انجام دهد، یک حرفه‌ای بدون چمدان است، به‌ویژه بدون پیوندی با استخبارات پاکستان (آی‌اس‌آی) که ذهنیتی متفاوت از آن‌چه ارتش در حال حاضر به آن نیاز دارد، ایجاد می‌کند. ارتش باید تفکر گروهی، آگاهی تبلیغاتی و سکون فکری دومین رییس شش‌ساله‌اش را در مدت بیش از یک دهه از بین ببرد. این انتخاب همچنین نباید به دلیل نگرانی‌های فرقه‌ای یا نیاز به کنترل عمران خان، رهبر اپوزیسیون افسارگسیخته، محدود شود. متخصصان نظامی متبحری که عمدتاً از دوره آموزشیِ طولانی هفتاد‌و‌پنجمین آکادمی نظامی پاکستان در سال ۱۹۸۵ گماشته شده بودند، در رقابت حضور دارند. بهترین نامزد ممکن است کسی باشد که برای این پست تبلیغاتی نداشته باشد.
نخست‌وزیر اگر کسی را انتخاب ‌کند که خودش را به او مدیون احساس می‌کند، کار احمقانه‌ای است
من کاملاً به این نظر‌م که هیچ کسی نباید تلاش کند جنرال باجوا را متقاعد سازد تا در سمت خود بماند؛ کاری که او احتمالاً به دلایلی که کاملاً واضح است در هر صورت نمی‌خواهد انجام دهد. عاقلانه است که شهباز شریف به زودترین فرصت ارشدترین جنرال را به‌عنوان رییس ستاد ارتش انتخاب و کارش را تمام کند. به این ترتیب، هیچ کسی نمی‌تواند شکایت کند که او در حال تلاش برای انتخاب گزینه مورد علاقه‌اش است و عمران خان هیچ مبنایی برای مخالفت با این انتخاب نخواهد داشت. این ایده که نخست‌وزیر می‌تواند فردی را از ذیل فهرست جنرالان انتخاب کند، با این فرض که آن شخص در آینده سرسپرده او خواهد بود، یک کار احمقانه است. رییسان ارتش قبل از هر چیزی، به نهاد ارتش وفادار‌ند. نخست‌وزیرانی که خلاف این را فرض کرده‌اند، مانند نواز شریف از انتخاب جنرال (و رییس ‌جمهور سابق) پرویز مشرف، پشیمان شده‌اند. البته، رییسی که صرفاً براساس شایسته‌گی انتخاب می‌شود، خواه ناخواه همچنان نفوذ سیاسی خواهد داشت؛ زیرا سیستم به‌گونه‌ای است که سایر مراکز قدرت در مواقع آشفته‌گی سیاسی، برای راهنمایی و حمایت از رییس ارتش چشم خواهند داشت؛ یک واقعیت آزاردهنده در پاکستان امروزی. در هر صورت، رییس جدید باید برای تسریع تلاش‌ها به منظور بیرون راندن ارتش از سیاست یک‌ بار برای همیشه و مقاومت ارتش در برابر اعتراضات مشروع عمومی، تلاش کند.
بی‌ثباتی سیاسی و بحران اقتصادی پاکستان، پیش‌بینی آن‌چه را پس از انتصاب یک فرمانده جدید ارتش در پاکستان رخ خواهد داد، دشوار می‌کند.
از آخرین سال خدمت پرویز مشرف به‌عنوان رییس ستاد ارتش، موضوع انتصاب ریاست ارتش، تا این اندازه در سیاست پاکستان بااهمیت و بحث‌برانگیز نبوده است. شاید بتوان گفت که نقش ارتش در سیاست پاکستان نیز به اندازه امسال مورد بحث و نقد قرار نگرفته است. این فقط به دلیل بی‌ثباتی سیاسی و کارزار تهاجمی حزب تحریک انصاف پاکستان نیست، بلکه به دلیل بحران اقتصادی است. به همین دلیل است که پیش‌بینی این‌که پس از انتصاب یک فرمانده جدید ارتش تا پایان سال جاری چه اتفاقی خواهد افتاد، بسیار سخت است. گذشته به ما نشان می‌دهد که در چنین لحظاتی، ارتش نقش سیاسی کمتر قابل مشاهده‌ای را بازی می‌کند تا به این نهاد اجازه دهد وجهه و مشروعیت خود را در جامعه پاکستان تقویت کند. جنرال اشفق پرویز کیانی پس از جانشینی مشرف، عقب‌نشینی تاکتیکی مشابهی را انجام داد؛ اما برای جانشین جنرال قمر جاوید باجوا ممکن است به این راحتی نباشد. برای مثال، فعالیت شبکه‌های اجتماعی به معنای عقب‌نشینی تاکتیکی است، در حالی که ادامه اعمال قدرت از پشت صحنه ممکن است این بار کافی نباشد. ثانیاً، و مهمتر از آن، بحران اقتصادی به موارد بیشتری نیاز دارد. آیا فرمانده جدید ارتش از نیاز به یک دولت باثبات‌تر که بتواند تصمیمات بلندمدت اتخاذ کند، به جای ادامه ایتلافی سخت که در حال اتخاذ تصمیمات اقتصادی با توجه به انتخابات آینده است، آگاه خواهد بود؟ در کنار این، ارتش نیز ممکن است مجبور شود ناآرامی‌های فزاینده را به دلیل تورم و مالیات بالا و ارتباط آن با سرزنش فزاینده علیه این نهاد تصدیق کند. این‌ها مسایل کلیدی‌اند که فرمانده جدید ارتش باید به آن‌ها بپردازد، یکی از آن‌ها به‌طور علنی در پاکستان مورد بحث قرار می‌گیرد و دیگری به‌ندرت ذکر می‌شود.
فرمانده جدید ارتش سه چالش فوری خواهد داشت که پیشینیانش با آن مواجه نبودند: تصویر تخریش‌شده، اعتراضات داخلی و وسوسه
علاوه بر بار سنگینی که همه رییسان ارتش پاکستان باید متحمل شوند، رییس جدید سه چالش فوری خواهد داشت که پیشینیانش با آن مواجه نبودند.
اولین مورد، تصویر تخریش‌شده از رییس ارتش است. گفته می‌شود که جنرال قمر باجوا، رهبر کنونی ستاد ارتش، برکناری عمران خان را مهندسی کرده است؛ اما با انجام این کار به اتهامات بی‌سابقه علیه مداخلات سیاسی معمول ارتش کمک کرد. رییس جدید باید جایگاه ارتش را در گفتمان عمومی بازگرداند؛ در یک اکوسیستم عمیقاً متفاوت با آن‌چه رییسان جدید قبلی باید انجام می‌دادند.
دوم، اعتراضات درونی است. افسران نظامی از همان جمعیتی‌اند که خان در میان‌شان محبوبیت بیشتری دارد. ادعای توقف مداخله سیاسی توسط ارتش، باید با شواهد قابل اثبات پشتیبانی شود. اما هر چیزی جز بازگشت عمران خان به قدرت، ممکن است بسیاری از زنان و مردان نظامی را عمیقاً ناراضی کند. رییس جدید باید خواسته‌های افسران خود را با الزامات خروج واقعی ارتش از سیاست متعادل کند.
سومین موضوع، وسوسه برای گسترش اختیارات ارتش است. جنرال باجوا شرح وظایف فرمانده ارتش را به‌طور گسترده گسترش داده است. وقتی بیجینگ یا ریاض یا بروکسل یا واشنگتن چیزی در پاکستان می‌خواهد، با رییس ستاد ارتش در تماس می‌شود. این همیشه یک معضل بود، اما در دوران باجوا، به یک امر عادی تبدیل شده است. رییس جدید ستاد ارتش، برای این‌که واقعاً خود را از آن‌چه من آن را چندبحرانی پاکستان می‌نامم بیرون بکشد، باید از تضعیف مقام‌ها و دیپلمات‌های منتخب در پاکستان خودداری کند. با توجه به عملکرد و سوابق برخی از این مقام‌ها، هر رییس ستاد ارتش ممکن است واقعاً احساس کند مجبور است دست به کارهایی بزند که در حوزه اختیارات او نیست. چگونه‌گی اجتناب رییس جدید ستاد ارتش از چنین اجباری و مقاومت در برابر وسوسه تبدیل شدن به رییس ستاد دیپلمات‌ها، رییس ستاد اقتصاددان‌ها و رییس ستاد صلح‌سازها، راه درازی برای بازگرداندن پاکستان به مسیر عادی و رشد اقتصادی، سیاسی و امنیتی واقعی خواهد داشت.

لینک کوتاه : https://afghanistan-iim.com/?p=8389
  • نویسنده : شجاع نواز، سفیر رابین رافل، عارفه نور و مشرف زیدی
  • ارسال توسط :
  • منبع : شورای اتلانتیک
  • 226 بازدید
  • بدون دیدگاه

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.